English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
accessibility U دستیابی پذیری قابلیت وصول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
accessibility U قابلیت وصول
vulnerability U قابلیت اسیب پذیری
ductility U کش پذیری قابلیت کشش
forming property U قابلیت شکل پذیری
flexibility U خم پذیری قابلیت خم شدن
reconcilability U التیام پذیری قابلیت تطبیق
deformability U قابلیت تغییر شکل پذیری
transmissibility U انتقال پذیری قابلیت سرایت
warned exposed U قابلیت اسیب پذیری نیروهای خودی نسبت به انفجار اتمی
refrangibility U قابلیت انکسار انکسار پذیری
del credere agent U نمایندهای که متعهد به وصول طلبها میباشد نمایندهای که وصول مطالبات راتقبل مینماید
direct access storage device U اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
cold working U شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
interoperability U قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution U قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
airmobility U قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
elasticity U خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
flotation U قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
serviceability U قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
electromagnetic compatability U قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
swimming capability U قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
instantaneous access U زمان دستیابی کوتاه به رسانه با دستیابی تصادفی
accession U قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
commensurability U قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
ram U حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
rams U حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
rammed U حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
reflectance U قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
ductility U قابلیت کشش قابلیت تورق
thins U وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinners U وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinned U وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thin U وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinnest U وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
strain hardenability U قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
isam U Access IndexedSequential روش دستیابی ترتیبی شاخص دار روش دستیابی ترتیبی فهرست دارethod
random access memory U حافظه با دستیابی تصادفی حافظه دستیابی مستقیم
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
recoveries U وصول
reception U وصول
receptions U وصول
collection U وصول
collections U وصول
recovery U وصول
levied U وصول مالیات
recvery U استرداد وصول
cleared cheque U چک وصول شده
recipients U وصول کننده
recovers U وصول کردن
recovering U وصول کردن
certificate of receipt U گواهی وصول
levying U وصول مالیات
recoverable U قابل وصول
levier U مالیات وصول کن
levies U وصول مالیات
recover U وصول کردن
collect U وصول کردن
recipient U وصول کننده
receipts U اعلام وصول
receipt U وصول کردن
receipt U اعلام وصول
line of approach U راه وصول
to get in U وصول کردن
recoveries U وصول جبران
collecting U وصول کردن
collects U وصول کردن
levy U وصول مالیات
acknowledgment U اعلام وصول
acknowledgement of receipt U اعلام وصول
outstanding U وصول نشده
outstandingly U وصول نشده
accessible U قابل وصول
get in U وصول کردن
receipts U وصول کردن
recovery U وصول جبران
makeable <adj.> U قابل وصول
feasible <adj.> U قابل وصول
collection fee U هزینه وصول
receive U وصول کردن
collection charges U هزینه وصول
executable <adj.> U قابل وصول
workable <adj.> U قابل وصول
makable <adj.> U قابل وصول
collection order U دستور وصول
come at able U قابل وصول
makable [spv. makeable] <adj.> U قابل وصول
doable <adj.> U قابل وصول
contrivable <adj.> U قابل وصول
achievable <adj.> U قابل وصول
manageable <adj.> U قابل وصول
possible [doable, feasible] <adj.> U قابل وصول
practicable <adj.> U قابل وصول
accession U تابع وصول
collecting books U وصول مطالبات
receives U وصول کردن
collection charge U هزینه وصول
collecting debts U وصول مطالبات
collectible U قابل وصول
collectable U قابل وصول
receipt U اعلام وصول نمودن
accessible U در دسترس قابل وصول
acknowledgement U اعلام وصول رسید
acknowledge U اعلام وصول کردن
publicans U مامور وصول مالیات
good dept U طلب وصول شدنی
acknowledges U اعلام وصول کردن
acknowledgment U شماره اعلام وصول
acknowledging U اعلام وصول کردن
irrecoverable U غیر قابل وصول
acknowledgments U اعلام وصول رسید
debt collector U وصول کننده طلب
collection charge U هزینه وصول مطالبات
debt enforcement U درخواست طلب وصول
collecting bank U بانک وصول کننده
debt collecting agency U نماینده وصول مطالبات
acknowledgements U اعلام وصول رسید
good debt U طلب وصول شدنی
solvency U قابل وصول بودن
receipts U اعلام وصول نمودن
receivable U قابل وصول پذیرفتنی
cashing U وصول کردن نقدکردن
cashes U وصول کردن نقدکردن
cashed U وصول کردن نقدکردن
publican U مامور وصول مالیات
irrecoverably U بطور وصول نشدنی
cash U وصول کردن نقدکردن
acknowledge وصول نامه ای را اظهار داشتن
execution for debt U اقدام برای طلب وصول
reviving U وصول مطالبات سوخت شده
acknowledging U وصول نامهای را اشعار داشتن
remembrancer U مامور وصول مطالبات سلطنتی
acknowledges U وصول نامهای را اشعار داشتن
bad dept U طلبی که امکان وصول ان کم باشد
acknowledgements U خبر وصول نامه سپاسگزاری
acknowledgments U خبر وصول نامه سپاسگزاری
bad debts U طلب غیر قابل وصول
bad debt U طلب غیر قابل وصول
collection of premiums U وصول اضافه ارزش سهام
accessibility U امکان نزدیکی وسیله وصول
acknowledgement U خبر وصول نامه سپاسگزاری
lien U حق وصول طلب حق تصرف وثیقه
acknowledge U شماره اعلام وصول تصدیق کردن
taxing master U مامور وصول مالیات هزینه دادرسی
acknowledging U شماره اعلام وصول تصدیق کردن
acknowledges U شماره اعلام وصول تصدیق کردن
cod U وصول وجه در موقع تحویل کالا
statement of affairs U وصول مطالبات و دیون واموال تاجر ورشکسته
pillotage U وجوهی که بابت راهنمایی کشتی وصول میشود
recevied for shipment bill of exchange U بارنامهای که مبین وصول کالا برای حمل است
tonnage rent U حق امتیازی که از مواداستخراجی معدن به نسبت هرتن وصول میشود
debt collection for realisation U property pledged of وصول طلب با نقد کردن وثیقه
pontage U مالیات یا عوارضی که برای مرمت و نگهداری پلها وصول میشود
feminism U عقیده به برابری زن و مرد ومبارزه در راه وصول به این تساوی
bass response U بم پذیری
deliquescence U نم پذیری
water absorption U آب پذیری
pliability U خم پذیری
curability U علاج پذیری
pliability U خمش پذیری
movableness U جنبش پذیری
mutability U تغییر پذیری
sociability U جامعه پذیری
mutabilty U تغییر پذیری
negotiability U انتقال پذیری
sociability U معاشرت پذیری
transferability U انتقال پذیری
vulnerability U اسیب پذیری
compressibility U تراکم پذیری
pardonableness U امرزش پذیری
corrigibility U اصلاح پذیری
cleavages U شکافت پذیری
computability U شماره پذیری
supercompressibility factor U تراکم پذیری
gas deviation factor U تراکم پذیری
compressibility factor U تراکم پذیری
conceivability U امکان پذیری
cleavage U شکافت پذیری
ponderability U سنجش پذیری
polarizability U قطبش پذیری
pliancy U انحناء پذیری
consolute U اختلاط پذیری
plastisity U اندام پذیری
contractility U انقباض پذیری
contractivity U انقباض پذیری
plasticity U انعطاف پذیری
plasticity U قالب پذیری
plasticity U شکل پذیری
submission U سلطه پذیری
perishableness U فنا پذیری
perfectibility U کمال پذیری
perceptibility U ادراک پذیری
penetrance U نفوذ پذیری
penetrability U نفوذ پذیری
passibility U تالم پذیری
paramagnetic susceptibility U پارامغناطیس پذیری
opposability U مقابله پذیری
perishableness U فساد پذیری
permeability U نشت پذیری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com