Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
actuator
U
دستگاه مسلح کننده
arming system
U
دستگاه مسلح کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
arming wire
U
سیم مسلح کننده
arming vane
U
پروانه مسلح کننده
delay arming
U
مسلح کننده تاخیری
arming system
U
سیستم مسلح کننده
arming vane
U
پروانه مسلح کننده بمب
cocking circuit
U
مدار مسلح کننده مین
service component
U
نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
moorings
U
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
synchronizer
U
دستگاه همزمان کننده
comparative gage
U
دستگاه مقایسه کننده
spreader
U
دستگاه پخش کننده شن
pulverizer
U
دستگاه پودر کننده
blasting machine
U
دستگاه پاک کننده
cooler
U
دستگاه خنک کننده
multiplier
U
دستگاه تقویت کننده
edging machine
U
دستگاه خم کننده لبه فلزات
radiant
U
دستگاه پخش کننده حرارت
cooler
U
کولر دستگاه خنک کننده
coke pusher
U
دستگاه متراکم کننده ذغال کک
fatigue testing machine
U
دستگاه ازمایش کننده خستگی
smoothing rolls
U
دستگاه نورد نرم کننده
dosing machine
U
دستگاه تقسیم کننده با مقیاس
ground control
U
دستگاه کنترل کننده زمینی
grouter
U
دستگاه متراکم کننده سیمان
maximum recording attachment
U
دستگاه ضبط کننده حداکثر
acetylator
U
دستگاه استیل دار کننده
card sorter
U
دستگاه مرتب کننده کارت
double v machine
U
دستگاه دولا کننده ورق
course recorder
U
دستگاه ثبت کننده مسیر حرکت
pacemaker
U
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
lat machine
U
دستگاه تقویت کننده عضلههای پشت
dash pot
U
دستگاه کند کننده حرکت میراگر
fault localization apparatus
U
دستگاه تعیین کننده محل خطا
pacemakers
U
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
armed services
U
قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
detector crayon
U
مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده
foam type fire extinguisher
U
دستگاه خاموش کننده اتش ازنوع کفی
stereophonic
U
دارای دستگاه تقویت کننده صوت از سه جهت
video amplifier
U
دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
pointers
U
اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
pointer
U
اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
spoiler
U
تیم بدون شانس دستگاه منحرف کننده هوا در اتومبیل
cylinder block boring machine
U
دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
soft clip area
U
محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود
record
U
کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
spooler
U
برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده
test element
U
دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
MIDI sequencer
U
داده MIDI از درون دستگاه یکسان کننده میدهد. 2-وسیله سخت افزاری که داده MIDI ذخیره شده را ضب و اجرا میکند
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
emission control
U
کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
continuous processor
U
دستگاه چاپ متوالی عکس چاپ کننده مداوم عکس
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
armoured
U
مسلح
flattest
U
مسلح
ripe
U
مسلح
flat
U
مسلح
riper
U
مسلح
weaponed
U
مسلح
mailed
U
مسلح
ripest
U
مسلح
armor bearer
U
مسلح
reinforced
U
مسلح
in arms
U
مسلح
armed
U
مسلح
armored cable
U
کابل مسلح
arm
U
مسلح کردن
armed guard
U
گارد مسلح
arming
U
مسلح شدن
reinforces
U
مسلح کردن
armed ammunition
U
مهمات مسلح
weapon
U
مسلح کردن
cocking
U
مسلح کردن
cock
U
مسلح کردن
reinforce
U
مسلح کردن
gunship
U
هلیکوپتر مسلح
reinforced concrete
U
بتن مسلح
reinforced concrete
U
بتون مسلح
forces
U
مسلح کردن
force
U
مسلح کردن
ice crete
U
بتون مسلح
service component
U
نیروی مسلح
forcing
U
مسلح کردن
unarmed
U
غیر مسلح
services
U
نیروهای مسلح
mailed fist
U
نیروی مسلح
heavily armed
U
کاملا مسلح
equips
U
مسلح کردن
ferroconcrete
U
بتون مسلح
to be packing
[heat]
[colloquial]
U
مسلح بودن
activated mine
U
مین مسلح
reinforced coating
U
اندود مسلح
weapons
U
مسلح شده
equipping
U
مسلح کردن
ripe
U
مسلح شدن
bandit
U
سارق مسلح
to pack a weapon
[colloquial]
U
مسلح بودن
to carry a weapon
U
مسلح بودن
reinforced coat
U
اندود مسلح
armement
U
مسلح کردن
armed forces
U
نیروهای مسلح
bandits
U
سارق مسلح
banditry
U
سرقت مسلح
armed
U
مسلح شده
privateer
U
کشتی مسلح
reenforce
U
مسلح کردن
to take up arms
U
مسلح شدن
armed to the teeth
U
کاملا` مسلح
riper
U
مسلح شدن
arming
U
مسلح کردن
armed mine
U
مین مسلح
equip
U
مسلح کردن
armed peace
U
صلح مسلح
enarm
U
مسلح کردن
weapon
U
مسلح شده
weapons
U
مسلح کردن
poised mine
U
مین مسلح
ripest
U
مسلح شدن
cocks
U
مسلح کردن
pistoleer
U
مسلح به طپانچه
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
forearm
U
از پیش مسلح کردن
disarmament
U
غیر مسلح کردن
disarms
U
غیر مسلح کردن
forearms
U
از پیش مسلح کردن
disarmed
U
غیر مسلح کردن
sword arm
U
دست مسلح شمشیرباز
disarm
U
غیر مسلح کردن
actuated mine
U
مین مسلح شده
deactivate
U
غیر مسلح کردن
actuate
U
مسلح کردن مین
deactivates
U
غیر مسلح کردن
deactivating
U
غیر مسلح کردن
rearmament
U
دوباره مسلح شدن
unarm
U
غیر مسلح کردن
deactivated
U
غیر مسلح کردن
armed forces courier
U
پیک نیروهای مسلح
armed helicopter
U
هلی کوپتر مسلح
arming range
U
برد مسلح شدن
up in arms
U
مسلح واماده جنگ
armed mine
U
مین مسلح شده
arming delay
U
تاخیر در مسلح شدن
reinforced concrete facing
U
پرده بتن مسلح
gun moll
U
معشوقه دزد مسلح
armed forces police
U
دژبان نیروهای مسلح
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
arming range
U
مسافت مسلح شدن گلوله
uncharged
U
غیر مسلح شارژ نشده
rearmed
U
دوباره مسلح شدن یا کردن
fitted mine
U
مین مسلح اماده به کار
heavily armed
U
مسلح به جنگ افزار سنگین
rearm
U
دوباره مسلح شدن یا کردن
reinforced concrete facing membrane
U
پرده بتن مسلح نما
rearms
U
دوباره مسلح شدن یا کردن
joint
U
مشترک بین نیروهای مسلح
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
joint exercise
U
تمرین مشترک بین نیروهای مسلح
lashkar
U
گروهی از قبایل هندی که مسلح باشند
hoplite
U
سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
enarm
U
مسلح شدن اماده کارزار کردن
chevalier
U
سرباز سواره نظام و مسلح سوار
battalia
U
بسیج دستههای نظامی ونیروهای مسلح
safing
U
از حالت مسلح بودن خارج کردن
joint task force
U
نیروی ماموریت مشترک ازنیروهای مسلح
privateer
U
درکشتی تجارتی مسلح کار کردن
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arm
U
مسلح کردن چاشنی کشیدن اماده انفجارکردن
service element
U
عنصری از نیروهای مسلح که در عملیات شرکت دارد
brigands
U
سارق مسلح سرباز پیاده سبک اسلحه
joint servicing
U
دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
brigand
U
سارق مسلح سرباز پیاده سبک اسلحه
joint operations
U
عملیات مشترک مابین نیروهای مسلح ارتش
tube tester
U
دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com