Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
molding machine
U
دستگاه قالب گیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
shell molding machine
U
دستگاه قالب گیری پوستهای
Other Matches
compression molding process
U
فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
moulds
U
قالب گیری
molded
U
قالب گیری
moulding
U
قالب گیری
mould
U
قالب گیری
stamping
U
قالب گیری
molds
U
قالب گیری
moulded
U
قالب گیری
cased
U
قالب گیری
transfer mold
U
قالب گیری انتقالی
molding shop
U
کارگاه قالب گیری
loam molding shop
U
قالب گیری ماسهای
loam molding
U
قالب گیری ماسهای
stamping die
U
حدیده قالب گیری
sell molding
U
قالب گیری پوستهای
moulding clay
U
خاک قالب گیری
stamping mass
U
جرم قالب گیری
stamping quality
U
کیفیت قالب گیری
benches
U
میز قالب گیری
template molding
U
قالب گیری شابلونی
die stamping
U
قالب گیری حدیدهای
comppression molding compound
U
قالب گیری تراکمی
molder's tool
U
ابزار قالب گیری
bench
U
میز قالب گیری
molding box
U
جعبه قالب گیری
size stick
U
قالب اندازه گیری
compression molding compound
U
قالب گیری تراکمی
metal stamping
قالب گیری فلزی
molding sand
U
ماسه قالب گیری
die stamping press
U
پرس قالب گیری حدیدهای
injection moulding
U
روش قالب گیری تزریقی
shell molding process
U
فرایند قالب گیری پوستهای
fuller
U
منگنه شیاردار قالب گیری
croning molding process
U
فرایند قالب گیری کرونینگ
shell moulded casting
U
قطعه ریختگی قالب گیری پوستهای
plaster of Paris
U
گچ ویژه شکسته بندی و قالب گیری
molding sand preparation plant
U
واحد تهیه ماسه قالب گیری
automatic forming machine
U
دستگاه قالب بندی خودکار
investment
U
مواد قالب گیری بسته سرمایه گذاری
shell molding type foundry
U
ریخته گری نوع قالب گیری پوستهای
investments
U
مواد قالب گیری بسته سرمایه گذاری
moving iron instrument
U
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
hollow ware
U
چینی یاشیشهای که بصورت استوانهای شکل ویا نظیر ان قالب گیری شده است
measuring instrument
U
دستگاه اندازه گیری
measuring apparatus
U
دستگاه اندازه گیری
measuring set
U
دستگاه اندازه گیری
aiming group
U
دستگاه مثلث گیری
metric system
U
دستگاه اندازه گیری متری
frequency meter
U
دستگاه اندازه گیری فرکانس
fluorometer
U
دستگاه اندازه گیری فلورسانس
impedance meter
U
دستگاه اندازه گیری امپدانس
impedance measuring set
U
دستگاه اندازه گیری امپدانس
meter rectifier
U
یکسوساز دستگاه اندازه گیری
electrostatic instrument
U
دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی
cynometer
U
دستگاه اندازه گیری امواج
sampling servo
U
دستگاه نمونه گیری خودکار
induction instrument
U
دستگاه اندازه گیری القائی
induction movement
U
دستگاه اندازه گیری القائی
industrial instrument
U
دستگاه اندازه گیری صنعتی
coupling measuring set
U
دستگاه اندازه گیری اتصالی
gas meter
U
دستگاه اندازه گیری گاز
disruptive voltage measuring apparatus
U
دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست
extensometer
U
دستگاه اندازه گیری انبساط
calorimeter
U
دستگاه اندازه گیری مقدارگرما
length measuring instrument
U
دستگاه اندازه گیری طول
petrol gage
U
دستگاه اندازه گیری بنزین
instrumental error
U
خطای دستگاه اندازه گیری
gas level gauge
U
دستگاه اندازه گیری سطح بنزین
impedance unbalance measuring set
U
دستگاه اندازه گیری امپدانس نامتعادل
magnetic flux meter
U
دستگاه اندازه گیری فلوی مغناطیسی
diaphanometer
U
دستگاه اندازه گیری قابلیت گذرنور
oil pressure
U
دستگاه اندازه گیری فشار روغن
camber gage
U
دستگاه اندازه گیری زاویه کمبر
zymoscope
U
دستگاه اندازه گیری قدرت تخمیر
earth resistance meter
U
دستگاه اندازه گیری مقاومت زمین
fule level gage
U
دستگاه اندازه گیری سطح سوخت
barometer
U
دستگاه اندازه گیری فشار هوا
hot wire instrument
U
دستگاه اندازه گیری با رشته حرارتی
barometers
U
دستگاه اندازه گیری فشار هوا
dilatometer
U
دستگاه اندازه گیری انبساط حرارتی
tonometer
U
دستگاه اندازه گیری فشار وکشش
dielectric loss factor meter
U
دستگاه اندازه گیری ضریب تلفات
drop point tester
U
دستگاه اندازه گیری نقطه قطران
moving magnet instrument
U
دستگاه اندازه گیری اهنربای گردان
moving coil instrument
U
دستگاه اندازه گیری قاب گردان
field intensity measurement
U
دستگاه اندازه گیری شدت میدان
instrument
U
اپارات وسیله دستگاه اندازه گیری
conductivity meter
U
دستگاه اندازه گیری قابلیت هدایت
instrument for electrostatic screening
U
دستگاه اندزه گیری با حفاظ الکترواستاتیکی
cosine meter
U
دستگاه اندازه گیری ضریب توان
instrument with magnetic screening
U
دستگاه اندازه گیری با حفاظ مغناطیسی
instrument for electromagnetic screening
U
دستگاه اندازه گیری با حفاظ الکترومغناطیسی
psychergograph
U
دستگاه اندازه گیری کار روانی
d.c. instrument
U
دستگاه اندازه گیری جریان دائم
lysimiter
U
دستگاه اندازه گیری تبخیر گیاهان
rotameter
U
دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
rotometer
U
دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
elastic limit tensile strength
U
دستگاه اندازه گیری الاستیسیته ارتجاع سنج
comparator
U
دستگاه اندازه گیری وسنجش وقیاس اشیاء
aerometer
U
دستگاه اندازه گیری چگالی و جرم هوا
dial gage
U
دستگاه اندازه گیری تغییربعدهای بسیار کوچک
ammeter
U
دستگاه اندازه گیری شدت جریان الکترونها
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
instrument for absolute measurement
U
دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
transmission level meter
U
دستگاه اندازه گیری سطح انتقال پگل مسر
hygrograph
U
دستگاه خود کاری برای اندازه گیری رطوبت جوی
pointer
U
اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
pointers
U
اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
drivers
U
یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
driver
U
یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
basic type single tier formwork
U
قالب بندی نیمه لغزان با پایههای معادل ارتفاع قالب
minometer
U
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
power meter
U
دستگاه اندازه گیری توان توان سنج وات متر
sight adjustment
U
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
lobby
U
تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
lobbies
U
تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
lobbied
U
تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
DTMF
U
روش شماره گیری با دستگاه تلفن که در آن هر شماره یک TONE ایجاد میکند مقایسه شود با Pulse Dialling
import
U
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
importing
U
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
imported
U
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
plasticize
U
قالب پذیر کردن از قالب در اوردن
blow-ups
U
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow up
U
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-up
U
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
idle current meter
U
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
volt ampere meter
U
دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
He's a wet blanket.
U
او
[مرد]
آدم روح گیری
[نا امید کننده ای یا ذوق گیری]
است.
energy absorber
U
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
his severity relaxed
U
از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
digamy
U
دو زن گیری دو شوهر گیری
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
measuring converter
U
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
with the utmost rigour
U
با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
stream gaging
U
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
unit
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer
U
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
mandrel or dril
U
قالب
molds
U
قالب
fitted
U
قالب
matter
U
قالب
close fitting
U
قالب تن
cluster bombs
U
قالب
standards
U
قالب
standard
U
قالب
moulding
U
قالب
mattered
U
قالب
forme
U
قالب
carcases
U
قالب
carcass
U
قالب
carcasses
U
قالب
laster
U
قالب گر
swage
U
قالب
mattering
U
قالب
close-fitting
U
قالب تن
laster
U
قالب کن
moulded
U
قالب
mold
U
قالب
matrixes
U
قالب
moulds
U
قالب
moulder
U
قالب گر
foot pocket
قالب پا
mould
U
قالب
cluster
U
قالب
cluster bomb
U
قالب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com