Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
wreckage locator
U
دستگاه تشخیص محل ترکیدگی لولههای اب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
i.f.f. system
U
دستگاه تشخیص
identification of friend from foe
U
دستگاه تشخیص
optical recognition device
U
دستگاه تشخیص نوری
frequency discriminator
U
دستگاه تشخیص دهنده فرکانس
isotherm follower
U
دستگاه تشخیص سطوح هم حرارت اب دریا
transponder tango
U
دستگاه تشخیص دشمن وخودی مدل اولیه
transponder sierra
U
دستگاه تشخیص دشمن وخودی مدل پیشرفته
busted
U
انفجار ترکیدگی
bust
U
انفجار ترکیدگی
busts
U
انفجار ترکیدگی
busting
U
انفجار ترکیدگی
goose skin
U
ترکیدگی پوست ازسرمایابیم
goose flesh
U
ترکیدگی پوست بدن در اثرسرما
micr
U
سیستمی که حروف را با تشخیص الگوهای جوهر مغناطیسی تشخیص میدهد.
bronchial tubes
U
لولههای نایژ
guide pipes
U
لولههای راهنما
ducts
U
لولههای هوا
voice tube
U
لولههای صدارسان
drop message
U
لولههای خبر
fallopian tubes
U
لولههای رحم
malpighian tubes or vessels
U
لولههای ملپیگی
blow tubes
U
لولههای دمنده
flying lines
U
لولههای متحرک
vapor trail
U
لولههای بخار
scan
U
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scanned
U
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scans
U
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
casing pipe
U
لولههای غیرمشبک چاه
secondary sewers
U
لولههای فرعی فاضلاب
quick coupler
U
بست سریع در لولههای ابرسانی
carburetor tickler
U
پاک کننده لولههای کاربراتور
stuffing tube
U
لولههای کانال کشی ناو
recognition
U
1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای ..
exceptions
U
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
exception
U
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
gooseflesh
U
دانه دانه شدن یا ترکیدگی پوست در اثر سرما یا ترس
pipe cutter
U
اسباب ویژه قطع لولههای فلزی
can
U
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
canning
U
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
cans
U
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
utilidor
U
لوله حافظ سیم یا لولههای فلزی
barburetor heater
U
جلد نصب شده دراطراف لولههای پنجه اگزوز
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
U
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
braid
U
الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braided
U
الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braids
U
الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
identification
U
تشخیص تشخیص دادن
identification friendly or foe
U
سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
gas fitter
U
فیتر یا مکانیکی که لولههای گاز و لوازم گاز منازل رانصب و تعمیر میکند
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
an fitting
U
رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
aluminum wool
U
رشتههای تکه تکه الومینوم که برای رفع زنگ زدگی وخوردگی و نیز جلادادن وصیقل دادن خراشهای جزئی روی ورقه ها یا لولههای الومینیومی بکار میرود
pipeline assets
U
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer
U
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
distinction
U
تشخیص
distinctions
U
تشخیص
specification
U
تشخیص
percipience
U
حس تشخیص
denotation
U
تشخیص
contradistinction
U
تشخیص
diagnostic
U
تشخیص
discretion
U
تشخیص
assessment
U
تشخیص
assessments
U
تشخیص
diagnostics
U
تشخیص ها
diagnoses
U
تشخیص
diagnosis
U
تشخیص
indistinctively
U
بی تشخیص
discernment
U
تشخیص
In my judgement. As I see it.
U
به تشخیص من
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver
U
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
column grinder
U
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
discerns
U
تشخیص دادن
moral sense
U
حس تشخیص خوب و بد
voice recognition
U
تشخیص صدا
voice recognition
U
تشخیص صوتی
moral perception
U
حس تشخیص اخلاقی
identification signs
U
علائم تشخیص
carrier detect
U
تشخیص حامل
vision recognition
U
تشخیص بصری
speech recogintion
U
تشخیص گفتار
discerned
U
تشخیص دادن
visual identification
U
تشخیص بصری
diagnosing
U
تشخیص دادن
resolutions
U
قدرت تشخیص
coefficient of determination
U
ضریب تشخیص
diagnose
U
تشخیص دادن
judiciously
U
از روی تشخیص
character recognition
U
تشخیص کاراکتر
speech recogintion
U
تشخیص کلام
spotting
U
تشخیص دادن
resolution
U
قدرت تشخیص
collision detection
U
تشخیص تصادم
handwriting recognition
U
تشخیص دست خط
diagnosed
U
تشخیص دادن
discern
U
تشخیص دادن
identified
U
تشخیص دادن
psychodiagnosis
U
تشخیص روانی
verification of debt
U
تشخیص مطالبات
espies
U
تشخیص دادن
blind diagnosis
U
تشخیص بی نام
espied
U
تشخیص دادن
assessing
U
تشخیص دادن
assesses
U
تشخیص دادن
fault datagnosis
U
تشخیص عیب
spots
U
تشخیص دادن
spot
U
تشخیص دادن
frequency discrimination
U
تشخیص فرکانس
assess
U
تشخیص دادن
differential
U
تشخیص دهنده
error detecting code
U
کد تشخیص خطا
vertification of debts
U
تشخیص مطالبات
espying
U
تشخیص دادن
identifies
U
تشخیص دادن
diagnosis
U
تشخیص عیب
indiscrete
U
غیرقابل تشخیص
identify
U
تشخیص دادن
diagnosis
U
تشخیص ناخوشی
identifying
U
تشخیص دادن
pattern recognitation
U
تشخیص الگو
pattern recognition
U
تشخیص الگو
diagnoses
U
تشخیص عیب
diagnoses
U
تشخیص ناخوشی
espy
U
تشخیص دادن
differentials
U
تشخیص دهنده
differential diagnosis
U
تشخیص افتراقی
recognizable
U
قابل تشخیص
indiscreet
U
فاقد حس تشخیص
orientation
U
تشخیص موقعیت
distinct
U
قابل تشخیص
recognition
U
تشخیص بازشناخت
discernible
U
قابل تشخیص
discriminant function
U
تابع تشخیص
discriminately
U
از روی تشخیص
senses
U
حس تشخیص مفهوم
sensibilities
U
حس تشخیص دقت
make out
<idiom>
U
تشخیص دادن
designator code
U
کد تشخیص یکان
recognises
U
تشخیص دادن
recognising
U
تشخیص دادن
recognize
U
تشخیص دادن
recognizes
U
تشخیص دادن
recognizing
U
تشخیص دادن
descry
U
تشخیص دادن
to know right from wrong
U
تشخیص دادن
differentiable
U
تشخیص پذیر
flair
U
قوه تشخیص
recognizably
U
قابل تشخیص
sensibility
U
حس تشخیص دقت
Diagnosis.
U
تشخیص بیماری
diacritical marks
U
نشان تشخیص
Power of distiction.
U
قوه تشخیص
sense
U
حس تشخیص مفهوم
indiscrimination
U
عدم تشخیص
diagnostic routine
U
روال تشخیص
diagnostically
U
ازراه تشخیص
identification
U
تشخیص هویت
distinguishing
U
تشخیص دهنده
diacritical
U
نشان تشخیص
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com