English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
extrapyramidal system U دستگاه برون هرمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
extrapyramidal motor system U دستگاه حرکتی برون هرمی
Other Matches
bipyramidal U دو هرمی
pyramidal U هرمی
pyramidic U هرمی
pyramidical U هرمی
pyramidalization U هرمی شدن
pyramidal structure U ساختار هرمی
pyramidal tracts U رشتههای هرمی
pyramidal area U ناحیه هرمی
needling U ستون هرمی شکل
trigonal bipyramid U دو هرمی مثلث القاعده
hollow square U [گچ بری هرمی رومی]
needle U ستون هرمی شکل
acrocephaly U جمجمهء هرمی شکل
needles U ستون هرمی شکل
needled U ستون هرمی شکل
acrocephalia U جمجمهء هرمی شکل
obelisk U ستون هرمی شکل سنگی
acrocephalic U دارای جمجمهء هرمی شکل
aguilla U [ستون هرمی شکل سنگی]
trigonal bipyramidal molecule U مولکول دو هرمی مثلث القاعده
obelisks U ستون هرمی شکل سنگی
square pyramidal molecule U مولکول هرمی مربع القاعده
ziggurat U برج بلند و طبقهء هرمی شکل پلکان دار
zikkurat U برج بلند و طبقهء هرمی شکل پلکان دار
zikyrat U برج بلند و طبقهء هرمی شکل پلکان دار
zoisite U دارای بلورهای هرمی شکل مرکب از سلیکات قلیایی وا لومینیومی
sea anchor U وسیله هرمی شکل یا چتربرزنتی که به دنبال قایق بسته میشود تاباد مانع تغییرمسیرنشود
caban U طرز قرار گرفتن پایه هابصورت هرمی برای نگه داشتن بال بالای بدنه
pyramiding U سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
outputs U برون ده
exogenous U برون زا
outcrop U برون زد
extrados U برون سو
output U برون ده
outsides U برون
outside U برون
outcrops U برون زد
outhaul line U برون کش
without U برون
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
exogenous variable U متغیر برون زا
exvia U برون زیست
extrajection U برون اندازی
extracyclic U برون حلقهای
exopsychic U برون روانی
self contained U برون بی نیاز
externality U برون بودگی
extragalactic U برون کهکشانی
extrafusal U برون دوکی
extraterritorial U برون مرزی
extraterritoriality U برون مرزی
extroversion U برون گرایی
exudation U برون نشست
exterritorial U برون مرزی
exteroceptive U برون تنی
exogenous U برون زاد
acting out U برون ریزی
extrapolation U برون یابی
effusions U برون تراوی
effusions U برون ریزی
effusion U برون تراوی
effusion U برون ریزی
outputs U برون داد
output U برون داد
suburb U برون شهر
suburban U برون شهری
evacuation U برون ریزی
accommodations U برون سازی
accommodation U برون سازی
physiognomy U برون چهر
physiognomies U برون چهر
immigration U برون کوچی
extrapolations U برون یابی
evacuation U برون بری
extratensive U برون نگر
extroverts U برون گرای
effuent U برون ریز
out flow U برون ریز
egest U برون کردن
epithelium U برون پوش
exocathection U برون پردازی
exocrine U برون تراو
exogamy U برون پیوندی
exogamy U برون همسری
exogen U گیاه برون رو
ectorderm U برون پوست
ectoparasite U انگل برون زی
extrovert U برون گرای
drive! U برون! [با ماشین]
copper extraction U برون کشیدن مس
the out ward eye U چشم برون
eccentricity U برون مرکزی
eccentricities U برون مرکزی
superficial degradation U برون تباهی
off line U برون خطی
exogenous U برون روینده
outlier U برون هشته
pericardium U برون شامه دل
offline U برون خطی
purge U برون ریزی
purged U برون ریزی
purges U برون ریزی
out group U برون گروه
objective U برون ذات
outer directed U برون وابسته
oversea U برون مرزی
objectivism U برون گرایی
outsight U برون بینی
emigration U برون کوچی
discharges U برون ریزی
discharge U برون ریزی
objectives U برون ذات
supinator muscle U عضله برون گردان
pericardiac U وابسته به برون شامه دل
exterritoriality U حقوق برون مرزی
extraterritoriality U حقوق برون مرزی
extragalactic nebula U ابری برون کهکشانی
epicarp U پوست میوه برون بر
extraspectral hue U فام برون طیفی
extragalactic nebula U سحابی برون کهکشانی
discharge of affect U برون ریزی هیجانی
outbreeding U برون زاد اوری
out of line coding U کدگذاری برون خطی
ectoplasm U اکتوپلاسم برون مایه
exocrine gland U غده برون ریز
off line storage U حافظه برون خطی
peritoneum U برون شامه روده ها
exogamy U برون زاد اوری
offline operation U عمل برون خطی
State Department U وزارت برون مرز
off line operation U عملکرد برون خطی
pericardial U وابسته به برون شامه دل
exosomatic method U روش برون تنی
outputs U برون گذاشت برونگذار
output U برون گذاشت برونگذار
to reveal itself U از پرده برون افتادن
extrapolated U برون یابی کردن
offline storage U انباره برون خطی
offset distance U فاصله برون محوری
extrapolates U برون یابی کردن
extrapolating U برون یابی کردن
high seas U ابهای برون مرزی
extrapolate U برون یابی کردن
outward looking policy U سیاست برون نگر
extrinsic eye muscles U عضلات برون چرخشی چشم
exudate U ترشح التهابی برون نشست
off page connector U اتصال دهنده برون صفحهای
external rectus U عضله مستقیم برون چشمی
with out book U برون سند کتابی ازبر
pericarditis U اماس برون شامه قلب
basset U نوعی سگ شکاری پا کوتاه برون زد
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
overseas U ماموریت برون مرزی یا خارج از کشور
to let out U اجازه برون امدن دادن اشکارساختن
exogamous U وابسته به برون همسری یابرون پیوندی
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor U ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
oversea command U یکان خارج از کشور فرماندهی برون مرزی
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazy U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
differentiating cicuit U مداری که ولتاژ برون گذاشت ان تقریبا با میزان تغییرولتاژ متناسب است
dial test indicator U دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
ectoplasm U طبقه خارجی سیتوپلاسم که بدون دانه و نسبتا سفت است برون مایه
units U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer U دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine U دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device U اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder U علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
column grinder U دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
intercept receiver U دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
differentiator U وسیلهای که برون گذاشت ان با مشتق سیگنال درون گذاشت متناسب است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com