English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
insulation detector U دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
insulation test U ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
insulation indicator U دستگاه ازمایش عایق بندی
insulation tester U دستگاه ازمایش عایق بندی
insulation U عایق کاری یا عایق بندی ایزولاسیون
insulation strength U استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
insulation measurement U سنجش و ازمایش ایزولاسیون
test element U دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
insulation breakdown test U ازمایش شکست عایق
laggin U عایق بندی
insulation class U کلاس عایق بندی
insulating asphalt U اسفالت عایق بندی
insulation defect U نقص عایق بندی
insulating brick U اجر عایق بندی
insulation fault U نقص عایق بندی
insulation loss U تلف عایق بندی
insulation protection U حفافت عایق بندی
insulation resistance U مقاومت عایق بندی
insulation voltage U ولتاژ عایق بندی
insulation power factor U ضریب قدرت عایق بندی
winding insulation U عایق بندی سیم پیچی
clothing U عایق بندی روکش کشیدن
insulated cable U کابل عایق بندی شده
insulation shielding U زره پوش کردن عایق بندی
tube tester U دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
tester U دستگاه ازمایش
test set U دستگاه ازمایش
dial test indicator U دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
magnet tester U دستگاه ازمایش اهنربا
integrate circuit tester U دستگاه ازمایش ای سی تستر ای سی
vibratory testing machine U دستگاه ازمایش نوسان
hardness testing machine U دستگاه ازمایش سختی
nozzle tester U دستگاه ازمایش نازل
test equipment U دستگاه ازمایش لامپ
spring tester U دستگاه ازمایش فنری
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
high tension bridge equipment U دستگاه ازمایش فشار قوی
fatigue testing machine U دستگاه ازمایش کننده خستگی
material testing machine U دستگاه ازمایش مقاومت مصالح
tire gage U دستگاه ازمایش باد لاستیکهای اتومبیل
vicker's diamond hardness tester U دستگاه ازمایش تعیین سختی فلزات
engineering test U ازمایش صحت کار دستگاه ازمایشات فنی
one-armed bandit <idiom> U دستگاه شرط بندی
granulator U دستگاه دانه بندی
automatic forming machine U دستگاه قالب بندی خودکار
sieve analysis U تجزیه دانه خاک توسط الک ازمایش دانه بندی
insulator U جسم عایق ماده عایق
insulators U جسم عایق ماده عایق
insulators U عایق کننده روکش عایق
insulator U عایق کننده روکش عایق
insulated instrument transformer U ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
isolation U ایزولاسیون
use testing U ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
tryout U ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
pilot method U عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
insulation level U سطح ایزولاسیون
insulance U مقاومت ایزولاسیون
grid insulation U ایزولاسیون شبکه
leakage current U جریان ایزولاسیون
insulation voltage U ولتاژ ایزولاسیون
insulation class U کلاس ایزولاسیون
internal insulation U ایزولاسیون داخلی
insulation current U جریان ایزولاسیون
insulation defect U نقص ایزولاسیون
assays U محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assay U محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
flight test U ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
continous immersion test U ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
insulativity U مقاومت ایزولاسیون مخصوص
soil examination U بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
driver U یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
drivers U یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
first detector U اشکارساز
second detector U اشکارساز
detectors U اشکارساز
mixer U اشکارساز
detector U اشکارساز
mixers U اشکارساز
current detector U اشکارساز جریان
regenerative detector U اشکارساز تشدیدی
ratio detector U اشکارساز نسبت
video detector U اشکارساز ویدئو
crystal detector U اشکارساز بلورین
detecting crystal U بلور اشکارساز
crystal set U اشکارساز کریستالی
detector circuit U مدار اشکارساز
crystal set U گیرنده اشکارساز
electrolytic detector U اشکارساز الکترولیتی
lindberg detector U اشکارساز لیندبرگ
frequency demodulator U اشکارساز فرکانس
phase detector U اشکارساز فاز
grid current rectifier U اشکارساز شبکه
grid detector U اشکارساز شبکه
fault detector U اشکارساز خطا
ground detector U اشکارساز زمین
nuclear detector U اشکارساز هستهای
maximum detector U اشکارساز حداکثر
contact detector U اشکارساز کنتاکتی
linear detector U اشکارساز خطی
gas detector U اشکارساز گازی
phase discriminator U اشکارساز فاز
detector tube U لامپ اشکارساز
precipitating factor U عامل اشکارساز
flight test U ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
creep test U ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
confident test U ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
ground detector U اشکارساز اتصال با زمین
f.i.d U اشکارساز یونش شعلهای
electron capture detector U اشکارساز الکترون گیراندازی
hydrogen flame detector U اشکارساز شعلهای هیدروژن
h.f.d U اشکارساز شعلهای هیدروژنی
ground indicator U اشکارساز اتصال با زمین
fire detection system U سیستم اشکارساز حریق
barrier layer detector U اشکارساز لایه سدی
flame ionization detector U اشکارساز یونش شعلهای
vacuum tube detector U اشکارساز با لامپ خلاء
crankcase mist detector U اشکارساز الودگی روغن
sweep potential detector U اشکارساز جاروکننده پتانسیلی
oscillator U تفکیک کننده امواج اشکارساز
impluse modulator U اشکارساز ضربه جریان مدولاتور ایمپولز
environmental test U ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
insulation resistance U مقاومت الکتریکی مقاومت ایزولاسیون
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
cloggy U عایق
waterproofs U عایق اب
impediment U عایق
waterproof U عایق اب
non conductor U عایق
insulation U عایق
insulant U عایق
waterproofed U عایق اب
dielectric U عایق
insulators U عایق
pawl U عایق
insulator U عایق
impediments U عایق
drag chain U عایق
detent U عایق
floor insulator U عایق کف
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
sound insulation U عایق صدا
slot insulation U عایق شیار
adiabatic U عایق گرما
insulation U عایق کاری
insulating U عایق کردن
insulating U عایق سازی
weatherproof U عایق هوا
insulated U عایق دار
soundproof U عایق صدا
insulating bushing U بوش عایق
insulating cement U سیمان عایق
insulating compound U مواد عایق
insulating material U ماده عایق
insulating material U جسم عایق
insulating material U مواد عایق
insulating varnish U لعاب عایق
insulation board U صفحه عایق
mica dielectric U عایق میکا
insulated wire U سیم عایق
insulated wall U دیواره عایق
ideal dielectric U عایق کامل
insulated layer U لایه عایق
insulates U عایق کردن
insulates U عایق سازی
insulate U عایق سازی
insulate U عایق کردن
non conducting U عایق برق
non conducting U عایق گرما
insulated plier U انبر عایق
insulated tongs U انبر عایق
dielectric isolation U جداسازی با عایق
fish paper U عایق کاغذی
cleat U عایق انگلیسی
insulation testing apparatus U عایق سنج
brake U عایق مانع
insulative U عایق کردن
braking U عایق مانع
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com