Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
absolute altimeter
U
دستگاه ارتفاع سنج هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
altitude azimuth
U
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
pressure altitude
U
ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
Other Matches
transition altitude
U
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
altitude height
U
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
apparent altitude
U
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
drop height
U
ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
descentheight
U
ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
terrain clearance
U
حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
altitude sickness
U
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
absolute altimeter
U
ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
altitudes
U
ارتفاع هواپیما
altitude
U
ارتفاع هواپیما
stato scope
U
ارتفاع سنج هواپیما
barometric altitude
U
ارتفاع بارومتری هواپیما
altitude circle
U
صفحه ارتفاع سنج هواپیما
negative altitude
U
ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
cruising altitude
U
ارتفاع ثابت پرواز هواپیما
calibrated altitude
U
ارتفاع تنظیم شده هواپیما
ceilings
U
ارتفاع هواپیما یا ابر از سطح زمین
ceiling
U
ارتفاع هواپیما یا ابر از سطح زمین
elevating mechanism
U
دستگاه حرکت ارتفاع
elevating mechanism
U
دستگاه حرکت در ارتفاع
nose down
U
خارج شدن هواپیما از پروازتراز بطرف شیرجه و کاهش ارتفاع
exmeridian altitude
U
ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
glass
U
دستگاه ارتفاع سنج دوربین
radar altitude
U
ارتفاعی که بوسیله راداربطور خودکار به هواپیماداده میشود ارتفاع راداری هواپیما
barometric altimeter reversionary
U
دستگاه ضد حرکت عقربه ارتفاع سنج
best angle of climb airspeed
U
سرعتی در هواپیما که بیشترین افزایش ارتفاع دریک نقطه معین را سبب میشود
flight control
U
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
aircraft arresting
U
دستگاه مهار هواپیما
absolute ceiling
حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
ground controled approach
U
دستگاه فرود خودکار هواپیما
aircraft arresting
U
دستگاه بازدارنده هواپیما ازحرکت
eyelesi
U
دستگاه کنترل خودکار هواپیما
quadrantal error
U
اشتباه قرائت دستگاه جهت یاب هواپیما
quadrantal points
U
نقاط یا قطبهای دستگاه جهت یابی هواپیما
radio approach
U
دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
teleran
U
دستگاه هدایت هواپیما بوسیله تلویزیون ورادار
controls
U
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
control
U
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
controlling
U
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
mach trim compensator
U
دستگاه تنظیم حداکثر سرعت هواپیما به طور خودکار
transfer loader
U
دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
vertical scale
U
عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
barometric altimeter
U
ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
flare dud
U
گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
sextant altitude
U
ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pile height
U
ارتفاع پرز
[این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
altitude separation
U
اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
safe altitude
U
ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
maximum ordinate
U
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
elevation tracking
U
دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end
U
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
touchdown
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling
U
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdowns
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
ocant altitude
U
ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
aircraft scrambling
U
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
command altitude
U
ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
aft
U
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
aircraft arresting barrier
U
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
air mileage indicator
U
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
plane director
U
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
low altitude
U
ارتفاع کم ارتفاع پست
spoiler
U
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
space charter
U
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller
U
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
coordinated turn
U
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
low airburst
U
ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
bombing height
U
ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
moments
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
azimuth indicator
U
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
apron
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing
U
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aprons
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
troop space
U
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
clear way
U
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
command speed
U
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
go around mode
U
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
height datum
U
سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
mean sea level
U
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
aircraft block speed
U
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
point of no return
U
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
ramps
U
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramp
U
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
attack altitude
U
ارتفاع تک
x height
U
ارتفاع x
low level
U
در ارتفاع کم
low-rise
U
کم ارتفاع
apparent celestiallatitude
U
ارتفاع
line height
U
ارتفاع خط
elevations
U
ارتفاع
apothem
U
ارتفاع
elevation
U
ارتفاع
heights
U
ارتفاع
sawed off
U
کم ارتفاع
altitudes
U
ارتفاع
altitude
U
ارتفاع
depths
U
ارتفاع
height
U
ارتفاع
contour lines
U
خط هم ارتفاع
low
U
کم ارتفاع کم
depth
U
ارتفاع
quadrat
U
ارتفاع سنج
optimum height
U
حداکثر ارتفاع
optimum height
U
ارتفاع مطلوب
altimeters
U
ارتفاع یاب
absolute altitude
U
ارتفاع مطلق
height adjustment
میزان ارتفاع
superelevation
U
ارتفاع زیاد
observed altitude
U
ارتفاع حقیقی
net head
U
ارتفاع موثر
hypsometer
U
ارتفاع سنج
pressure head
U
ارتفاع فشار
astro altitude
U
ارتفاع نجومی
level
U
سطح ارتفاع
leveled
U
سطح ارتفاع
levelled
U
سطح ارتفاع
levels
U
سطح ارتفاع
riser
U
ارتفاع پله
take a sight
U
ارتفاع گرفتن
jump altitude
U
ارتفاع پرش
altitude sickness
U
ناخوشی ارتفاع
flybys
U
پرواز در ارتفاع کم
high jump
U
پرش ارتفاع
barometers
U
ارتفاع سنج
flypast
U
پرواز در ارتفاع کم
flypasts
U
پرواز در ارتفاع کم
low cloud
U
ابرهای کم ارتفاع
altimeters
U
ارتفاع سنج
flyby
U
پرواز در ارتفاع کم
altimeter
U
ارتفاع یاب
studding
U
ارتفاع اتاق
altimeter
U
ارتفاع سنج
low altitude
U
ارتفاع پایین
barometer
U
ارتفاع سنج
humblest
U
بدون ارتفاع
humble
U
بدون ارتفاع
head
U
ارتفاع فشاری
total suction head
U
ارتفاع کل مکشی
vertical interval
U
اختلاف ارتفاع
safe altitude
U
ارتفاع امن
ceiling
U
ارتفاع ابر
hauteur
U
ارتفاع غرور
ceilings
U
ارتفاع ابر
suction lift
U
ارتفاع مکش
levelling
U
ارتفاع یابی
headroom
U
ارتفاع ساختمان
percolation head
U
ارتفاع نفوذ
hypsometer
U
ارتفاع پیما
drop altitude
U
ارتفاع پرش
effective depth
U
ارتفاع مفید
height of centers
U
ارتفاع مرکز
effective length of strut
U
ارتفاع کمانش
height of eye
U
ارتفاع راصد
height overall
U
ارتفاع ساختمان
high altitude
U
از ارتفاع زیاد
elevator gear
U
گردونه در ارتفاع
rises
U
ارتفاع پله
height of burst
U
ارتفاع ترکش
depth of abutting gap faces
U
ارتفاع شکاف
drop altitude
U
ارتفاع بارریزی
discharge head
U
ارتفاع تخلیه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com