Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (38 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
to issue instructions
U
دستور صادر کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
separator
U
نشانه جدا کردن بخشهای خط دستور در برنامه مثل دستور وآرگومان
statement
U
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statements
U
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
one for one
U
که برای هر دستور یا کلمه دستور در زبان یک دستور که ماشین تولید میکند
issues
U
صادر کردن
emitting
U
صادر کردن
emitted
U
صادر کردن
send out
U
صادر کردن
exporting
U
صادر کردن
emit
U
صادر کردن
export
U
صادر کردن
emits
U
صادر کردن
issue
U
صادر کردن
pronounces
U
صادر کردن
promulge
U
صادر کردن
exported
U
صادر کردن
issued
U
صادر کردن
pronounce
U
صادر کردن
pass a sentence
U
حکم صادر کردن
certificate
U
گواهی صادر کردن
to export something
[from / to a country]
U
صادر کردن
[به یا از کشوری]
re export
U
دوباره صادر کردن
certificates
U
گواهی صادر کردن
issue a warning
U
اخطار صادر کردن
underwrites
U
پذیره نویسی صادر کردن
underwriting
U
پذیره نویسی صادر کردن
underwrote
U
پذیره نویسی صادر کردن
underwritten
U
پذیره نویسی صادر کردن
underwrite
U
پذیره نویسی صادر کردن
to smuggle out
U
قاچاقی صادر کردن یافرستادن
chartering
U
پروانه دادن امتیازنامه صادر کردن
chartered
U
پروانه دادن امتیازنامه صادر کردن
charter
U
پروانه دادن امتیازنامه صادر کردن
charters
U
پروانه دادن امتیازنامه صادر کردن
passed
U
صادر شدن فتوی دادن تصویب و قابل اجرا کردن
passes
U
صادر شدن فتوی دادن تصویب و قابل اجرا کردن
pass
U
صادر شدن فتوی دادن تصویب و قابل اجرا کردن
statements
U
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
modifiers
U
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
actual address
U
دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
skips
U
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
skip
U
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
skipped
U
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
modifier
U
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
statement
U
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
pipe
U
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
piped
U
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
basics
U
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
fetched
U
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
GOSUB
U
دستور برنامه نویسی که یک تابع را اجرا میکند و سپس دستور بعدی را برمی گرداند
fetches
U
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetch
U
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
basic
U
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
prefix
U
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
prefixes
U
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
effective
U
دستور نتیجهای که پس از تغییر در دستور اصلی اجرا میشود
branch
U
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
branches
U
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
discrimination instruction
U
دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند.
parting injuncyions
U
دستور در هنگام جدایی اخرین دستور
disassembly order
U
دستور باز کردن و پیاده کردن قطعات یک وسیله
macroinstruction
U
دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo
language
U
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
languages
U
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
do nothing instruction
U
دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
halt
U
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halts
U
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halted
U
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
resident
U
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
residents
U
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
lay on the table
U
از دستور خارج کردن
briefer
U
دستور خلاصه کردن
briefest
U
دستور خلاصه کردن
table
U
از دستور خارج کردن
tables
U
از دستور خارج کردن
brief
U
دستور خلاصه کردن
tabling
U
از دستور خارج کردن
obeys
U
اجرا کردن دستور
obeying
U
اجرا کردن دستور
obeyed
U
اجرا کردن دستور
tabled
U
از دستور خارج کردن
obey
U
اجرا کردن دستور
to put out of court
U
از دستور خارج کردن
briefed
U
دستور خلاصه کردن
branch
U
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
one plus one address
U
قالب دستور که حاوی محل یک ثبات و محل دستور بعدی باشد
branches
U
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
to act for somebody
U
به دستور کسی عمل کردن
immediate
U
دستور کامپیوتری که عملوند در دستور راست و نه آدرس محل عملوند
outgoing
U
صادر شونده
issued
U
صادر شدن
issue
U
صادر شدن
emanative
U
صادر شونده
issues
U
صادر شدن
issuable
U
صادر کردنی
issuant
U
صادر کننده
exporter
U
صادر کننده
emanating
U
صادر شدن
emanated
U
صادر شدن
emanates
U
صادر شدن
emanate
U
صادر شدن
exporters
U
صادر کننده
cancel
U
لغو کردن دستور قبلی رالغو کنید
cancels
U
لغو کردن دستور قبلی رالغو کنید
cancelling
U
لغو کردن دستور قبلی رالغو کنید
warrantor
U
صادر کننده warrant
issuing bank
U
بانک صادر کننده
originators
U
صادر کننده پیام
originator
U
صادر کننده پیام
justifying
U
دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز
justifies
U
دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز
justify
U
دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز
kill
U
دستور پاک کردن فایل ذخیره شده به کلی
cancelling
U
متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
kills
U
دستور پاک کردن فایل ذخیره شده به کلی
cancel
U
متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
cancels
U
متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
ago
U
: صادر شدن پیش رفتن
issuing authority
[body]
U
مرجع
[اداره]
صادر کننده
commenting
U
ناتوان کردن موقت یک دستور با قرار دادن آن در محل توضیحات
commented
U
ناتوان کردن موقت یک دستور با قرار دادن آن در محل توضیحات
comment
U
ناتوان کردن موقت یک دستور با قرار دادن آن در محل توضیحات
broadcasts
U
پیامی که در شبکه به همه صادر شود
broadcast
U
پیامی که در شبکه به همه صادر شود
summary judgment
U
حکمی که علیه ضامن صادر میشود
mode
U
وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
modes
U
وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
perverse verdict
U
درمورد نکات قضایی موضوع صادر شود
psephism
U
حکمی که بموجب رای مجلس صادر میشد
dock receipt
U
رسیدی که مسئول لنگرگاه پس ازدریافت کالا صادر میکند
confirming house
U
موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
directives
U
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
macro
U
کلمهای که برای بیان تعدادی دستور یا ساده کردن نوشتن برنامه به کار می رود
directive
U
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
protested
U
واست نامه به وسیله سردفتراسناد رسمی تنظیم و صادر میشود
protests
U
واست نامه به وسیله سردفتراسناد رسمی تنظیم و صادر میشود
judgement dept
U
بدهی که دادگاه حکم پرداخت انرا صادر نموده است
protesting
U
واست نامه به وسیله سردفتراسناد رسمی تنظیم و صادر میشود
protest
U
واست نامه به وسیله سردفتراسناد رسمی تنظیم و صادر میشود
debenture bond
U
برگهای که پشتوانه ان فقط اعتبار صادر کننده است سهم قرضه
callable bond
U
نوعی قرضه که صادر کننده حق بازخرید ان را قبل ازموعد اسمی ندارد
interrupts
U
لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند.
interrupting
U
لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند.
interrupt
U
لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند.
underwriter
U
صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
underwriters
U
صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
ticket of leave
U
سند ازادی مشروط زندانی محکوم به حبس ابد که ازطرف وزارت کشور صادر میشود
exparte
U
قراری که دادگاه به درخواست یکی از اصحاب دعوی و بدون توجه به تمایل دیگری صادر میکند
discharge
U
مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
discharges
U
مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
modes
U
وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه
mode
U
وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه
log
U
وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
logs
U
وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
intervention
U
هر عملی که ازناحیه یک دولت صادر شده نتیجه ان تزلزل حاکمیت واستقلال داخلی و خارجی کشور دیگری باشد
interventions
U
هر عملی که ازناحیه یک دولت صادر شده نتیجه ان تزلزل حاکمیت واستقلال داخلی و خارجی کشور دیگری باشد
condonation
U
اغماض و چشم پوشی یکی اززوجین در مورد خلافی که ازدیگری در زمینه وفایف زناشویی صادر شده است
cls
U
در -MS DOS دستور سیستم به معنای پاک کردن صفحه نمایش و قرار دادن نشانه گر در بالای صفحه گوشه سمت چپ
war crimes
U
اعمالی راگویند که اگر از سربازان یااتباع دشمن صادر شود درصورت اسیر شدن بخاطرارتکاب انها مجازات خواهندشد
order
U
حواله کرد حواله کردن دستور
new
U
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new-
U
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newer
U
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newest
U
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
prescript
U
امر صادر شده تجویز شده
machines
U
تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
machine
U
تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
machined
U
تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
addressing
U
در سطح صفر: عملوندی که بخشی از قسمت آدرس دستورالعمل است . سطح اول : عملوندی که در آدرس دستور ذخیره شده است . سطح دوم : عملوندی که در آدرسی که به دستور داده میشود ذخیره شده است
edict of emancipation
U
فرمانی که به تاریخ سوم مارس 1681 به وسیله الکساندر دوم امپراطور روسیه صادر و به موجب ان به "سرفها" یعنی ثلث جمعیت روسیه که فاقدازادی واقعی بودند
communications stallite corporation
U
یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
analog
U
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
commanded
U
دستور
precepts
U
دستور
commands
U
دستور
program
U
دستور
say so
U
دستور
command
U
دستور
precept
U
دستور
prescript
U
دستور
prescription
U
دستور
prescriptions
U
دستور
say-so
U
دستور
rule
U
دستور
commandment
U
دستور
commandments
U
دستور
order
U
دستور
programs
U
دستور
instructions
U
دستور
enjoinment
U
دستور
instruction
U
دستور
formulae
U
دستور
formulas
U
دستور
regulation
U
دستور
formula
U
دستور
direction
U
دستور
behest
U
امر دستور
execute statement
U
دستور اجرایی
daily order
U
دستور روز
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com