English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
handler U دسته گذار
handlers U دسته گذار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mounting U دسته و پشت بند دسته شمشیر
nosegay U دسته گل یایک دسته علف
lorgnette U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
transitions U گذار
transition U گذار
over- U گذار
over U گذار
trend-setters U بدعت گذار
blazers U علامت گذار
encoder U رمز گذار
marker pen علامت گذار
legislative U قانون گذار
trend-setter U بدعت گذار
impressionistic U برداشت گذار
founder U بنیان گذار
instaurator U بنیاد گذار
investor U سرمایه گذار
zoogenic U بچه گذار
racer U مسابقه گذار
racers U مسابقه گذار
grounder U پایه گذار
grounder U کار گذار
graduator U درجه گذار
grader U نمره گذار
founders U بنیان گذار
foundering U بنیان گذار
foundered U بنیان گذار
salver U مرهم گذار
salvers U مرهم گذار
differentiator U فرق گذار
dotter U نقطه گذار
deepositor U ودیعه گذار
investors U سرمایه گذار
coder U رمز گذار
depositor U امانت گذار
demographic transition U گذار جمعیت
discriminator U فرق گذار
insured U بیمه گذار
accomodating U منت گذار
blazer U علامت گذار
punctuator U نقطه گذار
assessor U خراج گذار
bailer U امانت گذار
heretics U بدعت گذار
heretic U بدعت گذار
bailor U امانت گذار
crossing site U محل گذار
valuers U قیمت گذار
prizer U قیمت گذار
bypassed U کنار گذار
lowpass U پایین گذار
shelver U در قفسه گذار
bypasses U کنار گذار
shelver U در تاقچه گذار
lienee U وثیقه گذار
marker U نشان گذار
markers U نشان گذار
space bar U فاصله گذار
bypass U کنار گذار
pricer U قیمت گذار
pracitcable U گذار کردنی
oviparous U تخم گذار
nomographer U قانون گذار
pawnor U رهن گذار
legislator U قانون گذار
legislators U قانون گذار
mortgagor U رهن گذار
pledgor U رهن گذار
pledgor U وثیقه گذار
bypassing U کنار گذار
valuer U قیمت گذار
mark sense U نشان گذار
spotter U خال گذار
transit time U زمان گذار
transition period U دوره گذار
innovators U بدعت گذار
innovator U بدعت گذار
contributory U خراج گذار
auctioneers U حراج گذار
auctioneer U حراج گذار
swindlers U کلاه گذار
swindler U کلاه گذار
transition state U حالت گذار
insurant U بیمه گذار
tracklayer U ریل گذار
tracked layer U ریل گذار
legislatress U قانون گذار زن
legislatrix U قانون گذار زن
legiskative U قانون گذار
tapper U توپی گذار
outdoor recreation U گشت و گذار
legator U میراث گذار
uniparous U هر باریک تخم گذار
spacebar U کلید فاصله گذار
truster U ودیعه گذار اعتباردهنده
mine layer U کشتی مین گذار
net laying ship U کشتی تور گذار
dot generator U مولد خال گذار
money lender U پول به بهره گذار
miscreant U بدعت گذار خبیث
minelayer U ناو مین گذار
subcaliber U تفنگ اثر گذار
free capital U سرمایه گذار پولی
minelayer U کشتی مین گذار
testator U شاهد میراث گذار
depositor U ودیعه گذار مودع
position control U پیچ مرکز گذار
dan runner U کشتی بویه گذار
dan layers U شناوه بویه گذار
buoy tender U کشتی بویه گذار
burst gate U لامپ پیام گذار
buoy tender U ناو بویه گذار
truster U باور کننده امانت گذار
parentheses free nataton U نشان گذار بدون پرانتز
spademan U نفر خرج گذار توپ
You are not pulling my leg , are you ? U نکند دار ؟ سر بسرم می گذار ؟
pathfinders U هواپیمای علامت گذار مسیر
pathfinder U هواپیمای علامت گذار مسیر
they came in bands U دسته دسته امدند
distribute U دسته دسته کردن
sort U دسته دسته کردن
trooping U دسته دسته شدن
regiment U دسته دسته کردن
regiments U دسته دسته کردن
windrow U دسته دسته کردن
group U دسته دسته کردن
in detail U مفصلا دسته دسته
groups U دسته دسته کردن
troop U دسته دسته شدن
trooped U دسته دسته شدن
sorted U دسته دسته کردن
classify U دسته دسته کردن
assort U دسته دسته کردن
shoals of people U دسته دسته مردم
streams of people U دسته دسته مردم
scores of people U دسته دسته مردم
sects U دسته دسته مذهبی
assort U دسته دسته شدن
sorts U دسته دسته کردن
sect U دسته دسته مذهبی
to mince matters U از گفتن راستی فرو گذار کردن
godmother U نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
godmothers U نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
coaction U عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
range ladder U تنظیم تیربه روش نردبانی با شلیک گذار و کوتاه
loader U خرج گذار پر کننده توپ سمبه پر کن ماشین خاک بارکن
encrypt U تبدیل متن به حالت امن با استفاده از سیستم رمز گذار
encipher U تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
nomothetes U کسیکه گماشته میشد تا درقانون تجدیدنظر نماید قانون گذار
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
bundle U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles U متمرکز کردن دسته کردن دسته
sentinel U 1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
sentinels U 1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
winter U قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
winters U قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
financier U سرمایه دار سرمایه گذار
crossing area U منطقه گذار منطقه پایاب
depositor U صاحب سپرده سپرده گذار
financiers U سرمایه دار سرمایه گذار
faggot U دسته
clump U دسته
classis U دسته
covey U دسته
kinds U دسته
team U دسته
fagot U دسته
cluster U دسته
faggots U دسته
bodle U دسته
tufts U دسته
assortment U دسته
assortments U دسته
tuft U دسته
teams U دسته
skeins U دسته
skein U دسته
boodle U دسته
cheque book U دسته چک
confraternity U دسته
kindest U دسته
kind U دسته
cranks U دسته
stemmed U دسته
cranking U دسته
stem U دسته
nibs U دسته
nib U دسته
cranked U دسته
shook U دسته
nosegay U دسته گل
crank U دسته
tussock U دسته مو
tussocks U دسته مو
bouquet U دسته گل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com