Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sanitary napkin
U
دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
sanitary napkins
U
دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
menstruation
U
قاعدگی در زنان
catamenia
U
قاعدگی زنان
menses
U
قاعدگی زنان
fluor
U
قاعدگی زنان سیال
menstruation
U
قاعدگی زنان طمث
premenstrual
U
قبل از قاعدگی زنان
columbia round
U
تیراندازی مخصوص زنان
hereford round
U
مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
eccentricities
U
بی قاعدگی
irregularity
U
بی قاعدگی
menstruation
U
قاعدگی
eccentricity
U
بی قاعدگی
menorrhagia
U
ازدیادخون در قاعدگی
menstrual cycle
U
چرخه قاعدگی
menarche
U
نخستین قاعدگی
dysmenorrhea
U
اختلال قاعدگی
amenorrhea
U
فقدان قاعدگی
emmenagogue
U
ادویه قاعدگی اور
tampon
U
پنبه یا کهنه قاعدگی
emmenagogue
U
داروهای ازدیاد قاعدگی
tampons
U
پنبه یا کهنه قاعدگی
abnormalities
U
بی قاعدگی وضع غیر عادی
abnormality
U
بی قاعدگی وضع غیر عادی
dysmenorrhea
U
قاعدگی دردناک عسرالطمث دشتاک
menopause
U
بند امدن قاعدگی ایست طمث
disinfectant
U
ضد عفونی
pestiferous
U
عفونی
disinfection
U
ضد عفونی
asepsis
U
ضد عفونی
infectious
U
عفونی
decontamination
U
ضد عفونی
zymotic
U
عفونی
fumigation
U
ضد عفونی سازی
septic
U
ماده عفونی
antiseptics
U
دوای ضد عفونی
infectiousness
U
عفونی بودن
the wound was infected
U
زخم عفونی شد
saperaemia
U
عفونی خون
antiseptic
U
دوای ضد عفونی
septic
U
جسم عفونی
infects
U
عفونی کردن
antisepsis
U
حالت ضد عفونی
infecting
U
عفونی کردن
antisepticize
U
ضد عفونی کردن
disinfect
U
ضد عفونی کردن
disinfected
U
ضد عفونی کردن
disinfecting
U
ضد عفونی کردن
asepticize
U
ضد عفونی کردن
infect
U
عفونی کردن
disinfects
U
ضد عفونی کردن
lute
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
U
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
infectiously
U
بطور مسری یا عفونی
typefaces
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
disinfectant
U
داروی ضد عفونی ماده گندزدا
scrubbed
U
ضد عفونی برای عمل جراحی
scrubs
U
ضد عفونی برای عمل جراحی
fumigant
U
ماده ضد عفونی کننده تدخینی
scrub
U
ضد عفونی برای عمل جراحی
scrubbing
U
ضد عفونی برای عمل جراحی
decontaminate
U
رفع الودگی ضد عفونی کردن
decontaminated
U
رفع الودگی ضد عفونی کردن
decontaminates
U
رفع الودگی ضد عفونی کردن
decontaminating
U
رفع الودگی ضد عفونی کردن
graphics
U
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
handkerchiefs
U
دستمال
headdress
U
دستمال سر
kerchief
U
دستمال سر
handkerchief
U
دستمال
hanky
U
دستمال
kerchiefs
U
دستمال
hankies
U
دستمال
napkin
U
دستمال
napkins
U
دستمال
kerchief
U
دستمال
napkin
U
دستمال سفره
napkins
U
دستمال سفره
dish clout
U
قاب دستمال
neck cloth
U
دستمال گردن
handkerchief
U
دستمال گردن
shawl
U
دستمال گردن
shawls
U
دستمال گردن
necker chief
U
دستمال گردن
neckcloth
U
دستمال گردن
kerchief
U
روسری دستمال سر
neckerchiefs
U
دستمال گردن
dish cloth
U
قاب دستمال
towel
U
دستمال کاغذی
yashmak shawl
U
دستمال کاغذی
Kleenex
U
دستمال کاغذی
pocket handkerchief
U
دستمال جیبی
pocket handkerchiefs
U
دستمال جیبی
snot rag
U
دستمال دماغ
table linen
U
دستمال سفره
bandannas
U
دستمال گلدار
bandanna
U
دستمال گلدار
bandana
U
دستمال گلدار
neckerchief
U
دستمال گردن
Kleenexes
U
دستمال کاغذی
handkerchiefs
U
دستمال گردن
kerchiefs
U
روسری دستمال سر
towels
U
دستمال کاغذی
a napkin
U
یک دستمال سفره
serviettes
U
دستمال سفره
ascot
U
دستمال گردن
ties
U
دستمال گردن
tie
U
دستمال گردن
serviette
U
دستمال سفره
quarantined
U
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
yaws
U
بیماری مسری و عفونی حاصله در اثراسپیروکتی بنام
quarantine
U
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantining
U
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantines
U
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
doily
U
دستمال کوچک سرسفره
napkin ring
U
حلقه دستمال پا سفره
pullicate
U
یکجور دستمال رنگی
doilies
U
دستمال کوچک سرسفره
tissue paper
U
دستمال کاغذی نازک
doyley
U
دستمال کوچک سرسفره
doyly
U
دستمال کوچک سرسفره
tea cloth
U
دستمال برای خشکاندن فنجان ها
snot rag
U
دستمال جیب
[اصطلاح عامیانه]
blowrag
U
دستمال جیب
[اصطلاح عامیانه]
sepsis
U
مسمومیت عفونی حاصله در اثر جذب باکتریهاومواد فاسد بخون
Take this handkerchief and wipe your eyes.
U
این دستمال را بگیر اشکهایت را پاک کن
lambrequin
U
دستمال روی کلاه خوددلاروران قدیم
register
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
belcher
U
دستمال گردن با زمینه ابی وخال سفید
She scrunched the handkerchief into a ball.
U
او
[زن]
دستمال جیب خود را به یک توپ مچاله کرد.
to wave one's handkerchief
U
دستمال جیب خود را
[برای کسی]
تکان دادن
jabot
U
دستمال سینه چین دار مردان قرن هجدهم
pullicate
U
پارچهای که برای درست کردن دستمال رنگی بکارمیرود
Could we have a napkin please?
U
ممکن است لطفا یک دستمال سفره برایمان بیاورید؟
deleting
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
womenfolk
U
زنان
feminine
U
زنان
womankind
U
زنان
applaudingly
U
کف زنان
fair sex
U
زنان
wifely
U
درخور زنان
gynocracy
U
حکومت زنان
gyringly
U
چرخ زنان
boastingly
U
لاف زنان
women's dres
U
جامه زنان
period
U
قاعده زنان
feminity
U
طبقه زنان
womanly
U
در خور زنان
womenfolk
U
جماعت زنان
feminicide
U
قتل زنان
vauntingly
U
لاف زنان
reelingly
U
چرخ زنان
womankind
U
گروه زنان
plume
U
پر کلاه زنان تل
gynaecocracy
U
حکومت زنان
greensickness
U
کم خونی زنان
plumes
U
پر کلاه زنان تل
beauty
U
زنان زیبا
gaspingly
U
نفس زنان
flutteringly
U
پروبال زنان
gynecocracy
U
حکومت زنان
gynecology
U
پزشکی زنان
hirsutism
U
نابجارویی مو در زنان
pantingly
U
نفس زنان
women's army corps
U
ارتش زنان
boxers
U
مشت زنان
the female sex
U
زنان ودختران
evadingly
U
طفره زنان
uneven parallel bars
U
پارالل زنان
petticoats rule
U
تسلط زنان
asymetrical bars
U
پارالل زنان
beauties
U
زنان زیبا
mutch
U
زنان وکودکان
when will women have the vote?
U
زنان کی حق رای
periods
U
قاعده زنان
demimonde
U
زنان هرزه
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
embedded code
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
women labor force
U
نیروی کار زنان
catamenia
U
عادت ماهیانه زنان
heats
U
تحریک جنسی زنان
feminist
U
طرفدار حقوق زنان
sapphism
U
همجنس خواهی زنان
chlorosis
U
سبزرنگی زنان کم خون
music stool
U
کرسی پیانو زنان
feminists
U
طرفدار حقوق زنان
women's army corps
U
قسمت زنان ارتش
phlegmasia alba dolens
U
ورم سفیدران زنان
ladykiller
U
مرد محبوب زنان
heat
U
تحریک جنسی زنان
demimonde
U
جهان زنان هرجایی
feminism
U
برابری طلبی زنان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com