English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 145 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
The bandits stripped him of all his belongines . U دزدهای سر گردنه ( راهزنان ) اورا لخت کردند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
His path was strewn with flowers . U مقدم اورا گلباران کردند
he was engagedon probation U بعنوان کاراموزی اورا استخدام کردند
Everybody condemned his foolish behaviour . U همه رفتار نادرست اورا محکوم کردند
billies U چماق یاگرز راهزنان
billy U چماق یاگرز راهزنان
dacoit U راهزن سلاحدارهندی یابرمهای که بادسته راهزنان میرود
isthmuses U گردنه
stem U گردنه
stemmed U گردنه
stemming U گردنه
stems U گردنه
ghat U گردنه
ghaut U گردنه
amountain pass U گردنه
neck necessity U گردنه
mountain pass U گردنه
col U گردنه
isthmus U گردنه
cervixes U گردنه
cervix U گردنه
defiled U گردنه
defile U گردنه
pass U گردنه
saddles U گردنه
saddled U گردنه
saddle U گردنه
passes U گردنه
passed U گردنه
defiles U گردنه
defiling U گردنه
cervices U گردنه
necks U گردنه
neck U گردنه
stem U میله گردنه
stemmed U میله گردنه
narrows U گردنه دره
stemming U میله گردنه
stems U میله گردنه
her U اورا
they proclaimed him sovereign U جلوس اورا
he was sent to england U اورا فرستادندبانگلستان
saddles U زمین زینی شکل گردنه
saddled U زمین زینی شکل گردنه
saddle U زمین زینی شکل گردنه
i had a great wish to see him U داشتم که اورا به بینم
they intended to kill him U قصدکشتن اورا داشتند
out with him U اورا بیرون کنید
they intended to kill him U میخواستند اورا بکشند
They consider him as an outsider . U اورا غریبه بحساب می آورند
They gave him a sound thrashing . U اورا کتک مفصلی زدند
the instant i saw him U بمحض اینکه اورا دیدم
Such extravagances ruined him. U این ولخرجی ها اورا زمین زد
He was not admitted to the university. U اورا به دانشگاه راه ندادند
He is called by this name. U اورا به این رسم می خوانند
I wI'll get (persuade)him to sign . U اورا حاضر بامضاء می کنم
We havent seen him for ages. U سالهاست اورا ندیده ایم
he was ordained priest U اورا بسمت کشیش گماشتند
I sent him on an errand. U اورا دنبال یک کاری فرستادم
I wish I could meet ( see ) her . U کاش می توانستم اورا ببینم
I reckoned him as my friend. U اورا دوست خود حساب می کردم
The referee put a boycott on him . U داور اورا از بازی محروم کرد
the police are on his track U مامورین شهربانی اورا دنبال می کنند
they a his death to poison U مرگ اورا ازخوردن زهرمی دانند
Leave her alone. U اورا تنها (بحال خود ) بگذار
Providence watches over him. U از عالم غیب اورا حفا ظت می کنند
She was pretty when I saw her at close quarters . U از نزدیک که اورا دیدم خوشگه بود
I gave him a piece of my mind . I told him off. I gave him a good dressing down . U اورا شستم وگذاشتم کنار ( پر خاش )
She loves him in spite lf sll his faults . U با وجود تمام عیبهایش اورا دوست دارد
diver's mate U یار اب باز که اورا ازاب بالا می کشد
the churach built him up U کلیسا اورا تربیت یا تهذیب اخلاق کرد
To squash someone . U تو دهن کسی زدن ( اورا خاموش وخفه کردن )
she was her putative daughter U اورا دختری فرض میکرد مشهور بودکه وی دختراوست
he should better to led than U باید اورا دلالت کرد زور فایده ندارد
that book will immortalize him U ان کتاب نام اورا تا جاویدان زنده نگاه خواهد داشت
he was refused employment U کردند
to hold any one to ransom U کسیرا در توقیف نگاه داشتن تااینکه با دادن فدیه اورا ازادکنند
The trees are in bloom . U درختها گه کردند
they mulcted him U او را جریمه کردند
they put their heads together U با هم مشورت کردند
they proclaimed him sovereign U اعلان کردند
They pinched my keys. U کلیدهایم رابلند کردند
It was required of me . They imposed it on me . U آنرا به من تکلیف کردند
They escaped under cover of darkness. U درتاریکی شب فرار کردند
They greeted each other. U با هم سلام وتعارف کردند
they had words U باهم نزاع کردند
they put up a good fight U جنگ خوبی کردند
he was sent to england U به انگلیس اعزام کردند
what a ready welcome i found! U چه حسن استقبالی از من کردند !
potsdom agreement U تاکید وتشریح کردند
The kids stamped on the ants . U بچه ها مورچه را با لگه له می کردند
the house was highly rated U خانه رازیاد تقویم کردند
They were talking in Spanish . U بزبان اسپانیولی صحبت می کردند
They changed seats . U صندلی هایشان را با هم عوض کردند
bombers raided the city U بمب افگن ها ان شهررابمباران کردند
its was extended U مدت اعتبارانرا دراز کردند
They beat each other black and blue. U همدیگر را خونین ومالین کردند
they poured toward that city U سوی ان شهر هجوم کردند
they were made one U یعنی باهم عروسی کردند
He was deported from Iran. U اورااز ایران اخراج کردند
The soldirs leg was amputated . U پای سرباز را قطع کردند ( بریدند )
They searched the whole town . U تمام شهر را گشتند ( جستجو کردند )
the exercised thier veto U انها حق وتوی خود را اعمال کردند
They shook hand and made up. U با یکدیگر دست دادند وآشتی کردند
he paid through the nose U زیاد به او تحمیل کردند گوشش را بریدند
I had my car broken into last week. U هفته پیش از ماشینم دزدی کردند.
she was shot for a spy U اورابه تهمت جاروزی تیرباران کردند
Fatimid U [پادشاهان اسلامی که در مصر حکومت می کردند.]
He was framed. U برایش پاپوش دوختند ( توطئه کردند )
bombers raided the city U بمب افگن هابران شهرحمله کردند
We sent for the doctor. U برای ما این دکتر را صدا کردند.
antigone U دختری که همراه پدر نابینای خود به اتیکا رفت و تا زمان مرگ پدرش اورا خدمت کرد
corinthian brass or bronze U یکجور مفرغ که ازسیم و زرومس ترکیب می کردند
they howled the speaker down U سخنگوراباجیغ وداد وادار به پایین امدن کردند
inns of chancery U عمارتی در لندن که بیشترشاگردانش حقوق در ان زندگی می کردند
They I got confused . U آنقدر ازمن سؤال کردند که گیج شدم
knickerbocker U زاده هلندی هایی که به york new کوچ کردند
The planes pin- pointed the enemy targets . U هواپیما ها گشتند تا هدفهای دشمن را دقیق پیدا کردند
The victors demanded unconditional surrender . U فاتحین تقاضای تسلیم بدون قید وشرط کردند
Shoppers were scrambling to get the best bargains. U خریداران تقلا می کردند بهترین معامله را داشته باشند.
Few reporters dared to enter the war zone. U چندی از خبرنگاران جرأت کردند وارد منطقه جنگی بشوند.
I wanted to go camping but the others quickly ruled out that idea. U من می خواستم به کمپینگ بروم اما دیگران سریع ردش کردند.
Boer U سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند
Boers U سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند
leet U دادگاهی که تیول داران سالی یا ششماه یکبار برپا می کردند
Our children have all left home now, but [except] [bar] one. U همه بچه های ما خانه را ترک کردند به غیر از یکی.
The room is bare of furniture . U این اتاق خیلی لخت کردند ( مبلمان کافی ندارد )
retaining fee U وجهی که بطور مستمرپرداخت به وکیل پرداخت شودتا از خدمات حقوقی اومستمرا" استفاده شود یا اورا از قبول وکالت طرف مقابل بازدارند
myrmidon U یکی از اهالی جنگجوی thessalyکه در جنگ troyپادشاه خودرا پیروی کردند
Quantel U شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند
sabbatical year U در دوران یهودیان باستان سال هفتم که طی آن زمین را آیش می کردند و بدهکاران را می بخشیدند
mohock U تنی ازگردن کلفتهای اشرافی درسده هجدهم درخیابانهای لندن اوباشی می کردند
lombards U گروهی از کشور یتانان المانی نژاد که در سده ششم ایتالیارا فتح کردند
they rejected his proposition U پیشنهاد وی را رد کگردن پیشنهاد اورا نپذیرفتند
generations U کامپیوترهای اصلی که طبق فناوری بر حسب نور ساخته شده اند و شروع به کار کردند
generation U کامپیوترهای اصلی که طبق فناوری بر حسب نور ساخته شده اند و شروع به کار کردند
We planned to do a cross-country trip in the US, but our parents ruled that out/vetoed it. U ما برنامه ریختیم سفری سرتاسری در ایالات متحده بکنیم اما پدر و مادرمان جلویمان را گرفتند [مخالفت کردند ] .
tripartite declaration of 0 U اعلامیه سه جانبه 0591 اعلامیهای که در ان دولتهای امریکا و انگلستان و فرانسه امامیت ارضی اسرائیل و نیزوضع موجود فلسطین راتضمین کردند
I had pins and needles in my legs. U ساق پاهایم [در اثر خواب رفتگی] مور مور می کردند.
The husband and wife got into an argument . The husband and wife had an acrimonious exchange . زن و شوهر بگو مگوشان شد [بگو مگو کردند]
totem U روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
brian kellogg U پیمانی که مبتکر ان بریان کلوگ وزیرخارجه امریکا در 8291 بودو امضا کنندگان ان جنگ را به عنوان وسیله حل اختلافات بین المللی محکوم و تحریم کردند
totems U روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
locarno treaty U بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود
for two weeks U جلسه دوهفته پس افتاد جلسه را به دوهفته بعدموکول کردند
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com