English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (36 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to run a race U در مسابقه دویدن یاشرکت کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
track U مسابقه دویدن
tracks U مسابقه دویدن
tracked U مسابقه دویدن
footrace U مسابقه دویدن
to sit for an examination U در امتحانی وارد شدن یاشرکت کردن
loyalty rebate U تخفیف وفاداری به یک کالا یاشرکت خاص
to start U شروع کردن به دویدن
to break into a run U شروع کردن به دویدن
to overrun oneself U از دویدن زیاد خود را خسته کردن
rompy U مایل به بازی کردن با جیغ وداد و دنبال هم دویدن
rompish U مایل به بازی کردن با جیغ وداد و دنبال هم دویدن
to ran a person hard U کسیرا ازپشت سردنبال کردن درست پشت سرکسی دویدن
run-up [start-up] U نزدیکی به مکان شروع با دویدن [برای جهش یا پرتاب کردن] [ورزش]
to jink [colloquial] [British English] U در دویدن [راه رفتن] [رانندگی کردن] ناگهان مسیر را تغییر دادن
skull practice U کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war U مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race U مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
selling plater U اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener U مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
match play U مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
to conduct [run] a campaign U مبارزه ای [مسابقه ای] را اجرا کردن
to launch [start] a campaign U مبارزه ای [مسابقه ای] را آغاز کردن
speeds U مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
speeding U مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
to bar somebody from a competition U شرکت در مسابقه ای را برای کسی ممنوع کردن
speed U مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
supplements U اسب را پس از تاریخ نامویسی وارد مسابقه شرطبندی کردن
set up U اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
supplementing U اسب را پس از تاریخ نامویسی وارد مسابقه شرطبندی کردن
supplemented U اسب را پس از تاریخ نامویسی وارد مسابقه شرطبندی کردن
supplement U اسب را پس از تاریخ نامویسی وارد مسابقه شرطبندی کردن
outride U دربرابر طوفان ایستادگی کردن در مسابقه چیره شدن
doubled U دویدن
doubled up U دویدن
double U دویدن
race U دویدن
to run through U دویدن
Running <adj.> U دویدن
raced U دویدن
races U دویدن
run U دویدن
runs U دویدن
leaped U جستن دویدن
on the go <idiom> U مشغول دویدن
leap U جستن دویدن
outrun U در دویدن جلوافتادن
leaps U جستن دویدن
outrunning U در دویدن جلوافتادن
cursorial U مستعد دویدن
outruns U در دویدن جلوافتادن
trig U تر وتمیز دویدن
jogged U اهسته دویدن
scuttling U بسرعت دویدن
jogging U اهسته دویدن
running with the ball U با توپ دویدن
re-runs U دوباره دویدن
scuttled U بسرعت دویدن
run for it <idiom> U به ضرب دویدن
runout U محوطه دویدن
scuttle U بسرعت دویدن
jog U اهسته دویدن
roil U دنبال هم دویدن
jogs U اهسته دویدن
to bolt U با سرعت دویدن
winder U دویدن سریع
re-running U دوباره دویدن
re-run U دوباره دویدن
re-ran U دوباره دویدن
scuttles U بسرعت دویدن
ground speed U سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
circle U دویدن در مسیر منحنی
sprints U با حداکثر سرعت دویدن
base running U دویدن بسوی پایگاه
circles U دویدن در مسیر منحنی
circling U دویدن در مسیر منحنی
he fell to the ground U دویدن اغازکردبزمین افتاد
run way U محوطه دویدن هواپیما
jogging U دویدن بصورت یورتمه
jog U دویدن بصورت یورتمه
jogs U دویدن بصورت یورتمه
sprinted U با حداکثر سرعت دویدن
circled U دویدن در مسیر منحنی
rerun U عمل دوباره دویدن
outkick U تندتر از رقیب دویدن
circuit clout U یک امتیاز با دویدن به پایگاه
To interrupt someone. To butt in. U تو حرف کسی دویدن
long wind U طاقت زیاد دویدن
sprint U با حداکثر سرعت دویدن
jogged U دویدن بصورت یورتمه
dinger U دویدن به پایگاه اصلی
false start U دویدن قبل ازصدای تپانچه
false starts U دویدن قبل ازصدای تپانچه
departure end U انتهای محوطه دویدن هواپیما
ground game U روش استفاده از مانور دویدن
to run for the bus U برای گرفتن اتوبوس دویدن
arresting system runout U محوطه دویدن سیستم مهارهواپیما
road work U دویدن جادهای در تمرین بوکس
break-ins U درمیان صحبت کسی دویدن
roll out U دویدن هواپیما روی باند
break in U درمیان صحبت کسی دویدن
break-in U درمیان صحبت کسی دویدن
walking ring U پیست بیضی شکل برای راه بردن و گرم کردن اسب پیش از مسابقه
to take a run-up U با دویدن به مکان شروع نزدیک شدن
buttonhook U نوعی پاس با جلو دویدن وبرگشت ناگهانی
threshholds U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshold U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
go U نوعی پاس با دویدن دریافت کننده به جلو
thresholds U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
goes U نوعی پاس با دویدن دریافت کننده به جلو
dragstrip U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
back-up U اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
curl U پاس با جلو دویدن و سپس تغییر مسیر دادن
back up U اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
curls U پاس با جلو دویدن و سپس تغییر مسیر دادن
curled U پاس با جلو دویدن و سپس تغییر مسیر دادن
drag bunt U ضربه با ثابت نگهداشتن چوب برای دویدن به پایگاه
even time U دویدن 001 یارد معادل 5/19متر در01 ثانیه
triple threat U بازیگری که مهارت در دویدن و پاس دادن و ضربه پا دارد
quarterback sneak U حمله بازیگر بالا با دویدن بجلو پس از گرفتن توپ
quadrangular meet U مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
slant U بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slants U بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slanted U بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
leg bye U امتیاز با دویدن در نتیجه خوردن توپ به بدن توپزن ومنحرف شدن ان
play off U درمسابقه حذفی شرکت کردن وابسته به مسابقات حذفی مسابقه حدفی
ponying U همراهی کردن اسب غیرمسابقهای با اسب مسابقه برای تمرین
doubled up U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
double U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
He is trying to run before he has learned do walk. <proverb> U او مى خواهد قبل از آنکه راه رفتن را یاد بگیرد شروع به دویدن کند.
hang U قرار گرفتن گوی گلف در سرازیری دویدن اهسته تر از حد انتظار اسب اویزان
hangs U قرار گرفتن گوی گلف در سرازیری دویدن اهسته تر از حد انتظار اسب اویزان
break U حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
square in U پاس با دویدن دریافت کننده توپ به جلو و تغییر مسیر به کنار و به موازات خط تجمع
breaks U حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
slaloms U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slalom U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing U مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
scrambling U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scramble U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambles U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambled U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
glide U حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glides U حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glided U حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
stop and go U پاس با دویدن گیرنده توپ به جلو و توقف کوتاه و دوباره به جلو برای پاس بلند
triple option U بازی تهاجمی با3 اختیار دادن توپ به مدافع پرتاب بازیگرمیانی حفظ توپ و دویدن باان یا پاس دادن
contests U مسابقه ها
racing U مسابقه
competition U مسابقه
agonism U مسابقه
contest U مسابقه
ball game U مسابقه
competitions U مسابقه ها
setter U یک مسابقه
setters U یک مسابقه
ball games U مسابقه
competition U مسابقه
race U مسابقه
game U مسابقه
raced U مسابقه
competitions U مسابقه
events U مسابقه
matches U مسابقه
meet U مسابقه
chases U مسابقه
contests U مسابقه
ski racer U مسابقه رو
chace U مسابقه
chase U مسابقه
kyorougei U مسابقه
event U مسابقه
races U مسابقه
match U مسابقه
contest U مسابقه
meets U مسابقه
tournament U مسابقه
chasing U مسابقه
tourney U مسابقه
tournaments U مسابقه
contested U مسابقه
contesting U مسابقه
chased U مسابقه
fouled U فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouler U فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
foulest U فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouls U فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
foul U فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
come off U پایان مسابقه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com