Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 176 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
on the th prox
U
در روز چهارم ماه اینده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
biquadratic
U
قوه چهارم توان چهارم
future perfect
U
شامل زمان اینده نقلی که در انگلیس بصورت have willو have shall ساخته میشودونشانه خاتمه عمل درزمان اینده میباشد
three-quarter
U
سه چهارم
quarter note
U
نت یک چهارم
quarter
U
یک چهارم
quadrant
U
یک چهارم
quadrature
U
یک چهارم
fourth
U
چهارم
fourths
U
چهارم
three-quarters
U
سه چهارم
pecks
U
یک چهارم بوشل
diatessaron
U
فاصله یک چهارم
airt
U
یک چهارم وسعت
quartern
U
یک چهارم پینت
quartern
U
یک چهارم پوند
peck
U
یک چهارم بوشل
pecked
U
یک چهارم بوشل
pecking
U
یک چهارم بوشل
quater tone
U
یک چهارم پرده
quarter of an hour
U
یک چهارم سده
qyaternary
U
دوران چهارم
subdominant
U
نت چهارم موسیقی
fourth dimension
U
بعد چهارم
biquadrate
U
قوه چهارم
quarterfinal
U
یک چهارم نهایی
quarter final
U
یک چهارم نهایی
quarter-finals
U
یک چهارم نهایی
quarter-final
U
یک چهارم نهایی
center of quarter circles
U
مرکز یک چهارم دایره ها
fourth generation computer
U
کامپیوتر نسل چهارم
dee
U
حرف چهارم D نام
fourth estate
U
رکن چهارم مشروطیت
ring fingers
U
انگشت چهارم دست چپ
ring finger
U
انگشت چهارم دست چپ
quadrivium
U
سال چهارم دوره لیسانس
act ii Šscene iv
U
پرده دوم مجلس چهارم
delta
U
حرف چهارم زبان یونانی
deltas
U
حرف چهارم زبان یونانی
d
U
حرف چهارم الفبای انگلیسی
D, d (D's, d's)
U
حرف چهارم الفبای انگلیسی
quarterfinal
U
دوره یک چهارم نهایی درمسابقات حذفی
x
U
حرف بیست و چهارم الفبای انگلیسی
X, x (X's, x's)
U
حرف بیستو چهارم الفبای انگلیسی
slow-wave sleep
[SWS]
U
مراحل سوم و چهارم خواب
[روانشناسی]
deep sleep
U
مراحل سوم و چهارم خواب
[روانشناسی]
fastigium
U
راس قسمت فوقانی بطن چهارم
April
U
ماه چهارم سال فرنگی اوریل
cleanup
U
توپزن چهارم که معمولا قوی است
quarterfinalist
U
کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
quarter
U
یک چهارم زمان مسابقه قسمت عقبی کناره قایق
following on
U
از پی اینده
futurity
U
اینده
aftertime
U
اینده
future
U
اینده
at a laterd
U
در اینده
comer
U
اینده
forthcomming
U
اینده
in the time to come
U
اینده
coming
U
اینده
next
U
اینده
lavenir
U
اینده
approaching
U
اینده
forthcoming
U
اینده
toward
U
اینده
incoming
U
اینده
to be
U
اینده
Georgian architecture
U
معماری جرجی
[در زمان پادشاه جرج اول تا چهارم انگلستان]
the a season
U
فعل اینده
the next world
U
عالم اینده
the next world
U
جهان اینده
proximo
U
ماه اینده
the future
U
جهان اینده
sup.latest or last
U
دیر اینده
the f. winter
U
زمستان اینده
nrxt monday
U
دوشنبه اینده
proximo
U
درماه اینده
futures contract
U
قرارداد اینده
nether world
U
جهان اینده
katabatic
U
پائین اینده
intercurrent
U
در میان اینده
odd comeshortly
U
اینده نزدیک
futurity
U
اتفاقات اینده
paulo postfuture
U
اینده نزدیک
prospect of the future
U
دورنمای اینده
futurism
U
اینده گرایی
prospectively
U
با عطف به اینده
prospectiveness
U
وابستگی به اینده
f. tense
U
زمان اینده
even tual
U
درنتیجه اینده
offing
U
در اینده نزدیک
prospects
U
اینده نگری
futurity
U
نسل اینده
emergent
U
بیرون اینده
futuristic
U
مربوط به اینده
prospective
U
مربوط به اینده
looking
U
بنظر اینده
prospectus
U
اینده نامه
prospectuses
U
اینده نامه
providential
U
اینده نگر
upcoming
U
زود اینده
futures
U
قراردادهای اینده
prospecting
U
اینده نگری
prospected
U
اینده نگری
prospect
U
اینده نگری
erelong
U
در اینده نزدیک
the a season
U
موسم اینده
catabatic
U
پایین اینده
by next mail
U
باپست اینده
milreis
U
سکه زرپرتقال که 4 شیلینگ وپنج ویک چهارم پنس ارزش دارد
emergencies
U
ناگه اینده اورژانس
oncoming
U
پیشامد کننده اینده
provident
U
صرفه جو اینده نگر
prescient
U
عالم به غیب یا اینده
proximo
U
مربوط بماه اینده
emergency
U
ناگه اینده اورژانس
emergence
U
ناگه اینده اورژانس
the ensving twelve months
U
دوازده ماه اینده
tardier
U
دیر اینده کند
scout
U
ارزیابی حریف اینده
tardiest
U
دیر اینده کند
tardy
U
دیر اینده کند
the rising generation
U
دوره جوانان اینده
without prejudice
U
بدون تاثیر به اینده
post date
U
تاریخ اینده گذاشتن
otherworldiness
U
وابستگی بجهان اینده
long range
U
مربوط به اینده دور
latest
U
تازه گذشته اینده
scouted
U
ارزیابی حریف اینده
scouts
U
ارزیابی حریف اینده
future
U
بعد اینده اتیه
prospectiveness
U
چشم داشت به اینده
perfect foresight
U
اینده نگری کامل
forward sales
U
فروش کالاجهت تحویل در اینده
hold over
U
برای اینده نگاه داشتن
intermediate
U
درمیان اینده مداخله کننده
providence
U
صرفه جویی اینده نگری
hunching
U
فن احساس وقوع امری در اینده
exdividend
U
بدون سود اینده سهام
hunches
U
فن احساس وقوع امری در اینده
hunch
U
فن احساس وقوع امری در اینده
hunched
U
فن احساس وقوع امری در اینده
future attacks
U
حملههای اینده را پیش بینی نکردند
hidden momentum of population growth
U
سبب گستردگی والدین اینده میشود
the law is prospective
U
اثر قانون مربوط به اینده است
augural
U
تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
nominates
U
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominating
U
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
current liabilities
U
بدهیهایی که باید در اینده نزدیک پرداخت شوند
tenors
U
بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
executory contract
U
قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
tenor
U
بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
nominate
U
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
disqualifications
U
اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
disqualification
U
اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
bill time draft
U
برات و سفته قابل پرداخت درتاریخ معین در اینده
exclusion
U
اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از دوبازی اینده
futures
U
قرارداد معامله سهام یا کالا بمنظور تحویل در اینده
experimental free handicap
U
دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
prolepsis
U
فرض قبلی صحبت از اینده چنانچه گویی گذشته است
demand factors
U
پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
transport
U
لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transporting
U
لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transports
U
لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transported
U
لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
rood
U
مقیاس سطحی معادل یک چهارم جریب مقیاس طولی که درانگلستان 7 الی 8 یارد است
dynamic analisis
U
تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
quadrant
U
ربع دایره یک چهارم طول قوس دایره
plunging fire
U
تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
innovation theory
U
ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
salor
U
سالور
[از قدیمی ترین ایل های ترکمن که به قرن چهارم هجری شمسی باز می گردند. عده ای هم در افغانستان زندگی می کنند. نگاره خاص فرش های آنها گل های هشت ضلعی است.]
future promissory
U
زمان اینده التزامی که برای اول شخص will و برای شخص دوم shall بکار می برند
intervenient
U
در میان اینده واقع در میان
spandrel
U
لچک
[در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
indemnities
U
تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت
indemnity
U
تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com