English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sabbatical year U در دوران یهودیان باستان سال هفتم که طی آن زمین را آیش می کردند و بدهکاران را می بخشیدند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Edwardian U ادبیات و هنر و مد لباس دوران ادوارد هفتم
ashkenazim U عنوان یهودیان المانی که در مقابل سفارادی که به یهودیان اسپانیا وپرتقال اطلاق میشود
geochronology U باستان شناسی زمین
geocentric U دوران زمین مرکزی
mesozoic era U دوران دوم زمین شناسی
paleocene U قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
pound U بازداشتگاه بدهکاران وجنایتکاران
pounded U بازداشتگاه بدهکاران وجنایتکاران
pounding U بازداشتگاه بدهکاران وجنایتکاران
pounds U بازداشتگاه بدهکاران وجنایتکاران
maccabian games U المپیک یهودیان
anti-Semitism U مخالف با یهودیان
anti semitism U مخالف با یهودیان
diaspora U جماعت یهودیان پراکنده
business cycle U دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
seventh U یک هفتم
sevenths U هفتم
sevenths U یک هفتم
sevens U یک هفتم
seventh U هفتم
seven U هفتم
seventhly U هفتم
seven U یک هفتم
sevens U هفتم
the seventh heaven U اسمان هفتم
seventhly U هفتم انکه
seventh rank U عرض هفتم
Beefeaters U نگهبانان هانری هفتم
Beefeater U نگهبانان هانری هفتم
G, g (G's, g's) U حرف هفتم الفبای انگلیسی
g U حرف هفتم الفبای انگلیسی
Safavid period U دوران صفویه [اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
nones U روز هفتم مارس یا مه یاژوئیه یا اکتبر و پنجم ماههای دیگر
he was refused employment U کردند
planeta U درروم باستان
hellene U یونان باستان
archaeology U باستان شناسی
archaeologist U باستان شناس
anciently U در عهد باستان
Ancient Egypt U مصر باستان
archeologist U باستان شناس
archeology U باستان شناسی
Ancient history U تاریخ باستان
The trees are in bloom . U درختها گه کردند
they put their heads together U با هم مشورت کردند
they proclaimed him sovereign U اعلان کردند
they mulcted him U او را جریمه کردند
antiquities U روزگار باستان قدمت
site of the find U منبع [باستان شناسی]
archeological dig U حفاری باستان شناسی
provenance U چشمه [باستان شناسی]
site of the find U چشمه [باستان شناسی]
archeological U وابسته به باستان شناسی
provincialize U تبدیل باستان کردن
cardo U خیابان اصلی [در رم باستان]
antiquity U روزگار باستان قدمت
archeological site U چشمه [باستان شناسی]
the art of the Ancient world U هنر جهان باستان
civil low U سیستم حقوقی رم باستان
provenance U منبع [باستان شناسی]
aerial archaeology U باستان شناسی هوایی
archaeological U وابسته به باستان شناسی
archeological site U منبع [باستان شناسی]
laconian U ولایتی از یونان باستان
experimental archaeology U باستان شناسی آزمایشی
archaeological Museum U موزه باستان شناسی
They greeted each other. U با هم سلام وتعارف کردند
they had words U باهم نزاع کردند
what a ready welcome i found! U چه حسن استقبالی از من کردند !
potsdom agreement U تاکید وتشریح کردند
they put up a good fight U جنگ خوبی کردند
he was sent to england U به انگلیس اعزام کردند
It was required of me . They imposed it on me . U آنرا به من تکلیف کردند
They pinched my keys. U کلیدهایم رابلند کردند
They escaped under cover of darkness. U درتاریکی شب فرار کردند
drachmae U پول نقره یونان باستان
drachma U پول نقره یونان باستان
khekher U [کتیبه های مصر باستان]
drachmas U پول نقره یونان باستان
achaian U اهل شهراخائیه در یونان باستان
panathenaea U جشن ATHENA دریونان باستان
achaean U اهل شهراخائیه در یونان باستان
canopus U [شهر الکساندر در مصر باستان]
His path was strewn with flowers . U مقدم اورا گلباران کردند
The kids stamped on the ants . U بچه ها مورچه را با لگه له می کردند
They changed seats . U صندلی هایشان را با هم عوض کردند
They were talking in Spanish . U بزبان اسپانیولی صحبت می کردند
They beat each other black and blue. U همدیگر را خونین ومالین کردند
He was deported from Iran. U اورااز ایران اخراج کردند
they were made one U یعنی باهم عروسی کردند
the house was highly rated U خانه رازیاد تقویم کردند
they poured toward that city U سوی ان شهر هجوم کردند
its was extended U مدت اعتبارانرا دراز کردند
bombers raided the city U بمب افگن ها ان شهررابمباران کردند
agora U [فضای باز عمومی در یونان باستان]
impluvium U [حوض باران گیر در روم باستان]
Dryopic U [مربوط به دوره دراوپی یونان باستان]
peplos U یکجور روسری زنانه دریونان باستان
conscript fathere U اعضای مجلس سنای روم باستان
trireme U کشتی جنگی روم و یونان باستان
curia U یکی ازتقسیمات کوچک قبیلهای در رم باستان
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
They shook hand and made up. U با یکدیگر دست دادند وآشتی کردند
They searched the whole town . U تمام شهر را گشتند ( جستجو کردند )
He was framed. U برایش پاپوش دوختند ( توطئه کردند )
he paid through the nose U زیاد به او تحمیل کردند گوشش را بریدند
We sent for the doctor. U برای ما این دکتر را صدا کردند.
The soldirs leg was amputated . U پای سرباز را قطع کردند ( بریدند )
bombers raided the city U بمب افگن هابران شهرحمله کردند
I had my car broken into last week. U هفته پیش از ماشینم دزدی کردند.
he was engagedon probation U بعنوان کاراموزی اورا استخدام کردند
Fatimid U [پادشاهان اسلامی که در مصر حکومت می کردند.]
the exercised thier veto U انها حق وتوی خود را اعمال کردند
she was shot for a spy U اورابه تهمت جاروزی تیرباران کردند
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
pyrrhic dance U یکجور رقص نظامی یا جنگی در یونان باستان
cyzicene hall U [تالار بزرگ در خانه های یونان باستان]
minoan U مربوط به تمدن باستان عصرمفرغ جزیره کرت
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
They I got confused . U آنقدر ازمن سؤال کردند که گیج شدم
The bandits stripped him of all his belongines . U دزدهای سر گردنه ( راهزنان ) اورا لخت کردند
inns of chancery U عمارتی در لندن که بیشترشاگردانش حقوق در ان زندگی می کردند
Everybody condemned his foolish behaviour . U همه رفتار نادرست اورا محکوم کردند
knickerbocker U زاده هلندی هایی که به york new کوچ کردند
they howled the speaker down U سخنگوراباجیغ وداد وادار به پایین امدن کردند
corinthian brass or bronze U یکجور مفرغ که ازسیم و زرومس ترکیب می کردند
archeologic U وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
lar n U در روم باستان نام یکی ازخدایان حامی خانه
obol U سکه سیم در یونان باستان که نزدیک بود با یک pennyونیم
Olympic Games U مسابقههای قهرمانی که یونانیهای باستان هرچهارسال یک باربرپامی کنند
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
The planes pin- pointed the enemy targets . U هواپیما ها گشتند تا هدفهای دشمن را دقیق پیدا کردند
The victors demanded unconditional surrender . U فاتحین تقاضای تسلیم بدون قید وشرط کردند
Shoppers were scrambling to get the best bargains. U خریداران تقلا می کردند بهترین معامله را داشته باشند.
agoines U مسابقههای سه گانه یونانیان باستان ورزش وموسیقی وغشه یادو
sibilline books U کتابهای فالگیر رومیان باستان که میگفتندزنهای غیبگو نوشته اند
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
Few reporters dared to enter the war zone. U چندی از خبرنگاران جرأت کردند وارد منطقه جنگی بشوند.
leet U دادگاهی که تیول داران سالی یا ششماه یکبار برپا می کردند
The room is bare of furniture . U این اتاق خیلی لخت کردند ( مبلمان کافی ندارد )
Our children have all left home now, but [except] [bar] one. U همه بچه های ما خانه را ترک کردند به غیر از یکی.
I wanted to go camping but the others quickly ruled out that idea. U من می خواستم به کمپینگ بروم اما دیگران سریع ردش کردند.
Boer U سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند
Boers U سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند
theoric U وجوهی که در یونان باستان جمع میکردند ...رفتن به تماشاخانه هاکمک کنند
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
myrmidon U یکی از اهالی جنگجوی thessalyکه در جنگ troyپادشاه خودرا پیروی کردند
lombards U گروهی از کشور یتانان المانی نژاد که در سده ششم ایتالیارا فتح کردند
Quantel U شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند
mohock U تنی ازگردن کلفتهای اشرافی درسده هجدهم درخیابانهای لندن اوباشی می کردند
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
cycle U دوران
gyration U دوران
era U دوران
eras U دوران
rotation U دوران
vertigo U دوران
cycles U دوران
cycled U دوران
gyrations U دوران
period U دوران
swimming U دوران
circulation U دوران
circulations U دوران
periods U دوران
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
generations U کامپیوترهای اصلی که طبق فناوری بر حسب نور ساخته شده اند و شروع به کار کردند
generation U کامپیوترهای اصلی که طبق فناوری بر حسب نور ساخته شده اند و شروع به کار کردند
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
rotate U دوران کردن
off season U در دوران کسادی
rotation about a line U دوران دور یک خط
fulcrum U نقطه دوران
lives U دوران زندگی
rotated U دوران کردن
life U دوران زندگی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com