English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
conflict of lows U در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
private international law U حقوق بین الملل خصوصی
exchanged stabilization fund U مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
Roman law U مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
inland rules U قوانین داخلی
articles of war U قوانین جنگی قوانین داد رسی نظامی
twelve tables U الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
trade restrictions U جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
public international law U حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
mixed capitalism U نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
international law U حقوق بین الملل
law of nations U حقوق بین الملل
public international law U حقوق بین الملل عمومی
subjects of international law U اشخاص حقوق بین الملل
international law of the sea U حقوق بین الملل دریاها
international criminal law U حقوق جزای بین الملل
pandect U قوانین
regulations U قوانین
codex U مجموعه قوانین
competition rules U قوانین رقابت
statue law U قانون یا قوانین
newton's laws of motion U قوانین نیوتون
labor laws U قوانین کار
statute book U قوانین موضوعه
admiralty law U قوانین دریایی
permissive legislation U قوانین مخیره
zipf's laws U قوانین زیف
conflict of laws U تعارض قوانین
korte's laws U قوانین کرت
rules of the roads U قوانین دریانوردی
company law U قوانین شرکت
codification U تدوین قوانین
codification U وضع قوانین
succession law U قوانین وراثت
hague rules U قوانین لاهه
murphy's laws U قوانین مورفی
gas laws U قوانین گازها
rules of the roads U قوانین راه
forest laws U قوانین جنگل
code U مجموعه قوانین
infraction of rules U نقض قوانین
rules committee U کمیته قوانین
maritime law U قوانین دریایی
gunnery U قوانین تیراندازی
hovering acts U قوانین ضد قاچاق
written laws U قوانین مدون
kepler's laws U قوانین کپلر
kepler laws U قوانین کپلر
promulgation of the laws U انتشار قوانین
remedial statutes U قوانین اصلاحی
rules of chess U قوانین شطرنج
doctorine U قوانین اصلی
rules of engagement U قوانین درگیری
explanation of laws U شرح قوانین
interpertation of laws U تفسیر قوانین
administrative law U قوانین اداری
radiation laws U قوانین تابش
conflict of lows U تعارض قوانین
mendelian laws U قوانین مندل
joule's laws U قوانین ژول
law enforcement U اجرای قوانین [حقوقی]
codification U جمع وتدوین قوانین
laws versus tendencies U قوانین در مقابل تمایلات
gunnery U قوانین تیر توپخانه
newton's laws of motion U قوانین حرکت نیوتون
newton's laws of motion U قوانین حرکت نیوتن
punitive article U قوانین جزایی ارتش
physical U که قوانین نرخ بیت
child labor laws U قوانین کار کودکان
s factor U ضریب اس در قوانین تیرتوپخانه
military justice U قوانین جزایی ارتش
company law U قوانین مربوط به شرکتها
rules of football U قوانین یا قواعد فوتبال
under these rules U بموجب این قوانین
sanctioned laws U قوانین یا مقررات مصوبه
codification U گرد اوری قوانین
publicists U نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
publicist U نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
De Morgan's laws U قوانین دومورگان [ریاضی] [منطق]
De Morgan's laws U قوانین دومورگان [ریاضی] [منطق]
grammar U قوانین استفاده صحیح از زمان
copyrights U محدود شده با قوانین کپی
message U قوانین از پیش تعریف شده که کد
grammars U قوانین استفاده صحیح از زمان
rules of procedure U قوانین مربوط به روش جاری
valid U درست , طبق مجموعهای قوانین
messages U قوانین از پیش تعریف شده که کد
copyright U محدود شده با قوانین کپی
laws of motion of capitalism U قوانین حرکت سرمایه داری
enterprises U اقدام به اجرای قوانین کردن
encodes U اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
provision U قوانین سورسات رساندن مقررداشتن
littoral law U قوانین مربوط به ابهای ساحلی
coastel low U قوانین مربوط به ابهای ساحلی
encode U اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
enterprise U اقدام به اجرای قوانین کردن
adjective laws U قوانین مربوط باصول محاکمات
conform U کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
the code of justinian U مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
conformed U کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
highway dispatch U مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها
conforming U کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
the rules of protocol U قوانین قرارداد [صورت جلسه کنفرانس]
conforms U کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
terminal ballistics U قوانین حرکت گلوله درنزدیک هدف
leges U صورت جمع کلمه lexبمعنی قوانین
Talmud U مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
draconian U قوانین حقوقی سخت وبی رحمانه
formula U مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
formulae U مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
formulas U مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
inference U کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
LCP U قوانین بیان ارسال داده روی کانال
link U قوانین بیان ارسال داده روی کانال
representative government U حکومتی که وضع قوانین ان بانمایندگان ملت باشد
casuistry U حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
inferences U کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
fixed point notation = U قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
formats U قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
format U قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
mixed laws U قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
extend U قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
rules of road U قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
extending U قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
extends U قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
syntax U قوانین گرامری اعمال شده به یک زبان برنامه نویسی
validating U بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validates U بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
illegal U آنچه قانونی نیست یا مخالف قانون و قوانین باشد
Gun laws need to be revisited. U قوانین تفنگ نیاز به بازبینی [تجدید نظر] دارند.
legal U عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
marquis queensberry rules U مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
riparian law U قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
validate U بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
transfers U بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
transfer U بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
transferring U بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
validated U بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
rigorist U کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
protective duty U حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
transformational rules U مجموعه قوانین اعمال شده به داده که باید به صورت کد در بیایند
r.s.c U قوانین مربوط به دادگاه یادیوان عالی معادل supremecourt of rules
liberty civil U ازادیی که محدود باشد بوضع قوانین برای اسایش مردم
operation U عملی منط قی روی تعداد عملوند مربوط به قوانین جبربول
table of precedence U صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
precedence U قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی
private law U حقوق خصوصی
boolean operation U عمل منط قی روی چند عملوند با استفاده از قوانین جبر بول
jurists U متخصص حقوق خصوصی
jurist U متخصص حقوق خصوصی
illegal U ترکیب نادست بیتها در کلمه کامپیوتری طبق قوانین ز پیش تنظیم شده
blue law U قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
blue laws U قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
unallowable digit U ترکیب غیر قانونی بیتهای کلمه طبق قوانین از پیش تعیین شده
generator U ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند
sheriff U نماینده رسمی دولت در یک ناحیه که ماموراجرای قوانین و انجام امورقضایی و نظارت بر انتخابات است
generators U ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند
protocol U سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
sheriffs U نماینده رسمی دولت در یک ناحیه که ماموراجرای قوانین و انجام امورقضایی و نظارت بر انتخابات است
protocols U سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
layouts U 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
layout U 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
revenue cutter U کشتی مسلح دولتی که برای جلوگیری ازقاچاق واجرای قوانین مالیاتی بکار رود
syntax U مرحلهای در کامپایل که در آن عبارتها بررسی می شوند برای اینکه آیا از قوانین پیروی می کنند یا خیر
boolean algebra U قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
forbid U ترکیب بیت در یک کلمه کامپیوتر که طبق قوانین برنامه نویس یا طرح سیستم مجاز نیست
forbids U ترکیب بیت در یک کلمه کامپیوتر که طبق قوانین برنامه نویس یا طرح سیستم مجاز نیست
fair trade laws U قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
behind the scenes U در پشت پرده دارای اطلاعات خصوصی یا خارجی
texts U برنامهای که فایل متن را طبق قوانین از پیش تعیین شده مرتب میکند مثل پهنای خط و اندازه صفحه
text U برنامهای که فایل متن را طبق قوانین از پیش تعیین شده مرتب میکند مثل پهنای خط و اندازه صفحه
layer U لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
declaratory statute U هدف ازتصویب این نوع قانون برطرف کردن شک و تردیدی است که در مورد بعضی قوانین بروز میکند
knowledge U وسایل و قوانین خبره را درباره یک موضوع مشخص اعمال میکند روی داده کاربر برای کمک به حل مشکل
layers U لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
municipal law U حقوق داخلی
foreign law U حقوق خارجی
restatement of the law U مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
algorithms U قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
algorithm U قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
universal U مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
international commercial terms (incoterm U قراردادهای تجارت بین الملل که بوسیله اتاق بازرگانی بین الملل تهیه شده است
conventions U استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
derivation graph U ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است
convention U استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
attainder U سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
cryptographic U قوانین رمز گذاری و رمز گشایی داده
experts U نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
expert U نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
rule U نرم افزاری که قوانین و دانش خبره را در یک موضوع مشخص برای داده کاربر برای حل مشکل اعمال میکند
Big Brother U دولت یا هر سازمانی که در امور خصوصی و داخلی مردم دخالت و جاسوسی کند و آنها را سختمهار نماید
subsidy U حقوق گمرکی اشیا وارداتی و صادراتی معافیت مالیاتی تولیدکنندگان به منظور پایین نگهداشتن قیمتها
Galilee U [هشتی ورودی کلیسا بین نمای داخلی و خارجی رواق] [معماری]
wed thickness U حداقل ضخامت یا فاصله بین سطح خارجی و داخلی دانههای خرج
capitalized expense U در ضمن اصل دارایی نیز منظور میشود
protect home judustry U حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
communications stallite corporation U یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
try by martial law U به وسیله دادگاه نظامی محاکمه شدن طبق قوانین زمان جنگ محاکمه شدن
colony U گروهی ا ز مردم یک کشور که جایی دور از کشورشان مستقر شده باشند ولی تابع قوانین و حکومت کشورشان در آنجا باشند
protectionism U دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
middle ear U حفره کوچکی محدود به پرده که صدا را ازگوش خارجی به گوش داخلی منتقل میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com