English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (38 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
provide for in the budget U در بودجه پیش بینی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
to p for a sum in the budget U مبلغی را بودجه پیش بینی کردن
Other Matches
appropriation U بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف
preliminary budget forecast U پیش بینی مقدماتی بودجه
finance U بودجه چیزی را تهیه کردن
financed U بودجه چیزی را تهیه کردن
finances U بودجه چیزی را تهیه کردن
financing U بودجه چیزی را تهیه کردن
snub nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub-nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
septum U حفرههای بینی پره بینی
schedules U برنامه ریزی کردن پیش بینی کردن
prediction U از قبل پیش بینی کردن محاسبه کردن
schedule U برنامه ریزی کردن پیش بینی کردن
scheduled U برنامه ریزی کردن پیش بینی کردن
predictions U از قبل پیش بینی کردن محاسبه کردن
to read people's hands U کف بینی کردن
second-guess U پیش بینی کردن
dopes U پیش بینی کردن
second-guessed U پیش بینی کردن
miscalculating U بدپیش بینی کردن
anticipate U پیش بینی کردن
augurs U پیش بینی کردن
auguring U پیش بینی کردن
augured U پیش بینی کردن
forecasts U پیش بینی کردن
second-guesses U پیش بینی کردن
expected U پیش بینی کردن
plans U پیش بینی کردن
plan U پیش بینی کردن
previse U پیش بینی کردن
prevision U پیش بینی کردن
prognosticate U پیش بینی کردن
foresee U پیش بینی کردن
nose-picking U انگشت کردن در بینی
foresees U پیش بینی کردن
second-guessing U پیش بینی کردن
expects U پیش بینی کردن
preparations U پیش بینی کردن
preparation U پیش بینی کردن
to make provision U پیش بینی کردن
augur U پیش بینی کردن
to blow one's nose U بینی پاک کردن
expecting U پیش بینی کردن
dope U پیش بینی کردن
expect U پیش بینی کردن
forecast U پیش بینی کردن
miscalculate U بدپیش بینی کردن
miscalculated U بدپیش بینی کردن
anticipates U پیش بینی کردن
anticipated U پیش بینی کردن
anticipating U پیش بینی کردن
second guess U پیش بینی کردن
forecasted U پیش بینی کردن
foreshow U پیش بینی کردن
miscalculates U بدپیش بینی کردن
antedates U پیش بینی کردن جلوانداختن
miscalculating U پیش بینی غلط کردن
to provide for old age U پیش بینی روزگارپیری را کردن
predicting U قبلا پیش بینی کردن
predict U قبلا پیش بینی کردن
preselect U پیش بینی موضع کردن
miscalculated U پیش بینی غلط کردن
miscalculate U پیش بینی غلط کردن
look forward to something <idiom> U را لذت پیش بینی کردن
antedate U پیش بینی کردن جلوانداختن
miscalculates U پیش بینی غلط کردن
predicts U قبلا پیش بینی کردن
antedated U پیش بینی کردن جلوانداختن
snuffling U زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
snuffle U زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
foretaste U ازمایش قبلی پیش بینی کردن
forecasts U براورد کردن از قبل پیش بینی
snuffles U زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
forecast U براورد کردن از قبل پیش بینی
snuffled U زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
forecasted U براورد کردن از قبل پیش بینی
extrapolated U ازروی قرائن و امارات پیش بینی کردن
extrapolate U ازروی قرائن و امارات پیش بینی کردن
extrapolates U ازروی قرائن و امارات پیش بینی کردن
extrapolating U ازروی قرائن و امارات پیش بینی کردن
emunctory U مربوط به پاک کردن بینی عضو دافع فضولات بدن
budgeted U بودجه
budget line U خط بودجه
unfunded U بی بودجه
budgets U بودجه
budget U بودجه
possibilities line U خط بودجه
appropriation symbol U کد بودجه
budgeting U بودجه ریزی
budget comittee U گروه بودجه
municipal budget U بودجه شهرداری
budget constraint U محدودیت بودجه
budget ceiling U سقف بودجه
variable budget U بودجه متغیر
military funds U بودجه نظامی
family budget U بودجه خانواده
budget balance U تعادل بودجه
budget balance U توازن بودجه
budget bureau U دفتر بودجه
appropriation U اختصاص بودجه
appropriation limitation U محدودیت بودجه
budgetary U مربوط به بودجه
capital budget U بودجه سرمایهای
budget execution U اجرای بودجه
budget expenditures U مخارج بودجه
program budget U بودجه برنامهای
budget period U دوره بودجه
budget period U زمان بودجه
budget process U فرایند بودجه
budget process U مراحل بودجه
budget surplus U مازاد بودجه
budget surplus U اضافه بودجه
preliminary budget U بودجه مقدماتی
preliminary budget U بودجه ابتدائی
balanced budget U بودجه متوازن
development budget U بودجه عمرانی
budgetary appropriations U تخصیص بودجه
budgetary control U کنترل بودجه
budget determinant U تعیین بودجه
budget deficit U کسر بودجه
capital budget U بودجه تاسیساتی
budget credit U اعتبار بودجه
budget cycle U گردش بودجه
margins U بودجه احتیاطی
margin U بودجه احتیاطی
national budget U بودجه ملی
budget cycle U مراحل بودجه
budget data U اطلاعات بودجه
unified budget U بودجه واحد
cash budget U بودجه نقدی
unbalanced budget U بودجه نامتوازن
budget deficit U کسری بودجه
operating budget U بودجه عملیاتی
current budget U بودجه جاری
cyclical budget U بودجه دورانی
cyclical budget U بودجه ادواری
government budget U بودجه دولت
state budget U بودجه دولت
government dificit surplus U کسر بودجه
household budget U بودجه خانوار
deficit U کسر بودجه
administrative budget U بودجه اداری
financial budget U بودجه مالی
deficits U کسر بودجه
flexible budget U بودجه متغیر
family budget U بودجه خانوار
annual budget U بودجه سالانه
fixed budget U بودجه ثابت
guided propagation U تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
The budget deficit of 1980 . U کسر بودجه سا ل1980
budget classification U طبقه بندی بودجه
budgeter U تهیه کننده بودجه
cyclically balanced budget U بودجه متوازن ادواری
capital budgeting U بودجه بندی سرمایه
deficit financing U تامین کسر بودجه
command budget estimate U براورد بودجه یکان
balanced budget theorem U قضیه بودجه متوازن
apportionment U واگذاری سهمیه بودجه
budgeteer U تهیه کننده بودجه
naval appropriation bill U بودجه نیروی دریایی
operating budget U بودجه بهره برداری
budget directive U دستورالعمل تهیه بودجه
national economic budget U بودجه اقتصادی ملی
flexible budget U بودجه انعطاف پذیر
vomer U استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
multiplier effect of a balanced budget U اثر بهم فزاینده بودجه متوازن
deficit financing U تامین مالی از راه کسر بودجه
The welfare budget has been cut down. U از بودجه رفاهی مقداری زده اند
budgetary control U کنترل اجرای بودجه در واحدهای مملکتی
appropriation language U شرح جزئیات بودجه و منظوراز تخصیص ان
capital budget U بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
competroller U سازمان کنترل اسناد و بودجه و اعتبارات
balanced budget multiplier U ضریب بهم فزاینده بودجه متوازن
planning programming budgetting U نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
weather forecasts U پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anticipated stock losses U تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
weather forecast U پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anaglyph U عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
peace dividend U ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
predicting interval U فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
slush fund U بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
slush funds U بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
implied trust U امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
palmistry U کف بینی
noses U بینی
snivelled U اب بینی
mucus of the nose U اب بینی
snivel U اب بینی
snivelling U اب بینی
nasally U از بینی
neb U بینی
snoot U بینی
sniveling U اب بینی
pecker U بینی
snot U اب بینی
nozzle U بینی
nozzles U بینی
sniveled U اب بینی
chiromancy U کف بینی
rhinologist U بینی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com