Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
polywag
U
دریانوردی که به نواحی استوایی سفر نکرده باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sub-tropical
U
وابسته به نواحی هم مرز نواحی استوایی
shell back
U
دریانوردی که از خط استواگذشته باشد
unbowed
U
انحنا پیدا نکرده تعظیم نکرده
unexploded
U
عمل نکرده مهمات عمل نکرده
seafaring
U
دریانوردی
navigation
U
دریانوردی
equatorial
U
استوایی
cruising speed
U
سرعت دریانوردی
traffics
U
انتقال دریانوردی
seamanship
U
مهارت در دریانوردی
yachtsman
U
علاقمندبه دریانوردی
trafficking
U
انتقال دریانوردی
marine
U
وابسته به دریانوردی
yachtsmen
U
علاقمندبه دریانوردی
marines
U
وابسته به دریانوردی
trafficked
U
انتقال دریانوردی
traffic
U
انتقال دریانوردی
rules of the roads
U
قوانین دریانوردی
nautical chart
U
نقشه دریانوردی
seaworthy
U
قابل دریانوردی
equatorial telescospe
U
وربین استوایی
equatorial coordinates
U
مختصات استوایی
equatorial climate
U
اقلیم استوایی
equatorial bond
U
پیوند استوایی
subtropics
U
زیر استوایی
tropical year
U
سال استوایی
tropical cyclone
U
چرخه استوایی
tropic range
U
دامنه استوایی
equatorial tides
U
جذر و مد استوایی
tropical
U
منطقه استوایی
Equator
U
ناحیه استوایی
equatorial satellite
U
ماهواره استوایی
sub-tropical
U
زیر استوایی
tropics
U
مناطقگرمسیری استوایی
unseaworthy
U
غیر قابل دریانوردی
nautical
U
مربوط به دریانوردی ملوانی
deck log
U
دفتر وقایع دریانوردی
tropical rain forest
جنگل بارانهای استوایی
Equatorial Guinea
U
کشور گینهی استوایی
doldrums
U
منطقه ارامگان استوایی
equatorial quantum number
U
عدد کوانتومی استوایی
side lights
U
چراغ دریانوردی طرفین ناو
fourth degree of readiness
U
محل دریانوردی station cruising: syn
temperature spots
U
نواحی دماگیر
arctic regions
U
نواحی قطبی
growth areas
U
نواحی رشد
subtropics
U
نواحی زیرگرمسیری
primary zones
U
نواحی نخستین
reflexogenous zones
U
نواحی بازتاب زا
leading region
U
نواحی پیشرو
tropicalization
U
اماده کردن برای کار درمنطقه استوایی
low latitudes
U
نواحی نزدیک خط استوا
keep out areas
U
نواحی بر حذر شده
arctic
U
مربوطه به نواحی قطبی
low lander
U
ساکن نواحی پست
subsolar
U
واقع در نواحی گرمسیر
philadelphus
U
سفرس نواحی معتدله
up country
U
نواحی داخل کشور
look before your leap
U
گز نکرده
dock trials
U
ازمایشهای بعد از تعمیر ناو ازمایش قبل از دریانوردی
riesling
U
انگور سفید نواحی راین
southeasterner
U
ساکن نواحی جنوب شرقی
light latitudes
U
نواحی یا سرزمین دور از خط استوا
ice-foot
U
[دیواره یخ در کنار نواحی شمالی]
taro
U
گوش فیل نواحی گرمسیر
indigested
U
فکر نکرده
niet le fait
U
او نکرده است
sole
U
ازدواج نکرده
soles
U
ازدواج نکرده
rudimental
U
رشد نکرده
unsight
U
امتحان نکرده
untravelled
U
سفر نکرده
single
U
ازدواج نکرده
abortive
<adj.>
رشد نکرده
unkempt
U
شانه نکرده
Mahogany was once abundant
[prolific]
in the tropical forests.
U
یک موقعی چوب ماهون در جنگل های استوایی فراوان بود.
silicicolous
U
رشد کننده در نواحی سیلیس دار
toponymy
U
ذکر اسامی نواحی مکان نامی
zoysia
U
چمن خزنده پایای نواحی گرمسیر
unused
U
عادت نکرده بکارنبرده
uncounselled
U
مشورت نکرده
[نداده]
paddies
U
برنج اسیاب نکرده
paddy
U
برنج اسیاب نکرده
dud
U
گلوله عمل نکرده
aclinic line
U
خط استوایی مغناطیسی منحنی موهوم و نامنظمی که در نزدیکی خط استواگرداگردزمین مفروض است
tropic
U
نواحی گرمسیری بین دومدارشمال وجنوب استوا
calenture
U
تب نواحی حاره که دراثرگرمازدگی ایجاد میشود تب کردن
tundras
U
دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
anoraks
U
نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
anorak
U
نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
tundra
U
دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
continuous tone image
U
تصویر تشکیل شده از ترکیبات نواحی مجزا
mycenian
U
اثارهنری وتفوق سیاسی نواحی مجاوراین ناحیه
fox grape
U
انگور ترش نواحی شمال شرقی امریکا
mycenaean
U
اثارهنری وتفوق سیاسی نواحی مجاوراین ناحیه
order form
U
نمونه سفارش نامه پر نکرده
nuclear dud
U
بمب عمل نکرده اتمی
You haven't changed.
U
تو هیچ تغییر نکرده ای
[رفتار]
.
unfledged
U
پر در نیاورده کاملا رشد نکرده
dwarf dud
U
بمب اتمی عمل نکرده
gear blank
U
چرخ دنده کار نکرده
he is not quite rested
U
خوب رفع خستگی نکرده
hung striker
U
چاشنی عمل نکرده نارنجک
impennate
U
دارای بالهای رشد نکرده
seed wool
U
پنبه خام یاپاک نکرده
stunted tree
U
درخت رشد نکرده وکوتاه
absolute dud
U
گلوله اتمی عمل نکرده
dwarf dud
U
جنگ افزار هستهای عمل نکرده
bomb cemetery
U
محل تخریب بمبهای عمل نکرده
cleanest
U
که از زمان خواندن تغییری نکرده است
Nobody was late except me .
U
هیچکس غیر از من دیر نکرده بود
unschooled
U
تعلیم نگرفته کار اموزی نکرده
cleaned
U
که از زمان خواندن تغییری نکرده است
cleans
U
که از زمان خواندن تغییری نکرده است
clean
U
که از زمان خواندن تغییری نکرده است
longspur
U
انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
Nothing has changed there.
U
آنجا هیچ چیز تغییر نکرده است.
a closed mouth catches no flies
<proverb>
U
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
map
U
نموداری که طرح داخل حافظه کامپیوتر یا نواحی ارتباطی را نشان میدهد
maps
U
نموداری که طرح داخل حافظه کامپیوتر یا نواحی ارتباطی را نشان میدهد
moored mine
U
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
abortion
سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
slinks
U
انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
slink
U
انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
slinking
U
انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
abortions
U
سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
hotter
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
kratom
U
[درختی همیشه بهار و در عین حال برگریز استوایی که از خانواده قهوه است و برگش مصرف داروئی دارد]
escutcheon
U
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
He has never taken a step for any one . He has never raised a finger to
U
تا کنون برای کسی قدم یبر نداشته است ( مسا عدتی نکرده )
hotbeds
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
voyage repairs
U
تعمیرات مخصوص اماده شدن ناو برای دریانوردی تعمیرات قبل از حرکت دریایی
imperfect competition
U
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
presumptive instruction
U
دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
orthoferrite
U
یک ماده که به صورت طبیعی وجود دارد و از نواحی متناوب مارپیچ با پلاریته مغناطیسی متضاد تشکیل یافته است
diamond design
U
طرح قاب لوزی
[که بیشتر در فرش های هندسی باف قشقایی، ایلیایی و نواحی غرب ایران بکار می رود.]
open back
U
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
tropical
U
نواحی گرمسیری بین دومدارشمال وجنوب استوا گرمسیری مدارراس السرطان
accumulated profit
U
پولی که شرکت یا شخصی در سال های قبل به دست آورده و استفاده نکرده یا به خریداران سهام نداده است
actinism
U
خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
laptop
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so
U
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
syntactic error
U
خطای برنامه نویسی به علت اینکه عبارت برنامه دستور زبان را رعایت نکرده است
Zel-i Sultan vase
U
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design
U
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
mask
U
وسیله حافظه فقط خواندنی که در حین سافت برنامه ریزی شده است با اعمال آهن در نواحی انتخاب شده که به صورت ماسک مشخص شده اند
masks
U
وسیله حافظه فقط خواندنی که در حین سافت برنامه ریزی شده است با اعمال آهن در نواحی انتخاب شده که به صورت ماسک مشخص شده اند
charges
U
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge
U
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush
U
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function
U
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
bomb reconnaissance
U
شناسایی محل بمبهای عمل نکرده شناسایی محل بمب
shaggy ugs
U
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denials
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
armistise
U
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient
U
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
Benedictines
U
باشد
Benedictine
U
باشد
custom's declaration
U
باشد
admissibly
U
باشد
incomplete flower
U
کم باشد
at the owner's risk
U
باشد
some one or other
U
هر کس باشد
any old thing
U
هر چه باشد
reflexively
U
باشد
admissibleness
U
باشد
at most
U
خیلی باشد
hydroxide
U
داشته باشد
be it so
U
چنین باشد
quantum sufficit
U
چندان که بس باشد
keep your peck up
U
دل داشته باشد
beit so
U
چنین باشد
if any
U
اگر باشد
if he be
U
اگر او باشد
whosoever
U
هر شخصی که باشد
whencesoever
U
از هرجا که باشد
coute que coute
U
بهربهاکه باشد
let it remain as it is
U
بگذارید باشد
let it be
U
بگذارید باشد
whoso
U
هر شخصی که باشد
stet
U
بگذارید باشد
over crowding
U
بیشتر باشد
worksheet
U
ی داشته باشد
if necessary
U
اگر لازم باشد
if need be
U
اگر لازم باشد
riparian
U
حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
You neednt worry . Dont bother your head.
U
خیالت راحت باشد
caryatid
U
ستونی که مجسمه زن باشد
Mark my words . Remember what I told you .
U
یادت باشد چه گفتم
flocculence
U
یا دسته پشم باشد
by all means
U
بهر قیمت که باشد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com