Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
aceology
U
درمان شناسی
iamatology
U
درمان شناسی
therapeusis
U
درمان شناسی
therapeutics
U
درمان شناسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
therapist
U
متخصص درمان شناسی درمان شناس
therapists
U
متخصص درمان شناسی درمان شناس
therapeutic
U
وابسته به درمان شناسی
therapeutically
U
از لحاظ درمان شناسی
therapeutist
U
متخصص درمان شناسی
Other Matches
heparinize
U
باهپارین درمان کردن تحت درمان باهپارین قراردادن
client centered therapy
U
درمان متمرکز بر درمان جو
entomology
U
حشره شناسی
[حشره شناسی]
[جانور شناسی]
[رشته دانشگاهی]
psychbiology
U
علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics
U
زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological
U
وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
bacteriologic
U
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
philology
U
زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
lateral meniscus
U
منیسک خارجی
[کالبد شناسی]
[زیست شناسی]
immunogenetics
U
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
remedying
U
درمان
medicaments
U
درمان
irremediable
U
بی درمان
remedied
U
درمان
medicament
U
درمان
client
U
درمان جو
cures
U
درمان
immedicable
U
بی درمان
remedy
U
درمان
cured
U
درمان
medicative
U
درمان کن
cure
U
درمان
remedies
U
درمان
water cure
U
اب درمان
clients
U
درمان جو
natural philosophy
U
درمان
treatment
U
درمان
treatments
U
درمان
therapy
U
درمان
remediless
U
بی درمان
karyology
U
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
zoo ecology
U
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
typology
U
گونه شناسی نوع شناسی
neurologic
U
وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
kinematics
U
حرکت شناسی جنبش شناسی
quadrangular therapy
U
درمان دو زوجی
post treatment follow up
U
پیگیری پس از درمان
operable
U
قابل درمان
remedy
U
درمان کردن
psychotherapy ortherapeutics
U
روح درمان
placebo therapy
U
درمان با دارونما
remedied
U
درمان کردن
pithiatism
U
درمان تلقینی
analytic therapy
U
درمان تحلیلی
remedies
U
درمان کردن
remedies
U
درمان میزان
remedying
U
درمان میزان
remedying
U
درمان کردن
chemotherapy
U
درمان دارویی
adjunctive therapy
U
درمان جنبی
adjuvent therapy
U
درمان تکمیلی
an active remedy
U
درمان کاری
remediless
U
درمان ناپذیر
remediable
U
درمان پذیر
relationship therapy
U
درمان ارتباطی
psychotherapy
U
درمان روانی
marriage therapy
U
درمان زناشویی
aversion therapy
U
درمان اجتنابی
kinesalgia
U
جنبش درمان
faith cure
U
درمان اعتقادی
physiotherapy
U
درمان فیزیکی
active therapy
U
درمان فعال
remedied
U
درمان میزان
cure all
U
درمان هر درد
supportive therapy
U
درمان حمایتی
hydropathist
U
اب درمان دان
corrective therapy
U
درمان اصلاحی
multiple therapy
U
درمان تعاونی
cooperative therapy
U
درمان تعاونی
faith healing
U
درمان اعتقادی
depth therapy
U
درمان عمقی
therapeutist
U
درمان شناس
It'll be OK.
<idiom>
U
درمان میشود!
electrotherapeutics
U
درمان برقی
dual sex therapy
U
درمان دو جنسیتی
treatable
U
قابل درمان
direct therapy
U
درمان رهنمودی
healable
U
درمان پذیر
conjoint therapy
U
درمان زوجی
incurable
U
بی درمان بیچاره
social therapy
U
درمان اجتماعی
incurable
U
درمان ناپذیر
existential therapy
U
درمان وجودی
remedy
U
درمان میزان
cure
U
درمان بخشیدن
cured
U
درمان بخشیدن
cures
U
درمان بخشیدن
inpatient
U
تحت درمان
treats
U
درمان شدن
curative
U
درمان بخش
treat
U
درمان کردن
interpretive therapy
U
درمان تفسیری
treat
U
درمان شدن
treated
U
درمان کردن
treated
U
درمان شدن
treats
U
درمان کردن
electroshock therapy
U
درمان با ضربه برقی
ect
U
درمان با تشنج برقی
encounter group therapy
U
درمان با گروه رویارویی
mud bath
U
گل مالی تن برای درمان
electroconvulsive therapy
U
درمان با تشنج برقی
carbon dioxide therapy
U
درمان با انیدرید کربنیک
insulin coma therapy
U
درمان با اغماء انسولینی
neuropsychiatric
U
درمان روانی عصبی
insulin shock therapy
U
درمان با ضربه انسولین
chemotherapy
U
درمان بواسطه موادشیمیایی
activity group therapy
U
درمان با فعالیت گروهی
directive group therapy
U
درمان رهنمودی گروهی
indoklon therapy
U
درمان با استنشاق اندوکلون
electric convulsive therapy
U
درمان با تشنج برقی
homeopaths
U
جور درمان خواه
x ray therapy
U
درمان با اشعه مجهول
homoeopaths
U
جور درمان خواه
homeopath
U
جور درمان خواه
Patience is a plaster for all sores .
<proverb>
U
صبر,درمان هر دردیست .
shock therapy
U
درمان با ضربه برقی
sex therapy
U
درمان اختلالات جنسی
root canal procedure
U
درمان ریشه
[دندان پزشکی]
nephritic
U
درمان کننده ناخوشی گرده
implosive therapy
U
درمان با غرقه سازی تجسمی
root canal therapy
U
درمان ریشه
[دندان پزشکی]
root canal treatment
[RCT]
U
درمان ریشه
[دندان پزشکی]
endodontic therapy
U
درمان ریشه
[دندان پزشکی]
hydropathic
U
وابسته به درمان کردن ناخوشی با اب
Tears remedy every irremediable ailment.
<proverb>
U
گریه بر هر درد بى درمان دواست .
chiropodist
U
متخصص درمان وحفافت پاها
they are cured by nature
U
طبیعت انها را درمان میکند
chiropodists
U
متخصص درمان وحفافت پاها
Jealousy is a remediless disease.
<proverb>
U
یسد درد بى درمان است .
physical medicine
U
درمان بدنی و توان بخشی
physiatrics
U
درمان امراض باوسایل طبیعی
osteopathy
U
درمان بوسیله مالش استخوان و مفاصل
occupational therapy
U
درمان بوسیله اشتغال بکار کاردرمانی
psychosurgery
U
جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
hydrotherapeutic
U
بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
hydropath establishment
U
بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
to seek a remedy for something
U
چاره یا درمان برای چیزی جستجو کردن
radiotherapy
U
رادیو تراپی درمان بوسیله نیروی تشعشعی
ornithology
U
پرنده شناسی
[جانور شناسی]
[پرنده شناسی]
pathologically
U
از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
laryngological
U
وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
oenology
U
می شناسی شراب شناسی
follow up
U
تعقیب کردن دنباله داستان را شرح دادن تماس با بیمارپس ازتشخیص یا درمان
acupressure
U
روش تسکین درد و درمان بیماری از طریق فشار نقاط خاصی از بدن
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
psychologically
U
از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
antihistamine
U
موادی که برای درمان حساسیت بکار رفته و باعث خنثی کردن اثر هیستامین دربافت ها می شوند
areodetic
U
مربوط به مریخ شناسی مریخ شناسی
crymotherapy
U
درمان بوسیله سرما سرما درمانی
cryotherapy
U
درمان بوسیله سرما سرما درمانی
immedicable
U
درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
technologies
U
فن شناسی
palmistry
U
کف شناسی
hydrology
U
اب شناسی
graphology
U
خط شناسی
angiology
U
رگ شناسی
appreciatively
U
حق شناسی
toxicology
U
سم شناسی
anthography
U
گل شناسی
ichnolighology
U
رد پا شناسی
neurology
U
پی شناسی
chirognomics
U
کف شناسی
technology
U
فن شناسی
pyrtretology
U
تب شناسی
appreciative
U
حق شناسی
gratefulness
U
حق شناسی
pterography
U
پر شناسی
somatology
U
تن شناسی
sferics
U
جو شناسی
sphygmology
U
نبض شناسی
hypnology
U
خواب شناسی
spectrology
U
طیف شناسی
uranology
U
اسمان شناسی
ichthyology
U
ماهی شناسی
insectology
U
حشره شناسی
volcanology
U
اتشفشان شناسی
vulcanology
U
اتشفشان شناسی
sinology
U
چین شناسی
silvics
U
جنگل شناسی
kinematic
U
جنبش شناسی
kinematics
U
جنبش شناسی
victimology
U
قربانی شناسی
indology
U
هند شناسی
iconology
U
شمایل شناسی
soteriology
U
رستگاری شناسی
vermeology
U
کرم شناسی
somatotypology
U
سنخ شناسی تن
immunology
U
ایمنی شناسی
virology
U
ویروس شناسی
somatology
U
کالبد شناسی
iconology
U
پیکر شناسی
fault datagnosis
U
عیب شناسی
sense of duty
<adj.>
U
وظیفه شناسی
Ecclesilogy
U
کلیسا شناسی
tectonics
U
ساختمان شناسی
systems analysis
U
نظام شناسی
topology
U
مکان شناسی
geostrategy
U
زمین شناسی
glaciology
U
یخبندان شناسی
synosteology
U
مفصل شناسی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com