Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
log
U
درسفرنامه واردکردن
logs
U
درسفرنامه واردکردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
interns
U
واردکردن
interning
U
واردکردن
intern
U
واردکردن
list
U
در فهرست واردکردن
blemishing
U
خسارت واردکردن
blemishes
U
خسارت واردکردن
blemished
U
خسارت واردکردن
registers
U
در دفتر واردکردن
inflict
U
واردکردن خسارات
inflicted
U
واردکردن خسارات
inflicting
U
واردکردن خسارات
inflicts
U
واردکردن خسارات
register
U
در دفتر واردکردن
registering
U
در دفتر واردکردن
To cause ( inflict ) a loss .
U
ضرر وزیان واردکردن
to writes down
U
واردکردن یادداشت کردن
kill probability
U
احتمال واردکردن تلفات
importable
U
کالای قابل واردکردن
enroll
U
عضویت دادن درفهرست واردکردن
gun-running
U
واردکردن اسلحه درکشوری بطورقاچاق
gun running
U
واردکردن اسلحه درکشوری بطورقاچاق
enrols
U
عضویت دادن درفهرست واردکردن
enrolls
U
عضویت دادن درفهرست واردکردن
enrolling
U
عضویت دادن درفهرست واردکردن
enrol
U
عضویت دادن درفهرست واردکردن
enrolled
U
عضویت دادن درفهرست واردکردن
picking device
U
دستگاه ورودی برای واردکردن داده روی صفحه نمایش
ten key pad
U
مجموعهای مجزا از کلیدهای شماره گذاری شده از 0 تا 9روی یک صفحه کلید که واردکردن عدد را اسان می سازد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com