Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
orthoepist
U
درست تلفظ کن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
orthoepic
U
وابسته به تلفظ درست
orthoepist
U
کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
orthoepy
U
فن درست تلفظ کردن
Other Matches
spoonerism
U
اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
join
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joined
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joins
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meet
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
coincidence function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
and
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
meets
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersections
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersection
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
OR function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
conjunctions
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunction
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
either or operation
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
unions
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
alternation
U
تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
disjunction
U
تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
false
U
1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
assertion
U
1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
union
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
tempers
U
درست ساختن درست خمیر کردن
temper
U
درست ساختن درست خمیر کردن
tempered
U
درست ساختن درست خمیر کردن
judiciousness
U
قضاوت درست تشخیص درست
be the spitting image of someone
<idiom>
U
درست مثل کسی بودن
[درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
pronouncing
U
تلفظ
accented
U
تلفظ
accents
U
تلفظ
accenting
U
تلفظ
pronunciations
U
تلفظ
pronunciation
U
تلفظ
accent
U
تلفظ
cacoepy
U
تلفظ بد
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
U
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
enunciating
U
تلفظ کردن
pronounces
U
تلفظ کردن
pronouncing
U
تلفظ دار
enunciate
U
تلفظ کردن
mispronunciations
U
تلفظ غلط
enunciates
U
تلفظ کردن
enunciated
U
تلفظ کردن
pronounce
U
تلفظ کردن
pronounceable
U
قابل تلفظ
mispronounciation
U
تلفظ نادرست
velarization
U
تلفظ کامی
mispronunciations
U
تلفظ نادرست
mispronunciation
U
تلفظ نادرست
tune
U
لحن تلفظ
tunes
U
لحن تلفظ
vocalization
U
تلفظ صوتی
enounce
U
تلفظ کردن
mispronunciation
U
تلفظ غلط
lam dacism
U
تلفظ حرف
laissez aller
U
تلفظ به فرانسه
emphasizing
U
باقوت تلفظ کردن
anglicized
U
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicising
U
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
intonation
U
طرز قرائت تلفظ
emphasize
U
باقوت تلفظ کردن
anglicises
U
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
emphasizes
U
باقوت تلفظ کردن
tonemic
U
دارای تلفظ مشابه
anglicize
U
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
emphasized
U
باقوت تلفظ کردن
intonations
U
طرز قرائت تلفظ
aspirate
U
بانفس تلفظ کردن
mispronouncing
U
غلط تلفظ کردن
aspirates
U
بانفس تلفظ کردن
mispronounces
U
غلط تلفظ کردن
anglicizing
U
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
mispronounced
U
غلط تلفظ کردن
anglicizes
U
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
zee
U
تلفظ امریکایی حرف Z
aspirating
U
بانفس تلفظ کردن
mispronounce
U
غلط تلفظ کردن
zed
U
تلفظ انگلیسی حرف Z
anglicised
U
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
aspirations
U
تلفظ حرف H ازحلق
aspiration
U
تلفظ حرف H ازحلق
tolay street on
U
باتکیه تلفظ کردن
sigmatismus lateralis
U
تلفظ کناری حرف " س "
accentuates
U
با تکیه تلفظ کردن
burr
U
غلیظ تلفظ کردن
accentuating
U
با تکیه تلفظ کردن
jaw breaking
U
دشوار برای تلفظ
burred
U
غلیظ تلفظ کردن
burring
U
غلیظ تلفظ کردن
burrs
U
غلیظ تلفظ کردن
enouce
U
تلفظ کردن افهارکردن
well spoken
U
دارای تلفظ خوب
well-spoken
U
دارای تلفظ خوب
emphatic
U
باقوت تلفظ شده
cacology
U
تلفظ یا انشاء غلط
anglicization
U
تلفظ یا نوشتن بطرزانگلیسی
accentuate
U
با تکیه تلفظ کردن
accentuated
U
با تکیه تلفظ کردن
enunciation
U
تلفظ واضح و روشن
diction
U
تلفظ واضح و روشن
sigmatism
U
تلفظ نادرست حرف " س "
emphasises
U
باقوت تلفظ کردن
sibilation
U
تلفظ بشکل حرف " س "
emphasising
U
باقوت تلفظ کردن
sibilate
U
مانندحرف " س " تلفظ کردن
lisps
U
شل وسرزبانی تلفظ کردن
lisping
U
شل وسرزبانی تلفظ کردن
lisped
U
شل وسرزبانی تلفظ کردن
lisp
U
شل وسرزبانی تلفظ کردن
phonics
U
تلفظ وهجاهای کلمات
emphasised
U
باقوت تلفظ کردن
sigmatismus interdentalis
U
تلفظ میان دندانی حرف " س "
sigmatismus adentalis
U
تلفظ روی دندانی حرف " س "
articulation
U
تلفظ شمرده طرز گفتار
intonate
U
با لحن خاصی تلفظ کردن
lenis
U
دارای تلفظ نرم رقیق
velarize
U
حروف را از کام تلفظ کردن
Your pronunciation is good.
U
تلفظ شما خوب است.
vocalize
U
تلفظ کردن تشکیل دادن
EXOR
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternatives
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exjunction
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
differences
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exclusive
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
phonrtic drill
U
مشتق تلفظ ازروی صدای حروف
extends
U
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
etacism
U
تلفظ e یونانی مانند a انگلیسی در emal
slobbers
U
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
phonetics
U
مبحث تلفظ صوتی حرف وکلمات
slobbering
U
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
slobbered
U
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
slobber
U
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
jaw breaker
U
سنگ شکن کلمهای که تلفظ ان دشواراست
phonemics
U
علم شناسایی تلفظ کلمات وصداها
How do you pronounce
[say]
that
[this]
word?
U
این واژه چه جور تلفظ می شود؟
diphthongize
U
تلفظ کردن دو صدای جداگانه در یک وهله
extend
U
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
extending
U
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
tongue-twisters
U
کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue-twister
U
کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue twister
U
کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
rough breathing
U
که دردستوریونانی تلفظ شدن حرف اول را می رساند
fricative
U
تلفظ شده با اصطکاک نفس ووقفه تنفس
slides
U
تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
slide
U
تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
fortis
U
دارای تلفظ شدید همراه بابازدم قوی
labiovelar
U
تلفظ شده بوسیله گرد کردن لبها
smooth breathing
U
که دردستوریونانی عدم تلفظ حرف اول رامیرساند
syllabary
U
جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
lection
U
اختلاف معنی یا تلفظ یک کلمه بامتن چیزی
labialism
U
حالت حروفی که با لب تلفظ می شوند تمایل بتلفظ باصداهابا لب
aspirate
U
حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
aspirates
U
حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
aspirating
U
حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
velarization
U
تلفظ حرف بوسیله قراردادن زبان برپشت سقف
toneme
U
لفظی که درالسنه اهنگی تلفظ خاصی داشته باشد
transliteration
U
نقل عین تلفظ کلمه یا عبارتی از زبانی بزبان دیگر
homonym
U
کلمهای که تلفظ ان با کلمه دیگر یکسان ولی معنی ان دگرگون باشد
NAND function
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
denial
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
denials
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
interdental consonant
U
حرف مصمتی که با گذاردن زبان در میان دندانهای بالاو پایین تلفظ میشود
palatals
U
حروف لطعی یا حنکی حروفی که با گذاردن زبان بکام دهان تلفظ میشوند
dieresis
U
دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
diaeresis
U
دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
except
U
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
accent
با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accented
با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accenting
U
: با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accents
U
: با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
true
<adj.>
U
درست
purposive
<adj.>
U
درست
in a entireness of state
U
درست
aright
U
درست
perfected
U
درست
accurate
U
درست
purpose-built
<adj.>
U
درست
perfecting
U
درست
exacted
U
درست
perfect
U
درست
legitimate
U
درست
legitimated
U
درست
legitimates
U
درست
legitimating
U
درست
correct
U
درست
orthodox
U
درست
proper
<adj.>
U
درست
perfects
U
درست
real
<adj.>
U
درست
conscionable
U
درست
by fits and starts
U
درست
functional
<adj.>
U
درست
exacts
U
درست
convenient
<adj.>
U
درست
by the square
U
درست
utilitarian
[useful]
<adj.>
U
درست
whole
U
درست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com