English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (8255 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
orthoepist U درست تلفظ کن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
orthoepic U وابسته به تلفظ درست
orthoepist U کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
orthoepy U فن درست تلفظ کردن
Other Matches
spoonerism U اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
join U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joined U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joins U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meet U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
coincidence function U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
and U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
meets U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersections U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersection U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
OR function U تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
conjunctions U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunction U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
either or operation U تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
unions U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
alternation U تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
disjunction U تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
false U 1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
assertion U 1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
union U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
tempers U درست ساختن درست خمیر کردن
temper U درست ساختن درست خمیر کردن
tempered U درست ساختن درست خمیر کردن
judiciousness U قضاوت درست تشخیص درست
be the spitting image of someone <idiom> U درست مثل کسی بودن [درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
pronouncing U تلفظ
accented U تلفظ
accents U تلفظ
accenting U تلفظ
pronunciations U تلفظ
pronunciation U تلفظ
accent U تلفظ
cacoepy U تلفظ بد
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . U این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
enunciating U تلفظ کردن
pronounces U تلفظ کردن
pronouncing U تلفظ دار
enunciate U تلفظ کردن
mispronunciations U تلفظ غلط
enunciates U تلفظ کردن
enunciated U تلفظ کردن
pronounce U تلفظ کردن
pronounceable U قابل تلفظ
mispronounciation U تلفظ نادرست
velarization U تلفظ کامی
mispronunciations U تلفظ نادرست
mispronunciation U تلفظ نادرست
tune U لحن تلفظ
tunes U لحن تلفظ
vocalization U تلفظ صوتی
enounce U تلفظ کردن
mispronunciation U تلفظ غلط
lam dacism U تلفظ حرف
laissez aller U تلفظ به فرانسه
emphasizing U باقوت تلفظ کردن
anglicized U بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicising U بطرزانگلیسی تلفظ کردن
intonation U طرز قرائت تلفظ
emphasize U باقوت تلفظ کردن
anglicises U بطرزانگلیسی تلفظ کردن
emphasizes U باقوت تلفظ کردن
tonemic U دارای تلفظ مشابه
anglicize U بطرزانگلیسی تلفظ کردن
emphasized U باقوت تلفظ کردن
intonations U طرز قرائت تلفظ
aspirate U بانفس تلفظ کردن
mispronouncing U غلط تلفظ کردن
aspirates U بانفس تلفظ کردن
mispronounces U غلط تلفظ کردن
anglicizing U بطرزانگلیسی تلفظ کردن
mispronounced U غلط تلفظ کردن
anglicizes U بطرزانگلیسی تلفظ کردن
zee U تلفظ امریکایی حرف Z
aspirating U بانفس تلفظ کردن
mispronounce U غلط تلفظ کردن
zed U تلفظ انگلیسی حرف Z
anglicised U بطرزانگلیسی تلفظ کردن
aspirations U تلفظ حرف H ازحلق
aspiration U تلفظ حرف H ازحلق
tolay street on U باتکیه تلفظ کردن
sigmatismus lateralis U تلفظ کناری حرف " س "
accentuates U با تکیه تلفظ کردن
burr U غلیظ تلفظ کردن
accentuating U با تکیه تلفظ کردن
jaw breaking U دشوار برای تلفظ
burred U غلیظ تلفظ کردن
burring U غلیظ تلفظ کردن
burrs U غلیظ تلفظ کردن
enouce U تلفظ کردن افهارکردن
well spoken U دارای تلفظ خوب
well-spoken U دارای تلفظ خوب
emphatic U باقوت تلفظ شده
cacology U تلفظ یا انشاء غلط
anglicization U تلفظ یا نوشتن بطرزانگلیسی
accentuate U با تکیه تلفظ کردن
accentuated U با تکیه تلفظ کردن
enunciation U تلفظ واضح و روشن
diction U تلفظ واضح و روشن
sigmatism U تلفظ نادرست حرف " س "
emphasises U باقوت تلفظ کردن
sibilation U تلفظ بشکل حرف " س "
emphasising U باقوت تلفظ کردن
sibilate U مانندحرف " س " تلفظ کردن
lisps U شل وسرزبانی تلفظ کردن
lisping U شل وسرزبانی تلفظ کردن
lisped U شل وسرزبانی تلفظ کردن
lisp U شل وسرزبانی تلفظ کردن
phonics U تلفظ وهجاهای کلمات
emphasised U باقوت تلفظ کردن
sigmatismus interdentalis U تلفظ میان دندانی حرف " س "
sigmatismus adentalis U تلفظ روی دندانی حرف " س "
articulation U تلفظ شمرده طرز گفتار
intonate U با لحن خاصی تلفظ کردن
lenis U دارای تلفظ نرم رقیق
velarize U حروف را از کام تلفظ کردن
Your pronunciation is good. U تلفظ شما خوب است.
vocalize U تلفظ کردن تشکیل دادن
EXOR U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternatives U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exjunction U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
differences U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exclusive U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
phonrtic drill U مشتق تلفظ ازروی صدای حروف
extends U مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
etacism U تلفظ e یونانی مانند a انگلیسی در emal
slobbers U تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
phonetics U مبحث تلفظ صوتی حرف وکلمات
slobbering U تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
slobbered U تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
slobber U تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
jaw breaker U سنگ شکن کلمهای که تلفظ ان دشواراست
phonemics U علم شناسایی تلفظ کلمات وصداها
How do you pronounce [say] that [this] word? U این واژه چه جور تلفظ می شود؟
diphthongize U تلفظ کردن دو صدای جداگانه در یک وهله
extend U مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
extending U مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
tongue-twisters U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue-twister U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue twister U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
rough breathing U که دردستوریونانی تلفظ شدن حرف اول را می رساند
fricative U تلفظ شده با اصطکاک نفس ووقفه تنفس
slides U تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
slide U تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
fortis U دارای تلفظ شدید همراه بابازدم قوی
labiovelar U تلفظ شده بوسیله گرد کردن لبها
smooth breathing U که دردستوریونانی عدم تلفظ حرف اول رامیرساند
syllabary U جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
lection U اختلاف معنی یا تلفظ یک کلمه بامتن چیزی
labialism U حالت حروفی که با لب تلفظ می شوند تمایل بتلفظ باصداهابا لب
aspirate U حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
aspirates U حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
aspirating U حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
velarization U تلفظ حرف بوسیله قراردادن زبان برپشت سقف
toneme U لفظی که درالسنه اهنگی تلفظ خاصی داشته باشد
transliteration U نقل عین تلفظ کلمه یا عبارتی از زبانی بزبان دیگر
homonym U کلمهای که تلفظ ان با کلمه دیگر یکسان ولی معنی ان دگرگون باشد
NAND function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
interdental consonant U حرف مصمتی که با گذاردن زبان در میان دندانهای بالاو پایین تلفظ میشود
palatals U حروف لطعی یا حنکی حروفی که با گذاردن زبان بکام دهان تلفظ میشوند
dieresis U دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
diaeresis U دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
except U تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
accent با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accented با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accenting U : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accents U : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
true <adj.> U درست
purposive <adj.> U درست
in a entireness of state U درست
aright U درست
perfected U درست
accurate U درست
purpose-built <adj.> U درست
perfecting U درست
exacted U درست
perfect U درست
legitimate U درست
legitimated U درست
legitimates U درست
legitimating U درست
correct U درست
orthodox U درست
proper <adj.> U درست
perfects U درست
real <adj.> U درست
conscionable U درست
by fits and starts U درست
functional <adj.> U درست
exacts U درست
convenient <adj.> U درست
by the square U درست
utilitarian [useful] <adj.> U درست
whole U درست
Recent search history Forum search
1A hero can affect on the people.
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
2مهرآسا
2مهرآسا
1chand sabaei is correct or chand sabahi
1may fader good
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
1i was rebelling now
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com