English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 10 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cop a plea <idiom> U دردادگاه مقصراعلام شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
To produce a witness. U دردادگاه شاهد آوردن
right of action U حق طرح دعوی دردادگاه
embracer U کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
crier U مامور اخطارهای عمومی دردادگاه
tipstaff U مامور مسئول زندانیان دردادگاه
extrajudicial U خارج از موضوع مطرح شده دردادگاه
We lost the case . We were convicted. U دردادگاه محکوم شدیم ( دعوی را باختیم )
barristers U وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
barrister U وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com