Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 282 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
linear scale
U
درجه بندی خطی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
scale
U
درجه بندی
graduate
U
درجه بندی کردن
graduates
U
درجه بندی کردن
graduating
U
درجه بندی کردن
calibrate
U
درجه بندی
calibrated
U
درجه بندی
calibrates
U
درجه بندی
calibrating
U
درجه بندی
rate
U
درجه بندی کردن
rates
U
درجه بندی کردن
dial
U
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialed
U
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialled
U
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dials
U
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
gradation
U
درجه بندی
gradations
U
درجه بندی
rating
U
درجه بندی
rating
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings
U
درجه بندی
ratings
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
grade
U
درجه بندی رتبه
grade
U
درجه بندی کردن
grade
U
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade
U
نوع درجه بندی کردن
grade
U
درجه بندی
grades
U
درجه بندی رتبه
grades
U
درجه بندی کردن
grades
U
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades
U
نوع درجه بندی کردن
grades
U
درجه بندی
rank
U
درجه دادن دسته بندی کردن
ranked
U
درجه دادن دسته بندی کردن
ranks
U
درجه دادن دسته بندی کردن
grading
U
درجه بندی
graduation
U
درجه بندی
segregation
U
جدا کردن درجه بندی کردن
trick
U
درجه بندی عدسی دوربین
tricked
U
درجه بندی عدسی دوربین
tricking
U
درجه بندی عدسی دوربین
downgrade
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
calibration
U
درجه بندی
calibration constant
U
ثابت درجه بندی
calibration curve
U
منحنی درجه بندی
calibration error
U
خطای درجه بندی
compass rose
U
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
credit rating
U
درجه بندی اعتبار
dan gup jeado
U
سیستم درجه بندی تکواندو
degree of difficulty
U
درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
dial collar
U
طوقه یا حلقه درجه بندی شده
direct reading dial
U
درجه بندی برای قرائت مستقیم
echelonment
U
درجه بندی کردن
evaluation rating
U
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
forced distribution rating
U
درجه بندی با توزیع معین
gaduate
U
درجه بندی کردن تغلیظ کردن
gradate
U
درجه بندی کردن مخلوط کردن
grader
U
ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکارمیرودو بانها شیب منظم میدهد
graduate collar
U
حلقه یا طوقه درجه بندی شده
graduation line
U
خط درجه بندی شده
grand division
U
مقیاس درجه بندی بزرگ طبلک
graphic rating scale
U
مقیاس درجه بندی نگارهای
intergradation
U
درجه بندی داخلی
logarithmic scale
U
درجه بندی لگاریتمی
maximum scale value
U
مقدار درجه بندی حداکثر
merit rating
U
درجه بندی شایستگی
peer rating
U
درجه بندی همسالان
performance rating
U
درجه بندی عملکرد
ratee
U
درجه بندی شونده
rater
U
درجه بندی کننده
rating scale
U
مقیاس درجه بندی
rating schedule
U
مقیاس درجه بندی
regrade
U
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
scscalable
U
قابل درجه بندی
suppliers rating
U
درجه بندی نمودن فروشنده ها
vernier
U
درجه یا تقسیم بندی فرعی تقسیم بدرجات جزء
carpet classification
U
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
color value
U
درجه بندی رنگ ها بر حسب تیره و روشن بودن
scaling
U
درجه بندی
unscourced wool
U
پشم درجه بندی نشده
Other Matches
beam attack
U
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
shoulder patch
U
درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator
U
صفحه مدرج درجه طبلک درجه
sighting bar
U
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third-class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
third class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation
U
درجه ارتفاع درجه بلندی
sighting leaf
U
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
word warp
U
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
telescopic
U
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification
U
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineaments
U
طرح بندی صورت بندی
lineament
U
طرح بندی صورت بندی
classifications
U
طبقه بندی رده بندی
wording
U
جمله بندی کلمه بندی
classification
U
طبقه بندی رده بندی
laggin
U
اب بندی کردن اب بندی ناوها
brevet
U
درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
gift wrap
U
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
security classification
U
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
declassification
U
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation
U
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
master at arms
U
درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
division police petty officer
U
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
transparent
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
groups
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load
U
بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
approach formation
U
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity
U
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classifications
U
طبقه بندی کردن طبقه بندی
phasing
U
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
classification
U
طبقه بندی کردن طبقه بندی
first class
U
درجه یک
second class
U
درجه 2
run of the mine
U
بی درجه
high-class
U
درجه یک
scalage
U
درجه
elevations
U
درجه
elevation
U
درجه
chinical t.
U
درجه
classy
U
درجه یک
marks
U
درجه
mark
U
درجه
copesetic
U
درجه یک
copacetic
U
درجه یک
gauges
U
درجه
gauged
U
درجه
clinical thermometer
U
درجه
top
U
درجه یک
gauge
U
درجه
echelons
U
درجه
echelon
U
درجه
first string
U
درجه یک
grades
U
درجه
low grade
U
کم درجه
aquastat
U
درجه
scale
U
درجه
titles
U
درجه
title
U
درجه
second class
U
درجه دو
nobby
U
درجه یک
pitch
U
درجه
number one
U
درجه یک
degree
U
درجه
third rate
U
درجه سه
proportions
U
درجه
pitches
U
درجه
proportion
U
درجه
top-notch
U
درجه یک
slap-up
U
درجه یک
degrees
U
درجه
grade
U
درجه
third-rate
U
درجه سه
just as well
<adv.>
U
به یک درجه
gauge=gage
U
درجه
second rate
U
درجه دو
gage
U
درجه
gage=gauge
U
درجه
gauge glass
U
درجه اب
rates
U
درجه
kyu
U
درجه
top hole
U
درجه یک
ranked
U
درجه
lengths
U
درجه
rate
U
درجه
ranks
U
درجه
second-rate
U
درجه دو
length
U
درجه
equally
<adv.>
U
به یک درجه
topnotch
U
درجه یک
tophole
U
درجه یک
rank
U
درجه
black concept
U
علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
third-rate
U
درجه سوم
viscosity
U
درجه غلیظی
second degree of readiness
U
امادگی درجه دو
gradation
U
درجه تدریج
berate
U
خلع درجه
third rate
U
درجه سوم
upgrading
U
از درجه بالا
upgrades
U
از درجه بالا
upgraded
U
از درجه بالا
upgrade
U
از درجه بالا
void ratio
U
درجه تخلخل
trial elevation
U
درجه ازمایشی
whither
U
بکدام درجه
secondary alcohol
U
الکل 2 درجه
water hardness
U
درجه سختی آب
shelving
U
درجه شیب
baume degree
U
درجه بومه
by
U
درجه دوم
second-class
U
درجه دوم
battle sight
U
شکاف درجه
battle sight
U
درجه جنگی
grades
U
درجه رتبه
petty officers
U
درجه دار
white wool
U
پشم درجه یک
bar sight
U
ستون درجه
inferiors
U
درجه دوم
grades
U
درجه شدت
grade
U
درجه شدت
secondary carbon
U
کربن 2 درجه
stage
U
درجه مرحله
stages
U
درجه مرحله
inferior
U
درجه دوم
bar sight
U
شکاف درجه
secondary amine
U
امین 2 درجه
first-class
U
درجه اول
secondary hydrogen
U
هیدروژن 2 درجه
secondary road
U
جاده درجه دو
petty officer
U
درجه دار
gradation
U
ارتقای درجه
tiptop
U
درجه اعلی
shades
U
درجه رنگ
shadings
U
درجه رنگ
comparative
U
درجه تفضیلی
comparatives
U
درجه تفضیلی
tertiary amine
U
امین 3 درجه
to take one's d.
U
درجه گرفتن
tenth rate
U
درجه دهم
largely
U
تا درجه زیادی
t. far
U
تا این درجه
consistency
U
درجه غلظت
clump
U
درجه سردوشی
clumped
U
درجه سردوشی
clumping
U
درجه سردوشی
clumps
U
درجه سردوشی
supply sergeant
U
درجه دارتدارکات
shade
U
درجه رنگ
tertiary alcohol
U
الکل 3 درجه
tiptop
U
بالاترین درجه
tip top
U
بالاترین درجه
honorary
U
درجه افتخاری
doctorate
U
درجه دکتری
graduation
U
درجه گرفتن
doctorates
U
درجه دکتری
thirty degree cut
U
برش 03 درجه
third rater
U
درجه سوم
third degree of readiness
U
امادگی درجه سه
third class road
U
جاده درجه سه
stair
U
مرتبه درجه
the positive d.
U
درجه مطلق
tertiary hydrogen
U
هیدروژن 3 درجه
stepping
U
رتبه درجه
step
U
رتبه درجه
fluidity
U
درجه سفتی
supremely
U
با علی درجه
adjusted elevation
U
درجه تنظیمی
advancement in rating
U
ارتقاء درجه
angle of elevation
U
زاویه درجه
anti knock property
U
درجه اکتان
tertiary carbon
U
کربن 3 درجه
sharp shooter
U
تیرانداز درجه 1
baccalaureate
U
درجه باشلیه
baccslavreate
U
درجه شوالیه
secondary
U
درجه دوم
grade
U
درجه رتبه
ninths
U
درنهمین درجه
gradations
U
ارتقای درجه
ninth
U
درنهمین درجه
berating
U
خلع درجه
gradations
U
درجه تدریج
berates
U
خلع درجه
adjustability
U
درجه انطباق
slide aperture
U
شکاف درجه
ratings
U
درجه رتبه
superlatively
U
در درجه عالی
standard class
U
درجه استاندارد
economy class
U
درجه توریستی
hold a candle to
<idiom>
U
درهمان درجه
head over heels
<idiom>
U
منتهای درجه
rating
U
درجه رتبه
coarse wool
U
پشم درجه دو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com