Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 68 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
In this day and age.
U
دراین سال وزمانه ( امروزه )
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nowadays
U
امروزه
nowadays
<adv.>
U
امروزه
in this day and age
<adv.>
U
امروزه
at the present day
<adv.>
U
امروزه
these days
<adv.>
U
امروزه
Serbia
U
کشور سابق صربیا که امروزه جزء جمهوری یوگوسلاوی است
neozoic
U
وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
hither and thither
<idiom>
U
دراین سو وآن سو
of late
U
دراین روزها
in this p case
U
دراین موردبخصوص
in this matter
U
دراین امر
in this connextion
U
دراین زمینه
In this case ( instance) .
U
دراین مورد
hereabout
U
دراین حدود
here below
U
دراین جهان
In this holy month.
U
دراین ماه مبارک
On this holy month.
U
دراین روز مبارک
there
U
دراین موضوع انجا
In this day and age.
U
دراین دور وزمان
herein named
U
نامبرده دراین نامه
All the world and his wife were at this party .
U
هر کی را بگویی دراین میهمانی بود
He talked in this connection (vein).
U
دراین زمینه صحبت کرد
All the expenses.
U
دراین عکس خوب افتادید
He has no influence in this company .
U
دراین شرکت کاره ای نیست
he is an a. on that
U
سخن او دراین باره است
I am a strange in this town.
U
دراین شهر غریب هستم
of late years
U
دراین چند سال گذشته
in the last fortnight
U
دراین پانزده روز گذشته
She did not ask about this.
U
او
[زن]
دراین باره پرسش نکرد.
filigree
U
تزئیناتی بشکل ذرات ریز یادانههای تسبیح که امروزه بصورت سیمهای ریز طلاونقره و یا مسی در اطراف الات زرین وسیمین ساخته میشود
You name it , they have it in thes department store.
U
هر چه تو بگویی دراین فروشگاه می فروشند ( دارند )
Did you get anything out of this deal ?
U
دراین معامله چیزی گیرت آمد ؟
How many people live here ?
U
چند نفر دراین خانه می نشینند ؟
I'll give you that
[much]
.
U
دراین نکته اعتراف می کنم
[که حق با تو است]
.
I have a position ( post ) of great responsibility in this company .
U
دراین شرکت شغل پرمسئولیتی دارم
I made a lot of profit in the deal .
U
دراین معامله فایده زیادی بردم
simple shear
U
دراین برش تنش عمودی وجودندارد
Generosity runs in the family.
U
سخاوت دراین خانواده ارثی است
The sun is all the more welcome. In this cold weather.
U
دراین هوای سرد آفتاب می چسبد
We dont have qualified personnel in this company.
U
دراین شرکت آدم حسابی نداریم
Did you make any profit in this deal ?
U
آیا دراین معامله استفاده ای داشتید ؟
It is murder driving on this freeway ( motorway , highway ) .
U
رانندگی دراین بزرگراه کشنده است
He has a poor service record in this company.
U
دراین شرکت بی سابقه خوبی ندارد
the pilgrimage of life
U
زندگی چندروزه ادمی دراین جهان
I'll speak at length on this subject.
U
دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
We have no vacant position ( opening ) in this company .
U
دراین شرکت محل ( جا و سمت ) خالی نداریم
There are not many amusements in this town.
U
دراین شهر تفریحات زیادی وجود ندارد
This shop deals in goods of all sorts .
U
دراین مغازه همه چیز معامله می شود
The surely clean you out in this nightclub .
U
دراین کارباره آدم را لخت می کنند ( می چاپند )
There is nothing I can do about it.
U
از دست من دراین باره کاری ساخته نیست
Allow me to chew it over in my mind .
U
اجازه بدهید دراین باره فکر کنم
This car can hold 6 persons comefortably.
U
دراین اتوموبیل راحت 6 نفر راجامی گیرند
It this case , the purpose has been defeated .
U
دراین مورد نقض غرض شده است
There are ine milion book (volumes)in this library.
U
دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد
Several people could be accommodated in this room.
U
چندین نفر رامی توان دراین اتاق جاداد
In this contract , there are no loopholes for either party .
U
دراین قرار داد هیچ را ؟ فراری برای طرفین نیست
neap tide
U
دراین حالت نیروی جاذبه ماه وخورشید در خلاف یکدیگر تاثیرمیکند
geometric design
U
طرح هندسی
[این طرح در ابتدا بخاطر ذهنی بافی و سهولت بیشتر در بافت، بین عشایر و روستاها شهرت یافت. ولی امروزه هم به صورت ساده گذشته و هم بصورت پیچیده بین بافندگان استفاده می شود.]
Oriental rug
U
فرش شرقی
[از آنجا که امروزه فرش های شرقی در همه جا بافته می شوند، این لفظ به فرش دست باف که الهام گرفته از طرح های شرقی است اطلاق می شود.]
protectionism
U
دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
coalitions
U
مثلا" جنگ علیه دشمن اطلاق میشود دراین مقام می توان چنانچه معمول است این کلمه را به "اتفاق " یا " اتحاد " تبدیل کرد
marshall plan
U
طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید
coalition
U
مثلا" جنگ علیه دشمن اطلاق میشود دراین مقام می توان چنانچه معمول است این کلمه را به "اتفاق " یا " اتحاد " تبدیل کرد
demurs
U
ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurring
U
ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurred
U
ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demur
U
ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com