Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
income and expenditure
U
درامد و هزینه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
appropriation
U
بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف
below the line
U
درامد یا هزینه غیر مترقبه
cost saving
U
درامد حاصل از تقلیل هزینه
engel's law
U
قانون عدم تطابق درامد با مقدار هزینه
Other Matches
disposable personal income
U
درامد شخصی قابل تصرف درامد خالص پس از کسرمالیات
gini coefficient
U
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
functional distribution of income
U
توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
cost center
U
قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
regressive income tax
U
مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
lighterage
U
هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
economic of scale
U
کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
cost contract
U
قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
cost accounts
حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
marginal cost pricing
U
قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
capacity cost
U
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
makings
U
درامد
income
U
درامد
prelusion
U
درامد
revenue
U
درامد
remunerative
U
پر درامد
proceeds
U
درامد
total revenue
U
درامد کل
comings in
U
درامد
means
U
درامد
it wasprologue to the nextmove
U
درامد
earnings
U
درامد
total income
U
درامد کل
hatches
U
درامد
hatched
U
درامد
hatch
U
درامد
admissions
U
درامد
admission
U
درامد
earning
U
درامد
returning
U
درامد
returns
U
درامد
emolument
U
درامد
gainings
U
درامد
returned
U
درامد
return
U
درامد
emoluments
U
درامد
money income
U
درامد پولی
means
U
توانائی درامد
municipal revenue
U
درامد شهرداری
national income
U
درامد ملی
unremunerative careers
U
مشاغل کم درامد
revenue function
U
تابع درامد
revenue sharing
U
سهیم در درامد
internal revenue
U
درامد داخلی
actual income
U
درامد واقعی
median income
U
درامد میانی
median income
U
درامد متوسط
annual earnings
U
درامد سالانه
earnings per share
U
درامد هر سهم
economic income
U
درامد اقتصادی
present income
U
درامد جاری
personal income
U
درامد شخصی
average revenue
U
درامد متوسط
earn
U
درامد داشتن
earned
U
درامد داشتن
earns
U
درامد داشتن
mean income
U
درامد متوسط
per capita income
U
درامد سرانه
net revenue
U
درامد خالص
benefice
U
درامد کلیسایی
to bring a return
U
درامد دادن
stream of income
U
جریان درامد
ordinary income
U
درامد عادی
temporary income
U
درامد موقتی
nominal income
U
درامد اسمی
notional income
U
درامد خیالی
notional income
U
درامد فرضی
revenue sources
U
منابع درامد
tax revenue
U
درامد مالیاتی
net income
U
درامد خالص
Inland Revenue
U
درامد داخلی
unearned revenue
U
درامد باداورده
sinfonia
U
پیش درامد
fixed income
U
درامد ثابت
preludes
U
پیش درامد
prelude
U
پیش درامد
transitory income
U
درامد انتقالی
transfer income
U
درامد انتقالی
total revenue function
U
تابع درامد کل
total revenue curve
U
منحنی درامد کل
flow of income
U
گردش درامد
flow of income
U
جریان درامد
permanent income
U
درامد دائمی
supplementary income
U
درامد تکمیلی
imputed income
U
درامد انتسابی
immoral earning
U
درامد نامشروع
illicit earning
U
درامد نامشروع
auras
U
پیش درامد
aura
U
پیش درامد
deduction from income
U
کسور درامد
current income
U
درامد جاری
imputed income
U
درامد ضمنی
income determination
U
تعیین درامد
personal income
U
درامد سرانه
real income
U
درامد واقعی
deferred credits
U
درامد پس افتاده
present income
U
درامد حال
overture
U
پیش درامد
broken-down
U
ازپای درامد
income tax
U
مالیات بر درامد
income analysis
U
تحلیل درامد
income taxes
U
مالیات بر درامد
overtures
U
پیش درامد
broken down
U
ازپای درامد
psychic income
U
درامد بی دردسر
marginal income
U
درامد نهائی
marginal revenue
U
درامد نهائی
prologue
U
پیش درامد
prologues
U
پیش درامد
income consumption curve
U
منحنی درامد
relative income
U
درامد نسبی
disposable income
U
درامد دریافتی
it proved false
U
دروغ درامد
it scaled kilograms
U
ده کیلوگرم درامد
it weighed kilogrammes
U
سه کیلوگرم درامد
distribution of income
U
توزیع درامد
income distribution
U
توزیع درامد
annual income
U
درامد سالانه
incremental revenue
U
درامد نهائی
income leakage
U
نشت درامد
attachment of earnings
U
توقیف درامد
meanest
U
منابع درامد
imperial decree
U
درامد نامشروع
income leakage
U
کسر درامد
unearned revenue
U
درامد نامکتسب
meaner
U
منابع درامد
mean
U
منابع درامد
income per capita
U
درامد سرانه
gross income
U
درامد ناخالص
progressive income tax
U
مالیات بر درامد تصاعدی
non tax revenue
U
درامد غیر مالیاتی
nonmonetary income
U
درامد غیر پولی
real national income
U
درامد ملی واقعی
business income
U
درامد خالص تجارتی
personal distribution
U
توزیع درامد فردی
average revenue product
U
درامد متوسط محصول
proportional income tax
U
مالیات بر درامد تناسبی
budgeted
U
حساب درامد وخرج
surtax
U
مالیات بر درامد اضافی
size distribution of income
U
توزیع درامد مقداری
single tax
U
مالیات بر درامد انفرادی
beneficed
U
دارای درامد کلیسایی
bunched income
U
درامد خدمات شخصی
relative income hypothesis
U
فرضیه درامد نسبی
supertax
U
مالیات بر درامد اضافی
factor earnings
U
درامد عوامل تولید
individual income tax
U
مالیات بر درامد شخصی
personal income tax
U
مالیات بر درامد شخصی
marginal revenue curve
U
منحنی درامد نهائی
corporation income tax
U
مالیات بر درامد شرکتها
windfall income
U
درامد باد اورده
marginal revenue function
U
تابع درامد نهائی
marginal revenue product
U
درامد محصول نهائی
marginal utility of income
U
مطلوبیت نهائی درامد
wage income
U
درامد بشکل دستمزد
circular flow of income
U
جریان دوری درامد
income effect
U
تناسب خرید با درامد
current income
U
درامد یک سال مالی
earning asset
U
دارائی ایجادکننده درامد
earned income
U
درامد تحصیل شده
dissaving
U
مصرف بیش از درامد
disposable income
U
درامد قابل تصرف
deferred income
U
پیش دریافت درامد
gross national income
U
درامد ناخالص ملی
his income
U
هر چه درامد داردخرج میکند
margin revenue
U
سهم درامد از فروش
revenue
U
درامد سود سهام
uneven distribution of income
U
توزیع نابرابر درامد
unequal distribution of income
U
توزیع نابرابر درامد
net tax revenue
U
خالص درامد مالیاتی
redistribution of income
U
توزیع دوباره درامد
theory of income distribution
U
نظریه توزیع درامد
theory of income determination
U
نظریه تعیین درامد
deplete
U
تقلیل درامد ملی
depleted
U
تقلیل درامد ملی
depletes
U
تقلیل درامد ملی
depleting
U
تقلیل درامد ملی
taxable income
U
درامد مشمول مالیات
budget
U
حساب درامد وخرج
budgets
U
حساب درامد وخرج
net national income
U
درامد خالص ملی
unearned income
U
درامد باد اورده
income multiplier
U
ضریب فزاینده درامد
depletion
U
تقلیل درامد ملی
national income analysis
U
تحلیل درامد ملی
national income determination
U
تعیین درامد ملی
circular flow of income
U
گردش دورانی درامد
national money income
U
درامد ملی پولی
national net income
U
درامد خالص ملی
negative income tax
U
مالیات بر درامد منفی
unearned income
U
درامد ازمبنایی جز کار
disposable income
U
درامد شخصی پس از مالیات و بیمه
autonomous investment
U
سرمایه مستقل از درامد ملی
personal disposable income
U
درامد قابل تصرف شخصی
debt income ratio
U
نسبت قروض به درامد ملی
income forgone
U
درامد صرف نظر شده
property income
U
درامد ناشی از املاک ومستغلات
gravy trains
U
منبع درامد بدون زحمت
pocketbook
U
درامد کتابچه یا دفتر بغلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com