Perdic | دراز نویسی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	prolixity U	دراز نویسی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	verbosity U	دراز نویسی پرگویی
Other Matches

	pascal U	زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
	procedure U	زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
	stenography U	مختصر نویسی کوتاه نویسی
	modula U	زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
	structured programming U	برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
	forth U	نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
	c U	رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
	modular programming U	برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
	soricine U	موش پوزه دراز شبیه موش پوزه دراز
	apl U	یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
	automatic programming U	روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
	longish U	دراز
	longheaded U	دراز سر
	oblongated U	دراز
	macro U	دراز
	linear U	دراز
	lengthy U	دراز
	dolichomorphic U	دراز تن
	prolix U	دراز
	long headed U	سر دراز
	longer U	دراز
	longs U	دراز
	oblongs U	دراز
	long U	دراز
	oblong U	دراز
	long- U	دراز
	to be prolonged U	دراز
	lengthwise U	دراز
	longed U	دراز
	verbose U	دراز
	toom U	دراز
	to piece out U	دراز
	to eke out U	دراز
	longest U	دراز
	long-drawn-out U	دور و دراز
	long winded U	دراز نفس
	lengthens U	دراز شدن
	drag on <idiom> U	دراز کردن
	long-life U	عمر دراز
	lantern jawed U	چانه دراز
	elongation U	دراز شدگی
	long-time U	دراز مدت
	lanky U	دراز وباریک
	prolongate U	دراز کردن
	long life U	عمر دراز
	protract U	دراز کردن
	lengthen U	دراز کردن
	snipes U	نوک دراز
	sniped U	نوک دراز
	snipe U	نوک دراز
	to stretch out U	دراز کردن
	weedy U	دراز و باریک
	narrow U	دراز وباریک
	narrowed U	دراز وباریک
	narrower U	دراز وباریک
	narrowest U	دراز وباریک
	streek U	دراز کردن
	oblongs U	دراز پهنا
	longevity U	دراز عمری
	oblong U	دراز پهنا
	gangling U	طولانی و دراز
	stretches U	دراز کردن
	stretched U	دراز کردن
	sniping U	نوک دراز
	elongate U	دراز کردن
	lengthens U	دراز کردن
	lengthening U	دراز شدن
	lengthening U	دراز کردن
	far fetched U	دور و دراز
	far-fetched U	دور و دراز
	lengthened U	دراز شدن
	lengthened U	دراز کردن
	lengthen U	دراز شدن
	elongating U	دراز شدن
	elongating U	دراز کردن
	elongates U	دراز شدن
	elongate U	دراز شدن
	verbalization U	دراز گویی
	stretch U	دراز کردن
	long-winded U	دراز نفس
	string U	چسبناک دراز
	long range U	دراز مدت
	long run U	دراز مدت
	long shunt U	شنت دراز
	long term U	دراز مدت
	in the long run U	در دراز مدت
	long wind U	دراز نفسی
	longeval U	دراز عمر
	longhead U	کله دراز
	ileum U	روده دراز
	long bill U	نوک دراز
	extend U	دراز کردن
	long billed U	نوک دراز
	lanternjaws U	چانه دراز
	wader U	مرغ دراز پا
	long bone U	استخوانهای دراز
	long run [American E] <adj.> U	دراز مدت
	long eared U	گوش دراز
	inductile U	دراز نشو
	long necked U	گردن دراز
	codling U	یکجورسیب دراز
	codlin U	یکجورسیب دراز
	tender fleshed cherry U	گیلاس دم دراز
	elongates U	دراز کردن
	long term <adj.> U	دراز مدت
	longer-term U	دراز مدت
	oblonated U	دراز :درازنا
	blue moon U	زمان دراز
	long-term U	دراز مدت
	morella cherry U	گیلاس دم دراز
	proboscis U	پوزه دراز
	proboscises U	پوزه دراز
	couchant U	دراز کشیده
	at full length U	دراز کشیده
	pintail U	اردک دم دراز
	automatic coding U	برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
	porrect U	دراز کردن جلوگذاردن
	ileitis U	اماس روده دراز
	tusks U	دندان دراز وتیز
	tirade U	سخنرانی دراز وشدیداللحن
	prolate U	دوک وار دراز
	orangoutang U	بوزینه دست دراز
	long horned grasshopper U	ملخ شاخک دراز
	lanternjaws U	ارواره دراز و لاغر
	johnboat U	قایق دراز و باریک
	toboggan U	سورتمه دراز و باریک
	paidle U	یکجوربیل دسته دراز
	toboggans U	سورتمه دراز و باریک
	orangutan U	بوزینه دست دراز
	proboscis monley U	بوزینه دراز بینی
	secular trend U	روند دراز مدت
	scolopax U	جنس نوک دراز
	extended pole piece U	قطبک دراز شده
	rangy U	ولگرد پا دراز و لاغر
	hatchet face U	صورت دراز وباریک
	longevous U	دارای عمر دراز
	grallatorial U	وابسته به دراز پایان
	godwit U	نوک دراز ابی
	longhorn U	گوسفند شاخ دراز
	longhorn U	گاو شاخ دراز
	deferred liability U	دیون دراز مدت
	long term memory U	حافطه دراز مدت
	orang-outangs U	یکجوربوزینه دراز دست
	tirades U	سخنرانی دراز وشدیداللحن
	scoldpaceous U	مانند نوک دراز
	ileal U	وابسته به روده دراز
	ileac U	وابسته به روده دراز
	long necked flask U	بالن گردن دراز
	full bottomed U	دارای دنباله دراز
	tusk U	دندان دراز وتیز
	mygale U	موش پوزه دراز
	ringtail U	تلیله نوک دراز
	longicorn U	دارای شاخک دراز
	spindle U	دراز و باریک شدن
	longer-term U	دوره دراز مدت
	to make old bones U	عمر دراز کردن
	reach U	دراز کردن دست
	chatterbox U	ادم روده دراز
	chatterboxes U	ادم روده دراز
	long lived U	دارای عمر دراز
	windbags U	نطاق روده دراز
	long lived U	دراز عمر معمر
	abusive	ناسزاوار زبان دراز
	interminably U	بطور بسیار دراز
	tractile U	لوله شو دراز شدنی
	verbose U	دراز نویس درازگو
	spindles U	دراز و باریک شدن
	daddy-long-legs U	بابا لنگ دراز
	chaise longue U	نوعی نیمکت دراز
	to live a long life U	عمر دراز کردن
	chaises longues U	نوعی نیمکت دراز
	gibbon U	میمون دراز دست
	windbag U	نطاق روده دراز
	gibbons U	میمون دراز دست
	mongoose U	میمون پوزه دراز
	long-lived U	دارای عمر دراز
	long-lived U	دراز عمر معمر
	kick around <idiom> U	دراطراف دراز کشیدن
	orang-outang U	یکجوربوزینه دراز دست
	weed U	دراز و لاغر پوشاک
	orang-outans U	یکجوربوزینه دراز دست
	long haul <idiom> U	مسافت دراز یا سفرکردن
	repose U	دراز کشیدن غنودن
	weeding U	دراز و لاغر پوشاک
	mongooses U	میمون پوزه دراز
	orang outang U	یکجوربوزینه دراز دست
	long-term U	دوره دراز مدت
	weeded U	دراز و لاغر پوشاک
	i lay on the grass U	روی علف دراز کشیدم
	diaphyseal U	مربوط ببدنهء استخوانهای دراز
	Stretch your legs according to your coverlet . <proverb> U	پایت را به اندازه گلمت دراز کن .
	right angled parallelogram U	مربع مستطیل چارگوش دراز
	rectangle U	چهار گوش دراز مستطیل
	elongating U	دراز کردن امتداد دادن
	elongate U	دراز کردن امتداد دادن
	phalarope U	مرغ ساحلی نوک دراز
	basilica U	کلیساهایی که سالن دراز دارند
	basilicas U	کلیساهایی که سالن دراز دارند
	interminable U	تمام نشدنی بسیار دراز
	elongates U	دراز کردن امتداد دادن