English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
circular probable error U دایره پراکندگی گلوله ها اشتباه احتمالی دایرهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
epicycle U دایرهای که مرکزش روی محیط دایره بزرگتری است ودر مدار دایره بزرگتری حرکت میکند
probable error U اشتباه احتمالی
vertical probable error U اشتباه احتمالی قائم
dispersion error U اشتباه پراکندگی
range probable error U اشتباه احتمالی برد توپ
circle of position U دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
annulus U دایرهای که بوسیلهء گردش یک دایره وراء محیط خودتشکیل گردد
zone of dispersion U منطقه پراکندگی گلوله ها
center of dispersion U مرکزمستطیل پراکندگی گلوله ها
rectangle of dispersion U مستطیل پراکندگی گلوله ها
dispersion error U اشتباه ناشی از پراکندگی تیر
effectiveness clock U دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد
dispersion scale U طبله مخصوص تصحیح پراکندگی مقیاس پراکندگی میزان پراکندگی
contingencies U عملیات احتمالی پیش امد احتمالی
contingency U عملیات احتمالی پیش امد احتمالی
range error U اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد
dispersion pattern U مستطیل پراکندگی طرح پراکندگی
contingency option program U برنامه راه کارهای احتمالی برنامه عملیات مختلف احتمالی
circular scanning U مراقبت دایرهای منطقه تجسس و مراقبت دایرهای
epicycloid U منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
dispersion U پراکندگی منطقه پراکندگی
quadrant U ربع دایره یک چهارم طول قوس دایره
dispersion U پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
glitches U یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
glitch U یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
sensing U تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
misses U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trend U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
miss U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trends U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
sabot U کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
frangible bullet U گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
fire ball U گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
clues U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
clue U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
out of place <idiom> U درجایی اشتباه ،درزمان اشتباه بودن
ogive U ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
deflection pattern U مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
dud U منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
splinterproof U ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
velocity jump U جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
I consider that a mistake. [I regard that as a mistake.] U این به نظر من اشتباه است. [این را من اشتباه بحساب می آورم.]
circulars U دایرهای
cyclic U دایرهای
circular U دایرهای
gyrating U دایرهای
gyrate U دایرهای
gyrated U دایرهای
gyrates U دایرهای
semi circular U نیم دایرهای
circular flow U جریان دایرهای
circle graph U نمودار دایرهای
circular list U لیست دایرهای
shiko dachi U ایستادن دایرهای
rotary motion U حرکت دایرهای
circulars U دایرهای شکل
circular velocity U سرعت دایرهای
polycyclic U چند دایرهای
circular arch U طاق دایرهای
circuit training U تمرین دایرهای
circular motion U حرکت دایرهای
circular U دایرهای شکل
circumferential stress U خستگی دایرهای
hoop stress U تنش دایرهای
endless sling U باربردار دایرهای
circular shift U تغییر مکان دایرهای
molinello U ضربه دایرهای به سر در سابر
circular casing pump U تلمبه پا بده دایرهای
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
base of trajectory U تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
ring sight U شکاف درجه حلقهای یا دایرهای
eye U شکاف درجه دایرهای شکل
heyland diagram U دیاگرام دایرهای ماشین اسنکرون
eyes U شکاف درجه دایرهای شکل
eying U شکاف درجه دایرهای شکل
eyeing U شکاف درجه دایرهای شکل
circular mil U مساحت دایرهای به قطر یک میل
circle eight U چرخش با دایرهای بشکل 8لاتین
even tual U احتمالی
probabilistic U احتمالی
contingency U احتمالی
as may be the case <adv.> U احتمالی
conceivably <adv.> U احتمالی
contingently <adv.> U احتمالی
possibly <adv.> U احتمالی
probable U احتمالی
contingencies U احتمالی
eventual U احتمالی
square base U کف گلوله یا قسمت ته گلوله
rupturing U شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
ruptures U شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
rupture U شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
circle of influence U دایرهای که حد منطقه تاثیررا مشخص میکند
prospect U مشتری احتمالی
acatalepsy U فلسفهء احتمالی
PE U خطای احتمالی
probabilism U احتمالی نگری
ramifications U تبعات احتمالی
probable error U خطای احتمالی
adventures U خطر احتمالی
adventure U خطر احتمالی
probabilistic model U الگوی احتمالی
probabilistic model U مدل احتمالی
gambling U خطر احتمالی
risks U خطر احتمالی
contingency plan U طرح احتمالی
contingent liabilities U بدهیهای احتمالی
risking U خطر احتمالی
contenders U برنده احتمالی
risked U خطر احتمالی
contingent liability U بدهی احتمالی
risk U خطر احتمالی
contingent profit U منفعت احتمالی
contender U برنده احتمالی
prospects U مشتری احتمالی
prospecting U مشتری احتمالی
prospected U مشتری احتمالی
probability limits U حدود احتمالی
probability cost U بهای احتمالی
presumptive U فرضی احتمالی
circular dispersion U قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
dartboards U صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
dartboard U صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
likely U باور کردنی احتمالی
break up of the a proposed marriage U به هم خوردن ازدواج احتمالی
likelier U باور کردنی احتمالی
likly U باور کردنی احتمالی
contingency plan U طرح عملیات احتمالی
radial probability density U چگالی شعاعی احتمالی
likeliest U باور کردنی احتمالی
probabilism U انتخاب وجه احتمالی
dissipation U پراکندگی
variance U پراکندگی
leakages U پراکندگی
dispersion U پراکندگی
diaspora U پراکندگی
scattering U پراکندگی
broadcasts U پراکندگی
broadcast U پراکندگی
spreading U پراکندگی
sparsity U پراکندگی
strewment U پراکندگی
leakage U پراکندگی
scatters U پراکندگی
scatter U پراکندگی
dispersal U پراکندگی
diffusion U پراکندگی
volte U حرکت اسب درگام برداشتن دایرهای بقطر 6متر
poiseuille flow U جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
side spray U بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
buffer zones U منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
norm point U نقطه احتمالی فرود در پرش
contingencey forces U نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
contingent effects U اثرات احتمالی انفجار هستهای
probable U باور کردنی امر احتمالی
buffer zone U منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
contingent zone of fire U منطقه اتش احتمالی توپخانه
coefficient of dispersion U ضریب پراکندگی
rutherford scattering U پراکندگی رادرفورد
coefficient of variation U ضریب پراکندگی
coherent scattering U پراکندگی همدوس
range dispersion U پراکندگی بردی
cone of dispersion U مخروط پراکندگی
range dispersion U پراکندگی در برد
relative dispersion U پراکندگی نسبی
dissipate U پراکندگی کردن
scatter diagram U نمودار پراکندگی
scattergram U نمودار پراکندگی
center of dispersion U مرکز پراکندگی
bragg scattering U پراکندگی براگ
discriminal dispersion U پراکندگی افتراقی
storm smear U پراکندگی طوفان
spread effects U اثرات پراکندگی
dissipating U پراکندگی کردن
sparseness U کم پشتی پراکندگی
dissipates U پراکندگی کردن
scissor U پراکندگی اختلاف
scattering power U قدرت پراکندگی
scatterplot U نمودار پراکندگی
light scattering U پراکندگی نور
longitudinal dispersion U پراکندگی طول
elastic scattering U پراکندگی کشسان
lateral dispersion U پراکندگی جانبی
dispersion rectangle U مستطیل پراکندگی
dispersion U پراکندگی تیر
magnetic leakage U پراکندگی مغناطیسی
interspersal U نثارسازی پراکندگی
dispersion pattern U شکل پراکندگی
dispersion coefficient U ضریب پراکندگی
inelastic scattering U پراکندگی ناکشسان
incoherent scattering U پراکندگی ناهمدوس
light scattering by air molecules U پراکندگی هوا
dispersal area U منطقه پراکندگی
quadrant U ربع دایره ربع محیط دایره
confidence level U احتمالی که یک عدد در محدوده قرار بگیرد
dopes U اطلاعات درباره نتیجه احتمالی مسابقه
dope U اطلاعات درباره نتیجه احتمالی مسابقه
contingency retention stock U اقلام ذخیره برای عملیات احتمالی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com