Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 93 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
academy
U
دانشگاه هنر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
chair
U
کرسی استادی در دانشگاه
chaired
U
کرسی استادی در دانشگاه
chairing
U
کرسی استادی در دانشگاه
chairs
U
کرسی استادی در دانشگاه
Master of Arts
U
صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
Masters of Arts
U
صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
president
U
رئیس دانشگاه
presidents
U
رئیس دانشگاه
matriculation
U
دخول یا نام نویسی در دانشگاه
matriculation
U
امتحان ورودی دانشگاه کنکور
upper class
U
وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
upper classes
U
وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
matriculate
U
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculate
U
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculated
U
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculated
U
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculates
U
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculates
U
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculating
U
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculating
U
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
bachelor
U
مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
bachelors
U
مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
rector
U
رئیس دانشگاه رهبر
rectors
U
رئیس دانشگاه رهبر
semester
U
دوره 61 هفتهای دانشگاه
semesters
U
دوره 61 هفتهای دانشگاه
academies
U
دانشگاه اموزشگاه
academy
دانشگاه
universities
U
دانشگاه
university
U
دانشگاه
college
U
دانشگاه
colleges
U
دانشگاه
vice chancellor
U
معاون رئیس دانشگاه
vice-chancellor
U
معاون رئیس دانشگاه
vice-chancellors
U
معاون رئیس دانشگاه
faculties
U
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
faculty
U
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
Chancellor
U
رئیس دانشگاه
Chancellors
U
رئیس دانشگاه
academic costume
U
لباس رسمی استادی دانشگاه
academicals
U
لباس رسمی استادی دانشگاه
academical
U
دانشجوی دانشگاه
berkeley unix
U
گونهای از UNIX که توسط دانشگاه کالیفرنیا
campus environment
U
محل بزرگی که چندین اتصال کاربر با چندین شبکه دارد مثل دانشگاه یا بیمارستان
chancellery
U
رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه
chancellory
U
رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه
command and general staff college
U
دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
extramural
U
مربوط به خارج از دانشگاه
general staff college
U
دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ
great go
U
امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
he went out in the poll
U
امتحان دانشگاه را گذراندولی امتیاز ویژهای نگرفت
in the schools
U
مشغول دادن امتحانات دانشگاه
jayvee
U
عضو تازه کار تیم ورزشی دانشگاه
matriculant
U
قبول شده در دانشگاه
matricular
U
وابسته بصورت اعضای یک انجمن یا دانش جویان دانشگاه
mattriculation
U
نام نویسی دردانشکده یا دانشگاه
ox man
U
کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
oxonian
U
وابسته به دانشگاه اکسفورد
poll degree
U
درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
proctor
U
مدیر اجرایی دانشگاه
school and college ability test
آزمون توانایی تحصیل درمدرسه و دانشگاه
school doctor
U
استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
send down
U
دانشجویی را از دانشگاه بیرون کردن
spring practice
U
دوره تمرینهای بهاری دانشگاه
staff college
U
دانشگاه جنگ
state university
U
دانشگاه ایالتی
state university
U
دانشگاه دولتی
technical university
U
دانشگاه فنی
the institution of a universit
U
تاسیس دانشگاه
underclassman
U
شاگرد سالهای اول و دوم دانشگاه
university extension
U
تعمیم مزایای دانشگاه بدانش جویانی که دردانشگاه اقامت ندارند
upperclassman
U
کسیکه در کلاسهای عالی دانشگاه یا دبیرستان درس میخواند
varsity
U
تیم اول دانشگاه یا دانشکده دانشگاهی
war college
U
دانشگاه عالی جنگ
alma mater
U
سرود رسمی مدرسه یا دانشگاه
donnish
U
وابسته به یا همانند استاد دانشگاه
O level
U
آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
O levels
U
آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
prep school
U
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
prep schools
U
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
sixth form
U
دورهی آماده سازی برای دانشگاه
sixth forms
U
دورهی آماده سازی برای دانشگاه
Univ
U
دانشگاه
He is majoring in mathematic at the university.
U
در دانشگاه رشته ریاضیات می هواند
He was not admitted to the university.
U
اورا به دانشگاه راه ندادند
As a university professor , his performance stank.
U
طرف گند زد به هر چه استاد دانشگاه !
academia
U
حیطه ای از فعالیت ها و کار مرتبط با تحصیل در دانشگاه
advisee
U
کسی که از مشاور در مدرسه یا دانشگاه کمک می گیرد
polytechnic
U
دانشگاه فناوری
senior technical college
U
دانشگاه فناوری
college of
[music, technology,...]
U
دانشگاه فناوری
University of Applied Sciences
[UAS]
U
دانشگاه فناوری
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com