Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
middy
U
دانشجوی سال دوم نیروی دریایی
midshipman
U
دانشجوی سال دوم نیروی دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
plebeian
U
دانشجوی سال اول نیروی دریایی
plebeians
U
دانشجوی سال اول نیروی دریایی
pleb
U
خشن ورذل دانشجوی سال اول نیروی دریایی
midshipman
U
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
plebe
U
دانشجوی سال اول نیروی دریایی
Other Matches
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
Marine Corps
U
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
blue water school
U
انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
commandant of marine corps
U
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
sea power
U
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
task unit
U
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
bureau of naval personnel
U
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
armada
U
نیروی دریایی
naval
U
نیروی دریایی
armadas
U
نیروی دریایی
naval forces
U
نیروی دریایی
navies
U
نیروی دریایی
navy
U
نیروی دریایی
shore patrol
U
پلیس نیروی دریایی
Admiralty
U
اداره نیروی دریایی
sea captain
U
فرمانده نیروی دریایی
naval
U
وابسته به نیروی دریایی
naval appropriation bill
U
بودجه نیروی دریایی
naval attache
U
وابسته نیروی دریایی
i have served in the navy
U
در نیروی دریایی خدمت کرده ام
seaman recruit
U
سرباز ساده نیروی دریایی
jaygee
U
ناوبان یکم نیروی دریایی
deputy chief of naval operation
U
جانشین فرماندهی نیروی دریایی
Admiralty
U
ادارهء نیروی دریایی دریاسالاری
numbered fleet
U
ناوگان زیرامر نیروی دریایی
boot camp
U
اردوگاه تعلیمات نظامی نیروی دریایی
decreeing
U
حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
decrees
U
حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
decreed
U
حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
decree
U
حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
boot camps
U
اردوگاه تعلیمات نظامی نیروی دریایی
an system
U
سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
sea power
U
نیروی دریایی کشور حاکم بر دریاها
teleman
U
افسر مامور رمز ومخابرات نیروی دریایی
main body
U
عمده قوای کاروان دریایی نیروی اصلی تک
reefer
U
لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
prize court
U
شعبهای از دادگاه اداره نیروی دریایی که باامور....کاردارد
reefers
U
لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
navy component
U
نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
oldster
U
ادم کار کشته که چهار سال در نیروی دریایی کار کرده باشد
seabee
U
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
naval landing party
U
تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
medico
U
دانشجوی طب
piratic
U
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
reenforceŠetc
U
نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
magneto electricity
U
نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
flying cadet
U
دانشجوی هوایی
cadets
U
دانشجوی نظامی
kiwi
U
دانشجوی هوانوردی
kiwis
U
دانشجوی هوانوردی
cadet
U
دانشجوی نظامی
academical
U
دانشجوی دانشگاه
oceanography
U
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
running lights
U
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
petty officer
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kite
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
kites
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart
U
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
petty officers
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
torque
U
نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
juggernaut
U
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
e.m.f
U
force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
juggernauts
U
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
chine
U
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
graduate student
U
دانشجوی بعد از لیسانس
cadet
U
دانشجوی دانشکده افسری
juniors
U
دانشجوی سال سوم
cadets
U
دانشجوی دانشکده افسری
undergraduate
U
دانشجوی دوره لیسانس
undergraduates
U
دانشجوی دوره لیسانس
hebraist
U
دانشجوی زبان عبری
junior
U
دانشجوی سال سوم
freshmen
U
دانشجوی سال اول
sophomores
U
دانشجوی سال دوم
freshman
U
دانشجوی سال اول
agriculturist
U
دانشجوی دانشکدهء کشاورزی
agriculturalist
U
دانشجوی دانشکدهء کشاورزی
sophomore
U
دانشجوی سال دوم
expeditionary
U
نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
air force personnel with the army
U
پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
sea cucumber
U
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
stadimeter
U
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea mark
U
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
students
U
دانشجوی دورههای تخصصی نظامی
student
U
دانشجوی دورههای تخصصی نظامی
freshman
U
دانشجوی سال اول دانشکده
freshmen
U
دانشجوی سال اول دانشکده
electromotive force
U
نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
junior
U
دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
gymnasiast
U
دانشجوی دانشکده یاگیمنازدرالمان یاکشورهای دیگر
juniors
U
دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
academist
U
عضو فرهنگستان فارغ التحصیل یا دانشجوی اکادمی
student teacher
U
شاگرو دانشسرای عالی دانشجوی تعلیم وتربیت
fresher
U
نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
rushee
U
دانشجوی داوطلب شرکت درشبانه روزی پسرانه ودخترانه
freshers
U
نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
convoy joiner
U
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
terns
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marines
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity
U
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
tern
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
attack director
U
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
humanist
U
دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
salutatorian
U
دانشجوی ایراد کننده نطق افتتاحیه جشن فارغ التحصیلی
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
attack force
U
نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
threat force
U
نیروی دشمن نیروی مخالف
buoyancy
U
نیروی بالابر نیروی شناوری
light lists
U
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas
U
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
knot
U
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
self propulsion
U
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
maritime
U
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
rear commodore
U
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
counter force
U
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
allocated manpower
U
نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
free gyroscope
U
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
geomagnetism
U
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
valedictorians
U
دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل که خطابه جشن فارغ التحصیلی را میخواند
valedictorian
U
دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل که خطابه جشن فارغ التحصیلی را میخواند
crash position indicator
U
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
convoy commodore
U
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
army aircraft
U
هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
crash locator beacon
U
برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
light ship
U
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
sofar
U
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobster
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
eagle flight
U
نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
attached strength
U
استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
spotting board
U
طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
salty
U
دریایی
sea born
U
دریایی
sea pier
U
سد دریایی
marines
U
دریایی
saltiest
U
دریایی
benthic
U
ته دریایی
saltier
U
دریایی
seas
U
دریایی
pelagian
U
دریایی
shark
U
سگ دریایی
sharks
U
سگ دریایی
naval
U
دریایی
nautical
U
دریایی
sea
U
دریایی
thalassic
U
دریایی
thalaesic
U
دریایی
dogfish
U
سگ دریایی
maritime
U
دریایی
marine
U
دریایی
pigboat
U
زیر دریایی
seaweed
U
سبزال دریایی
marine railway
U
ریل دریایی
seaweed
U
علف دریایی
seaweeds
U
جلبک دریایی
pharos
U
فانوس دریایی
sea lane
U
مسیر دریایی
seaweed
U
خزه دریایی
sea lanes
U
جاده دریایی
marine regatta
U
ریل دریایی
seaweed
U
جلبک دریایی
maritime law
U
قوانین دریایی
maritime law
U
حقوق دریایی
ocean manifest
U
بارنامه دریایی
maritime commerce
U
بازرگانی دریایی
mariner's compass
U
قطبنمای دریایی
sea lanes
U
مسیر دریایی
marine sand
U
ماسه دریایی
marine insurance
U
بیمه دریایی
sills
U
برامدگی دریایی
marine climate
U
اب و هوای دریایی
sirens
U
اژیر دریایی
sirens
U
حوری دریایی
siren
U
اژیر دریایی
siren
U
حوری دریایی
rock sucker
U
مارماهی دریایی
rover
U
دزد دریایی
naval
U
افسرنیروی دریایی
acaleph
U
گزنه دریایی
navies
U
ناوگان دریایی
sea anemone
U
شقایق دریایی
sea bass
U
گرگ دریایی
sill
U
برامدگی دریایی
otter
U
سمور دریایی
seaweeds
U
خزه دریایی
seaweeds
U
علف دریایی
marine forces
U
تفنگداران دریایی
hurricane lamp
U
چراغ دریایی
hurricane lamps
U
چراغ دریایی
seaplane
U
هواپیمای دریایی
marooner
U
دزد دریایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com