Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
i had a great wish to see him
U
داشتم که اورا به بینم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
let me see
U
به بینم
i will see sbout it
U
تا به بینم
neither i or he sees it
U
نه من انرا می بینم نه او
I see very little of her .
U
خیلی کم اورامی بینم
I blame you for it. I put it down to you.
U
اینرا از چشم تومی بینم
I can see an innate ability in that follow .
دراو مایه و شایستگی می بینم
How come we dont see you more pften?
U
چطور دیگه زیاد تورانمی بینم ؟
I cant see much difference in them.
U
فرق زیادی بین آنها نمی بینم
I am glad to see you up and about.
خوشحالم از اینکه شما را سر پا وسر حال می بینم
i had a lettr from him
U
نامهای از او داشتم
i had him sing
U
وا داشتم بخوانم
I had a letter from my father .
U
از پدرم کاغذ داشتم
i was in an awkword p
U
وضع بدی داشتم
i was busy at the moment
U
در ان وقت کار داشتم
I was saying to myself that. . .
U
داشتم تو دلم می گفتم که ...
i had twowins and onedefc
U
من دو برد داشتم و یک باخت
her
U
اورا
i kind of liked it
U
میشود گفت دوست داشتم
i kind of liked it
U
من تا اندازهای انرا دوست داشتم
i had barely time to get out
U
همینقدروقت داشتم که بیرون بروم
it is like that .i had before
U
مانند ان است که پیشتر داشتم
they proclaimed him sovereign
U
جلوس اورا
he was sent to england
U
اورا فرستادندبانگلستان
I spoke my mind.
U
آنچه دردل داشتم بزبان آوردم
As for me , I was going crazy ( mad ) .
U
مرا می گویی داشتم دیوانه می شدم
i had many books he had none
U
من کتابهای بسیار داشتم اوهیچ نداشت
i lent him what money i had
U
هرچه پول داشتم به او وام دادم
my latehusband
U
شوهری که اخیر داشتم مرحوم شوهرم
I'd like to ask her out.
U
من دوست داشتم او
[زن]
را به بیرون دعوت کنم.
they intended to kill him
U
قصدکشتن اورا داشتند
out with him
U
اورا بیرون کنید
they intended to kill him
U
میخواستند اورا بکشند
My jaw dropped to the floor!
<idiom>
U
از تعجب داشتم شاخ در می آوردم!
[اصطلاح روزمره]
Could I have a word with you ?
U
عرضی داشتم (چند کلمه صحبت دارم )
I'd
U
مخفف should I و Iwouldبمعنی من میبایستی و Ihadبمعنی من باید و من داشتم
I had a very bad headache, a fever, and my whole body was shaking.
U
من سردرد شدید و تب داشتم و تمام بدنم می لرزید.
They consider him as an outsider .
U
اورا غریبه بحساب می آورند
he was ordained priest
U
اورا بسمت کشیش گماشتند
I wish I could meet ( see ) her .
U
کاش می توانستم اورا ببینم
Such extravagances ruined him.
U
این ولخرجی ها اورا زمین زد
His path was strewn with flowers .
U
مقدم اورا گلباران کردند
We havent seen him for ages.
U
سالهاست اورا ندیده ایم
He was not admitted to the university.
U
اورا به دانشگاه راه ندادند
He is called by this name.
U
اورا به این رسم می خوانند
They gave him a sound thrashing .
U
اورا کتک مفصلی زدند
I wI'll get (persuade)him to sign .
U
اورا حاضر بامضاء می کنم
the instant i saw him
U
بمحض اینکه اورا دیدم
I sent him on an errand.
U
اورا دنبال یک کاری فرستادم
I foud myself in opposition to my friends on this question .
U
در مورد این موضوع نظریات مخالفی با دوستانم داشتم
I wonder what lies in store for me in the future.
U
من دوست داشتم بدانم که برای من در آینده چه پیش می آید.
The referee put a boycott on him .
U
داور اورا از بازی محروم کرد
She was pretty when I saw her at close quarters .
U
از نزدیک که اورا دیدم خوشگه بود
they a his death to poison
U
مرگ اورا ازخوردن زهرمی دانند
Providence watches over him.
U
از عالم غیب اورا حفا ظت می کنند
the police are on his track
U
مامورین شهربانی اورا دنبال می کنند
I gave him a piece of my mind . I told him off. I gave him a good dressing down .
U
اورا شستم وگذاشتم کنار ( پر خاش )
he was engagedon probation
U
بعنوان کاراموزی اورا استخدام کردند
Leave her alone.
U
اورا تنها (بحال خود ) بگذار
I reckoned him as my friend.
U
اورا دوست خود حساب می کردم
the churach built him up
U
کلیسا اورا تربیت یا تهذیب اخلاق کرد
diver's mate
U
یار اب باز که اورا ازاب بالا می کشد
The bandits stripped him of all his belongines .
U
دزدهای سر گردنه ( راهزنان ) اورا لخت کردند
She loves him in spite lf sll his faults .
U
با وجود تمام عیبهایش اورا دوست دارد
Everybody condemned his foolish behaviour .
U
همه رفتار نادرست اورا محکوم کردند
To squash someone .
U
تو دهن کسی زدن ( اورا خاموش وخفه کردن )
he should better to led than
U
باید اورا دلالت کرد زور فایده ندارد
she was her putative daughter
U
اورا دختری فرض میکرد مشهور بودکه وی دختراوست
that book will immortalize him
U
ان کتاب نام اورا تا جاویدان زنده نگاه خواهد داشت
to hold any one to ransom
U
کسیرا در توقیف نگاه داشتن تااینکه با دادن فدیه اورا ازادکنند
antigone
U
دختری که همراه پدر نابینای خود به اتیکا رفت و تا زمان مرگ پدرش اورا خدمت کرد
retaining fee
U
وجهی که بطور مستمرپرداخت به وکیل پرداخت شودتا از خدمات حقوقی اومستمرا" استفاده شود یا اورا از قبول وکالت طرف مقابل بازدارند
they rejected his proposition
U
پیشنهاد وی را رد کگردن پیشنهاد اورا نپذیرفتند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com