Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
episode
U
داستان فرعی
episodes
U
داستان فرعی
underplot
U
داستان فرعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
subplot
U
داستان یا موضوع فرعی وتبعی رمان یانمایشنامه
Other Matches
this story is improbable
U
این داستان راست نمینماید این داستان بعید بنظر میرسد
subspecies
U
قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
by pass
U
بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass
U
گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype
U
بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
stbtitle
U
عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
novella
U
داستان
story
U
داستان
marchen
U
داستان
fables
U
داستان
conte
U
داستان
apologue
U
داستان
tale
U
داستان
tales
U
داستان
fable
U
داستان
anecdotage
U
داستان
to invent stories
U
داستان ساختن
novel
U
کتاب داستان
to spin yarns
U
داستان ساختن
fairy tale
U
داستان جن و پری
fairy tales
U
داستان جن و پری
novels
U
کتاب داستان
storybook
U
داستان نامه
conte
U
داستان کوتاه
storybook
U
کتاب داستان
fictionist
U
داستان نویس
make-up
U
داستان ساختگی
decameron
U
داستان نامه
an interesting story
U
داستان با مزه
an iliad of woes
U
داستان بدبختبی
whodunit
U
داستان پلیسی
whodunits
U
داستان پلیسی
whodunnits
U
داستان پلیسی
novelettes
U
داستان کوتاه
novelette
U
داستان کوتاه
short story
داستان کوتاه
epitasis
U
حداعلای داستان
narration
U
داستان داستانسرایی
novelet
U
داستان کوتاه
in a narrative style
U
بسبک داستان
flashback
U
بازگوی داستان
flashbacks
U
بازگوی داستان
hermitically
U
هلوان داستان
storyteller
U
داستان سرا
storytellers
U
داستان سرا
narrator
U
گوینده داستان
narrators
U
گوینده داستان
short stories
U
داستان کوتاه
fictions
U
داستان اختراع
heroes
U
پهلوان داستان
catastrophes
U
عاقبت داستان
hero
U
پهلوان داستان
fiction
U
داستان اختراع
parable
U
داستان اخلاقی
narratives
U
داستان داستانسرایی
narrative
U
داستان داستانسرایی
parables
U
داستان اخلاقی
catastrophe
U
عاقبت داستان
sublease
U
اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
fictionalizes
U
داستان سرایی کردن
fictionalising
U
بصورت داستان دراوردن
fictionalising
U
داستان سرایی کردن
fictionalize
U
بصورت داستان دراوردن
fictionalize
U
داستان سرایی کردن
fictionalized
U
بصورت داستان دراوردن
fictionalized
U
داستان سرایی کردن
fictionalizes
U
بصورت داستان دراوردن
fictionalises
U
داستان سرایی کردن
fictionalizing
U
بصورت داستان دراوردن
fictionalizing
U
داستان سرایی کردن
sob story
U
داستان گریه اور
cliff-hangers
U
مطلب یا داستان جالب
cliff hanger
U
مطلب یا داستان جالب
novelize
U
بشکل داستان در اوردن
science fiction
U
داستان تخیلی علمی
invention of a false story
U
جعل داستان دروغی
serialist
U
داستان نویس سریال
sob stories
U
داستان گریه اور
story recall test
U
ازمون یاداوری داستان
fairy tale
U
داستان باور نکردنی
cliff-hanger
U
مطلب یا داستان جالب
fairy tales
U
داستان باور نکردنی
ruise
U
شایعات داستان ساختگی
fictionalises
U
بصورت داستان دراوردن
fictionalised
U
داستان سرایی کردن
personages
U
شخصیت بازیگران داستان
anecdotal evidence
U
شواهد داستان گونه
catastrophical
U
مربوط به عاقبت داستان
donnee
U
موضوع داستان یا درام
personage
U
شخصیت بازیگران داستان
That's not so!
U
داستان اینطوری نیست!
sob story
<idiom>
U
داستان اشک آور
story
U
اشکوب داستان گفتن
fictionize
U
داستان سرایی کردن
story
U
بصورت داستان در اوردن
fictionize
U
بصورت داستان دراوردن
fictionalised
U
بصورت داستان دراوردن
novelistic
U
وابسته به داستان و رمان
make a picture story test
آزمون داستان سازی مصور
yarns
U
الیاف داستان افسانه امیز
character
U
شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
make up
U
ساختمان یاحالت داستان ساختگی
pastorale
U
شعرویاموسیقی روستایی داستان شبانی
cartoon
U
تصویر مضحک داستان مصور
characters
U
شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
yarn
U
الیاف داستان افسانه امیز
cartoons
U
تصویر مضحک داستان مصور
What's behind all this?
U
معنی این داستان چه است؟
to be back to square one
<idiom>
U
دوباره به اول داستان رسیدن
tracts
U
داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
tract
U
داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
lays
U
تخم گذاردن داستان منظوم
lay
U
تخم گذاردن داستان منظوم
romances
U
کتاب رمان داستان عاشقانه
heroically
U
زنی که قهرمان داستان باشد
heroines
U
زنی که قهرمان داستان باشد
The scene of the nover is laid in scotland.
U
صحنه داستان دراسکاتلند است
heroine
U
زنی که قهرمان داستان باشد
iliad
U
داستان حماسی منسوب به هومر
romance
U
کتاب رمان داستان عاشقانه
folktale
U
افسانههای قومی واجدادی داستان ملی
cycles
U
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycled
U
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cock-and-bull stories
U
داستان جعلی برای تعریف ازخود
this play does not stage well
U
این داستان خوب در نمایش در نمیاید
cock-and-bull story
U
داستان جعلی برای تعریف ازخود
cycle
U
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
The whole story was faked up .
U
تمام داستان قلابی وساختگه بود
Her sad story moved us to tears.
U
داستان غم انگیزش همه ما را بگریه انداخت
The moral of the story is that …
U
نتیجه اخلاقی این داستان اینست که ...
cock and bull story
U
داستان جعلی برای تعریف ازخود
That story is as old as the hills.
U
داستان خیلی طول و دراز است.
That's another story.
U
این داستان
[قضیه]
دیگری است.
skald
U
شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
achilles
اشیل یا اخلیوس قهرمان داستان ایلیاد هومر
The moral point of this story is that…
U
مقصود از این کتاب داستان درواقع اینست که ...
rhapsodies
U
اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
rhapsody
U
اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
pick wickian
U
شبیه پیکویک قهرمان داستان نگارش چارلز دیکنز
roman a clef
U
داستان واقعی که نام شخصیتهای ان بطور ناشناس برده شده
sikt
U
قطعه خوش مزه داستان مضحک کاباره هاونمایشهای واریته
sub dam
U
سد فرعی
accessorial
U
فرعی
secondary effect
U
اثر فرعی
second class
U
فرعی
minor
U
فرعی
succursal
U
فرعی
fall-out
[side effect]
U
اثر فرعی
spillover effect
U
اثر فرعی
min
U
فرعی
extrinsic
U
فرعی
half deck
U
پل فرعی
adverse reaction
U
اثر فرعی
by-effect
U
اثر فرعی
byeffect
U
اثر فرعی
adjuncts
U
فرعی
adjunct
U
فرعی
incidents
U
فرعی
inferior
U
فرعی
inferiors
U
فرعی
subalterns
U
فرعی
petty
U
فرعی
lateral
U
فرعی
derivatives
U
فرعی
derivative
U
فرعی
tributaries
U
فرعی
tributary
U
فرعی
branch line
U
خط فرعی
branch lines
U
خط فرعی
secondary
U
فرعی
accessory
U
فرعی
by
U
فرعی
subsidiaries
U
فرعی
subsidiary
U
فرعی
ancillary
U
فرعی
subaltern
U
فرعی
incident
U
فرعی
follow up
U
تعقیب کردن دنباله داستان را شرح دادن تماس با بیمارپس ازتشخیص یا درمان
Let me back up and explain how ...
U
به من اجازه بدهید از اول داستان در گذشته شروع بکنم و توضیح بدهم که چطور ...
agamemnon
U
اگاممنون پادشاه مایسنا که منازعهء او با اشیل مقدمهء داستان حماسی ایلیاد است
minor arts
U
هنرهای فرعی
accessory
U
دعوای فرعی
annexes
U
شعبه فرعی
subgenus
U
تیره فرعی
link road
U
راه فرعی
lay shaft
U
میله فرعی
subspace
U
فضای فرعی
minor constituent
U
عنصر فرعی
minor elements
U
عناصر فرعی
suborder
U
راسته فرعی
subsidiary company
U
شرکت فرعی
subdivision
U
بخش فرعی
subdivisions
U
بخش فرعی
submenu
U
منوی فرعی
annex
U
شعبه فرعی
subgenus
U
جنس فرعی
municipal road
U
راه فرعی
by product material
U
فراورده فرعی
minor league
U
لیگ فرعی
annexing
U
شعبه فرعی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com