English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
parable U داستان اخلاقی
parables U داستان اخلاقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
The moral of the story is that … U نتیجه اخلاقی این داستان اینست که ...
Other Matches
moralizing U نتیجه اخلاقی گرفتن از اخلاقی کردن
moralises U نتیجه اخلاقی گرفتن از اخلاقی کردن
moralised U نتیجه اخلاقی گرفتن از اخلاقی کردن
moralized U نتیجه اخلاقی گرفتن از اخلاقی کردن
moralizes U نتیجه اخلاقی گرفتن از اخلاقی کردن
moralize U نتیجه اخلاقی گرفتن از اخلاقی کردن
moralising U نتیجه اخلاقی گرفتن از اخلاقی کردن
intuitivism U اصولی که بموجب ان مبادی اخلاقی را حسی میدانند اصول اخلاقی حسی
antinomian U مخالفین اصول اخلاقی فرقهای از مسیحیان که مخالف مراعات اصول اخلاقی بودند و اعتقادداشتند که خداوند در همه حال نسبت به مسیحیان لطف دارد
this story is improbable U این داستان راست نمینماید این داستان بعید بنظر میرسد
ethical U اخلاقی
immorality U بد اخلاقی
gnomic U اخلاقی
petulance U بد اخلاقی
petulancy U بد اخلاقی
moral U اخلاقی
code of ethics U ضوابط اخلاقی
dual morality U دوگانگی اخلاقی
ethical relativism U نسبیت اخلاقی
ethical code U ضوابط اخلاقی
sinuosity U انحراف اخلاقی
ethicize U اخلاقی کردن
obliquity U انحراف اخلاقی
moral perception U حس تشخیص اخلاقی
moral education U اموزش اخلاقی
imputability U مسئولیت اخلاقی
immorally U از ازروی بد اخلاقی
moralistic U تحمیلگر اخلاقی
good naturedly U به خوش اخلاقی
fables U حکایت اخلاقی
fable U حکایت اخلاقی
superego U شخصیت اخلاقی
precepts U قاعده اخلاقی
precept U قاعده اخلاقی
byword U گفته اخلاقی
bywords U گفته اخلاقی
conduct U رفتار اخلاقی
immoral U غیر اخلاقی
principle U اخلاقی کردن
principle U اصل اخلاقی
apologue U حکایت اخلاقی
low [morally bad] <adj.> U بد [از نظر اخلاقی]
conducts U رفتار اخلاقی
conducting U رفتار اخلاقی
conducted U رفتار اخلاقی
maxim U گفته اخلاقی
maxims U گفته اخلاقی
reform school U مدرسه تهذیب اخلاقی
on principle U از لحاظ قیود اخلاقی
perversions U انحراف جنسی یا اخلاقی
psychodrama U نمایش اخلاقی وانتقادی
fortitude U شهامت اخلاقی شکیبایی
moral realism U واقع نگری اخلاقی
ethics U اصول اخلاقی اخلاقیات
axiological U مبحث نوامیس اخلاقی
chung shin sooyak U فرهنگ اخلاقی تکواندو
cloaca U مرکز مفاسد اخلاقی
foibles U صعف اخلاقی ضعف
foible U صعف اخلاقی ضعف
frailly U بطورشکننده باضعف اخلاقی
perversion U انحراف جنسی یا اخلاقی
generosity <adj.> U گذشت [صفت اخلاقی]
tropologic U دارای تفسیر اخلاقی
moralist U فیلسوف یا معلم اخلاق اخلاقی
moralists U فیلسوف یا معلم اخلاق اخلاقی
inofficious U خارج ازوفیفه اخلاقی یاطبیعی
amoral U بدون احساس مسئولیت اخلاقی
principle U مرام اخلاقی قاعده کلی
unmorality U عدم مراعات اصول اخلاقی
To be short tempered with someone. U با کسی تندی کردن ( بد اخلاقی )
scruple U نهی اخلاقی وسواس باک
axiomatic U حاوی پند یا گفتههای اخلاقی
utilitarian U معتقدباصل اخلاقی سودمند گرایی سودمندگرا
de rigueur U از نظر سنتی یا اخلاقی الزام اور
deontology U وفیفه شناسی علم وفایف اخلاقی
I feel morally bound to … U از نظر اخلاقی خود را مقید می دانم که ...
puritanic U سخت گیریا متظاهردر اموردینی یا اخلاقی
to draw a moral U معنی یا نتیجه اخلاقی داستانی را فهماندن
to preach moral principles U اصول اخلاقی را وعظ و تلقین کردن
an unprincipled conduct U رفتاریکه مبنای اخلاقی صحیحی نداشته باشد
frailties U نحیفی خطایی که ناشی ازضعف اخلاقی باشد
to point a moral U اصل اخلاقی را نشان دادن یابکار بردن
shyster U کسیکه در قانون وسیاست فاقداصول اخلاقی است
preachify U بطور کسالت اوروعظ یا بحث اخلاقی کردن
frailty U نحیفی خطایی که ناشی ازضعف اخلاقی باشد
fable U داستان
anecdotage U داستان
conte U داستان
tales U داستان
apologue U داستان
tale U داستان
story U داستان
fables U داستان
novella U داستان
marchen U داستان
ethic U روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
storybook U داستان نامه
novelet U داستان کوتاه
an interesting story U داستان با مزه
underplot U داستان فرعی
to invent stories U داستان ساختن
epitasis U حداعلای داستان
decameron U داستان نامه
storybook U کتاب داستان
conte U داستان کوتاه
hermitically U هلوان داستان
to spin yarns U داستان ساختن
fairy tales U داستان جن و پری
fairy tale U داستان جن و پری
in a narrative style U بسبک داستان
fictionist U داستان نویس
an iliad of woes U داستان بدبختبی
storytellers U داستان سرا
catastrophes U عاقبت داستان
narration U داستان داستانسرایی
narrators U گوینده داستان
catastrophe U عاقبت داستان
fictions U داستان اختراع
narrator U گوینده داستان
fiction U داستان اختراع
storyteller U داستان سرا
flashbacks U بازگوی داستان
flashback U بازگوی داستان
heroes U پهلوان داستان
narrative U داستان داستانسرایی
whodunit U داستان پلیسی
whodunits U داستان پلیسی
novels U کتاب داستان
hero U پهلوان داستان
episodes U داستان فرعی
novel U کتاب داستان
episode U داستان فرعی
novelettes U داستان کوتاه
novelette U داستان کوتاه
short story داستان کوتاه
short stories U داستان کوتاه
narratives U داستان داستانسرایی
whodunnits U داستان پلیسی
make-up U داستان ساختگی
This is contray to all moral principles ( codes ) . U این کار مخالف کلیه اصول وضوابط اخلاقی است
conscientious objectors U کسی که بعلل اخلاقی یا عقایدمذهبی از دخول در ارتش خودداری کند
conscientious objector U کسی که بعلل اخلاقی یا عقایدمذهبی از دخول در ارتش خودداری کند
sob story <idiom> U داستان اشک آور
fictionalises U داستان سرایی کردن
story recall test U ازمون یاداوری داستان
fictionalising U بصورت داستان دراوردن
fictionalising U داستان سرایی کردن
serialist U داستان نویس سریال
fictionalize U بصورت داستان دراوردن
ruise U شایعات داستان ساختگی
fairy tale U داستان باور نکردنی
fictionalize U داستان سرایی کردن
fictionalized U بصورت داستان دراوردن
fictionalized U داستان سرایی کردن
donnee U موضوع داستان یا درام
fictionalises U بصورت داستان دراوردن
That's not so! U داستان اینطوری نیست!
story U اشکوب داستان گفتن
story U بصورت داستان در اوردن
fairy tales U داستان باور نکردنی
anecdotal evidence U شواهد داستان گونه
fictionalizes U داستان سرایی کردن
science fiction U داستان تخیلی علمی
fictionalised U بصورت داستان دراوردن
fictionalised U داستان سرایی کردن
fictionalizes U بصورت داستان دراوردن
cliff-hangers U مطلب یا داستان جالب
invention of a false story U جعل داستان دروغی
catastrophical U مربوط به عاقبت داستان
cliff hanger U مطلب یا داستان جالب
fictionize U داستان سرایی کردن
personages U شخصیت بازیگران داستان
personage U شخصیت بازیگران داستان
fictionize U بصورت داستان دراوردن
sob stories U داستان گریه اور
novelistic U وابسته به داستان و رمان
novelize U بشکل داستان در اوردن
fictionalizing U داستان سرایی کردن
cliff-hanger U مطلب یا داستان جالب
fictionalizing U بصورت داستان دراوردن
sob story U داستان گریه اور
institutionalism U سیاست ترویج امور خیریه واصلاح بزهکاران از طرق اخلاقی و تادیبی
heroines U زنی که قهرمان داستان باشد
heroically U زنی که قهرمان داستان باشد
What's behind all this? U معنی این داستان چه است؟
heroine U زنی که قهرمان داستان باشد
yarns U الیاف داستان افسانه امیز
cartoon U تصویر مضحک داستان مصور
yarn U الیاف داستان افسانه امیز
lays U تخم گذاردن داستان منظوم
cartoons U تصویر مضحک داستان مصور
tracts U داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
tract U داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
character U شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
lay U تخم گذاردن داستان منظوم
characters U شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
to be back to square one <idiom> U دوباره به اول داستان رسیدن
pastorale U شعرویاموسیقی روستایی داستان شبانی
The scene of the nover is laid in scotland. U صحنه داستان دراسکاتلند است
iliad U داستان حماسی منسوب به هومر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com