Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
disinfectant
U
داروی ضد عفونی ماده گندزدا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
septic
U
ماده عفونی
fumigant
U
ماده ضد عفونی کننده تدخینی
benzocaine
U
ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
sterilizer
U
گندزدا
antiseptic
U
گندزدا
antiseptics
U
گندزدا
antiseptics
U
گندزدا ضدعفونی
antiseptic
U
گندزدا ضدعفونی
exsiccant
U
داروی خشکاننده داروی خشکی اور
exsiccative
U
داروی خشکاننده داروی خشکی اوز
antimalarial
U
داروی مربوط بدرمان مالاریا داروی ضد مالاریا
thermite
U
ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset
U
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
materialism
U
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
photoresist
U
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
disinfectant
U
ضد عفونی
asepsis
U
ضد عفونی
infectious
U
عفونی
disinfection
U
ضد عفونی
pestiferous
U
عفونی
zymotic
U
عفونی
decontamination
U
ضد عفونی
disinfecting
U
ضد عفونی کردن
saperaemia
U
عفونی خون
infect
U
عفونی کردن
disinfected
U
ضد عفونی کردن
infectiousness
U
عفونی بودن
infects
U
عفونی کردن
disinfect
U
ضد عفونی کردن
infecting
U
عفونی کردن
septic
U
جسم عفونی
fumigation
U
ضد عفونی سازی
disinfects
U
ضد عفونی کردن
antisepsis
U
حالت ضد عفونی
antisepticize
U
ضد عفونی کردن
antiseptic
U
دوای ضد عفونی
asepticize
U
ضد عفونی کردن
the wound was infected
U
زخم عفونی شد
antiseptics
U
دوای ضد عفونی
coolants
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
gunk
U
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
coolant
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
dope
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dopes
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
female connector
U
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
infectiously
U
بطور مسری یا عفونی
decontaminates
U
رفع الودگی ضد عفونی کردن
scrubs
U
ضد عفونی برای عمل جراحی
scrubbed
U
ضد عفونی برای عمل جراحی
scrubbing
U
ضد عفونی برای عمل جراحی
decontaminating
U
رفع الودگی ضد عفونی کردن
scrub
U
ضد عفونی برای عمل جراحی
decontaminate
U
رفع الودگی ضد عفونی کردن
decontaminated
U
رفع الودگی ضد عفونی کردن
quarantining
U
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantines
U
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantined
U
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantine
U
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
sanitary napkin
U
دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
yaws
U
بیماری مسری و عفونی حاصله در اثراسپیروکتی بنام
sanitary napkins
U
دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
pigments
U
ماده رنگی ماده ملونه
fuelled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment
U
ماده رنگی ماده ملونه
fuel
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
sepsis
U
مسمومیت عفونی حاصله در اثر جذب باکتریهاومواد فاسد بخون
gynandromorph
U
جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
febrifnge
U
داروی تب بر
pyretic
U
داروی تب بر
antifebrine
U
داروی تب بر
pulmonic
U
داروی شش
antipyretic
U
داروی تب بر
oogamete
U
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
sedatives
U
داروی مسکن
patent medicines
U
داروی اسپسیالیته
eyewash
U
داروی چشم
haematogen
U
داروی خون زا
patent medicines
U
داروی اختصاصی
galactopoietic
U
داروی شیرزا
anorexic
U
داروی اشتها کم کن
gossypium
U
داروی فشار
wormseed
U
داروی ضد کرم
wormroot
U
داروی ضد کرم
stimulant drug
U
داروی محرک
sedative
U
داروی مسکن
patent medicine
U
داروی اختصاصی
drug
U
داروی مخدر
drugged
U
داروی مخدر
roborant
U
داروی نیروبخش
toxicant
U
داروی سمی
liverwort
U
داروی جگر
anodyne
U
داروی دردزا
drugging
U
داروی مخدر
depilatory
U
داروی ازاله مو
miticide
U
داروی موش کش
relaxant
U
داروی بیحالی
vomitoryt
U
داروی قی اور
tickicide
U
داروی کنه کش
galenical
U
داروی گیاهی
patent medicine
U
داروی اسپسیالیته
drugs
U
داروی مخدر
jalap
U
داروی مسهل
all heal
U
داروی هردرد
aperient
U
داروی ملین
rubella
U
داروی محمره
ataractic
U
داروی مسکن
ataraxic
U
داروی مسکن
obstruent
U
داروی قابض
nepenthes
U
داروی غمزدا
antiparalytic
U
داروی ضدفلج
antimanic ru
U
داروی ضد شیدایی
psychoactive drug
U
داروی روانگردان
allheal
U
داروی هر درد
anesthetic
U
داروی بیهوشی
anesthetic
U
داروی بیحسی
anticonvulsive
U
داروی ضد تشنج
antidepressant
U
داروی ضد افسردگی
antidepressive
U
داروی ضد افسردگی
antihistamine
U
داروی ضد هیستامین
pain killer
U
داروی درد کش
eye wash
U
داروی چشم
narcitic
U
داروی مخدر
psoric
U
داروی جرب
psychedelic
U
داروی توهم زا
pep pills
U
داروی انگیزان
pep pill
U
داروی انگیزان
downers
U
داروی مسکن
downer
U
داروی مسکن
digestant
U
داروی گوارنده
corrobrant
U
داروی نیروبخش
bute
U
داروی ضد درد
carminative
U
داروی ضد نفخ
cephalalgic
U
داروی سردرد
nepenthe
U
داروی غمزدا
cholagogue
U
داروی زرداب کش
parturifacient
U
داروی درد تند کن
cure-alls
U
داروی همه درد
splenetic
U
اسپرزی داروی اسپرز
cure-all
U
داروی همه درد
patent medicines
U
داروی ثبت شده
overdose
U
داروی بیش از حد لزوم
odontalgic
U
داروی دندان درد
patent medicine
U
داروی ثبت شده
narcitic
U
داروی خواب اور
overdoses
U
داروی بیش از حد لزوم
permissible dosage
U
میزان داروی مجاز
narcotism
U
اثر داروی مخدر
salve
U
داروی تسکین دهنده
narcotize
U
داروی مسکن دادن
alleviative
U
داروی تسکین دهنده
downers
U
داروی خواب آور
downer
U
داروی خواب آور
antihistamines
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-histamines
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-histamine
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anesthetics
U
بی حسی داروی بیهوشی
anaesthetics
U
بی حسی داروی بیهوشی
anaesthetic
U
بی حسی داروی بیهوشی
astringent
U
سفت داروی قابض
injection
U
داروی تزریق کردنی
anaesthesia
U
بی حسی داروی بیهوشی
aphrodisiacs
U
داروی مقوی غرایزجنسی
vomitive
U
برگرداننده داروی قی اور
panaceas
U
داروی همه درد
panacea
U
داروی همه درد
acopon
U
داروی نیرو بخش
antiphlogistic
U
داروی اماس نشان
ataractic
U
داروی ارام کننده
restrictive
U
داروی پیش گیر
dopes
U
اگاهی داروی مخدر
dope
U
اگاهی داروی مخدر
elixir of life
U
داروی زندگی بخش
escharotic
U
داروی سوزاننده یا خشکاننده
ophthalmic
U
داروی چشم درد
aphrodisiac
U
داروی مقوی غرایزجنسی
detergents
U
داروی پاک کننده
psychedelic
U
داروی روان گردان
emetic
U
داروی استفراغ اور
emetics
U
داروی استفراغ اور
ataraxic
U
داروی ارام کننده
haemostatic
U
داروی خون بند
soporific
U
داروی خواب اور
sudatory
U
داروی عرق اور
tranquilizer
U
داروی تسکین دهنده
truth drug
U
داروی کشف حقیقت
detergent
U
داروی پاک کننده
arcanum
U
راز کیمیاگری داروی سری
sympathomimetic drug
U
داروی برانگیزنده دستگاه سمپاتیک
elaterium
U
داروی مسهل که ازشیره خرخیارمیسازند
calefacient
U
داروی گرم کننده گرمی ده
styptic
U
داروی بند اور خون
anesthetic
U
داروی بی هوشی بی هوش کننده
sternutator
U
داروی عطسه واشک اور
suppressant
U
داروی جلوگیر
[مثال اشتها]
hydragogue
U
داروی پیشاب اور یادافع اب
to drug somebody
U
به کسی داروی مخدر دادن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com