Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
deficient
U
دارای کمبود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
defective
U
دارای کمبود معیوب
Other Matches
short-handed
U
داشتن کمبود نیروی انسانی کمبود نفرات
short handed
U
داشتن کمبود نیروی انسانی کمبود نفرات
deficit
U
کمبود
deficits
U
کمبود
deficiency
U
کمبود
shortfall
U
کمبود
shortfalls
U
کمبود
shortages
U
کمبود
deficiencies
U
کمبود
shortcoming
U
کمبود
shortage
U
کمبود
shortcomings
U
کمبود
shortsage
U
کمبود
leakage
U
کمبود
leakages
U
کمبود
anoxia
U
کمبود اکسیژن
hard up
<idiom>
U
کمبود پول
lacking
U
فقدان کمبود
time trouble
U
کمبود وقت
lacks
U
کمبود نیازمندی
lacked
U
کمبود نیازمندی
lack
U
کمبود نیازمندی
underpopulation
U
کمبود جمعیت
oxygen deficit
U
کمبود اکسیژن
leakage
U
کمبود و کسری
leakages
U
کمبود کسر
leakages
U
کمبود و کسری
leakage
U
کمبود کسر
scurvy
U
کمبود ویتامین C
credit tightness
U
کمبود اعتباری
scorbutic
U
ناشی از کمبود ویتامین C
lack of confidence
U
کمبود اعتماد به نفس
acholia
U
فقدات یا کمبود صفرا
lack of self-confidence
U
کمبود اعتماد به نفس
immunodeficiency
U
کمبود ایمنی
[پزشکی]
immune defect
U
کمبود ایمنی
[پزشکی]
short supply
U
اماد کمبود دار
shortcoming
U
نکته ضعف کمبود
shortcomings
U
نکته ضعف کمبود
leukopenia
U
کمبود گویچههای سفیدخون
dearth
U
قحط و غلا کمبود
labor shortage
U
کمبود نیروی کار
understaffed
U
دچار کمبود کارمند
beriberi
U
بیماری کمبود ویتامن B
electron deficient molecules
U
مولکولهای با کمبود الکترون
avitaminosis
U
کمبود ویتامینها در بدن
deficit
U
کسر موازنه کمبود سرمایه
attenuation
U
کاهش یا کمبود قدرت سیگنال
mulnutrition
U
کمبود مواد غذائی در بدن
deficits
U
کسر موازنه کمبود سرمایه
hypoxia
U
کمبود اکسیژن در بافتهای بدن
degradation
U
کمبود توانایی پردازش به علت خرابی
deficits
U
کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
deficit
U
کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
xerophthalmia
U
رمد چشم مرضی در اثر کمبود ویتامین A
The room is stuffy.
U
هوای اتاق سنگین است (کمبود اکسیژن)
charge
U
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
charges
U
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
degradation
U
کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
tare and tret
U
وزن بسته یا لفاف یا جعبه محموله و مقدار کمبود وزنی که در نتیجه حمل و نقل درمحموله ایجاد میشود وقابل قبول است
nonaligned
U
نوک خواندن که در همان محل رسانه مغناطیسی نیست که نوک نوشتن بود. تولید کمبود کیفیت سیگنال
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
increasing cost industry
U
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
footy
U
دارای پا
odoriferous
U
دارای بو
three-legged
U
دارای سه پا
bilabiate
U
دارای دو لب
glochidiate
U
دارای مو
iodic
U
دارای ید
trilinear
U
دارای سه خط
fraught with
U
دارای
three legged
U
دارای سه پا
pileate
U
دارای کلاهک
copperbottomed
U
دارای ته مسی
petiolated
U
دارای دمگل
pinnular
U
دارای برگچه
primiparous
U
دارای یک اولاد
pinnular
U
دارای بالچه
prerogative
U
دارای حق ویژه
pre emptive
U
دارای حق شفعه
polygamous
U
دارای چند زن
plumose
U
دارای دسته پر
preemptor
U
دارای حق شفعه
prerogatived
U
دارای حق ویژه
weighted
U
دارای وزن
primipara
U
دارای یک اولاد
deadbeat
U
دارای سکون
deadbeats
U
دارای سکون
portentous
U
دارای فال بد
nucleate
U
دارای هسته
nitrous
U
دارای شوره
melodious
U
دارای ملودی
melodic
U
دارای ملودی
myrrhy
U
دارای بوی مر
capitated
U
دارای سرمجزا
dolose
U
دارای قصدجرم
prerogatives
U
دارای حق ویژه
myrrhic
U
دارای بوی مر
salaried
U
دارای حقوق
palmy
U
دارای نخل
synonymous
U
دارای ترادف
petiolate
U
دارای دمگل
pelliculate
U
دارای پوسته
papillose
U
دارای برامدگی
dipolar
U
دارای دو قطب
dipteran
U
دارای دو بال
overbusy
U
دارای کارزیاد
synonymous
U
دارای تشابه
energetic
U
دارای انرژی
of that ilk
U
دارای همان جا
stilted
U
دارای چوب پا
multilineal
U
دارای چندین خط
swell butted
U
دارای ته گنده
flabby
U
دارای عضلات شل
straight line
U
دارای خط مستقیم
stannous
U
دارای قلع
stannic
U
دارای قلع
staminate
U
دارای جرثومه نر
splashy
U
دارای ترشح
spirituous
U
دارای الکل
equivocal
U
دارای دومعنی
spiriferous
U
دارای عضومارپیچی
backed
U
دارای پشت
sonant
U
دارای اهنگ
short range
U
دارای برد کم
rectilinear
U
دارای مسیرمستقیم
legitimating
U
دارای حق مشروع
sulfureous
U
دارای گوگرد
crepitant
U
دارای صدای خش خش
cretaceous
U
دارای گچ فراوان
cuspidal
U
دارای برامدگی
cloven foot
U
دارای پا یا سم شکافته
dartrous
U
دارای تبخال
declinatory
U
دارای تمایل
redundant
U
دارای اطناب
strontic
U
دارای استرونیوم
legitimate
U
دارای حق مشروع
legitimated
U
دارای حق مشروع
legitimates
U
دارای حق مشروع
short-range
U
دارای برد کم
social minded
U
دارای افکاراجتماعی
silicifoeous
U
دارای در کوهی
dimply
U
دارای فرورفتگی
cephalous
U
دارای کله
dipetalous
U
دارای دوگلبرگ
diplopodous
U
دارای هزار پا
rugose
U
دارای رکه
reversioner
U
دارای حق رجوع
reboant
U
دارای واکنش
rattly
U
دارای صدای تق تق
rarely beautiful
U
دارای زیبائی
quartziferous
U
دارای در کوهی
pulsatile
U
دارای تپش
pulsant
U
دارای تپش
dimorphic
U
دارای دو شکل
sabulous
U
دارای شن ریزه
cirrous
U
دارای اویز
diandrous
U
دارای دوپرچم
rifled
U
دارای خان
cingulate
U
دارای کمربند
shoaly
U
دارای جاهای کم اب
shelterer
U
دارای حفاظ
sexagenary
U
دارای سن 06 تا96
chymiferous
U
دارای کیموس
dichotomous
U
دارای دو بخش
self abnegating
U
دارای کف نفس
isogenous
U
دارای یک منبع
chinned
U
دارای چانه
pseudonymous
U
دارای تخلص
instinct with force
U
دارای زور
behinds
U
دارای پس افت
indued with charm
U
دارای فریبندگی
in power
U
دارای اختیارات
in force
U
دارای اعتبار
bichrome
U
دارای دو رنگ
bicentric
U
دارای دومرکز
in flower
U
دارای شکوفه
in defect
U
دارای کاستی
ill neighboured
U
دارای محیط بد
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com