English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nasute U دارای منخرین بزرگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
the two nostrils U منخرین
naris U منخرین
nasal U وابسته به منخرین
swell butted U دارای کفل بزرگ
steatopygic U دارای کفل بزرگ
abdominous U دارای شکم بزرگ
gor bellied U دارای شکم بزرگ
throaty U دارای گلوی بزرگ
throatier U دارای گلوی بزرگ
throatiest U دارای گلوی بزرگ
chesty U دارای سینهی بزرگ
busty U دارای پستانهای بزرگ
bustiest U دارای پستانهای بزرگ
steatopygous U دارای کفل بزرگ
pyknic U دارای شکم بزرگ واندام خپله
urceolate U دارای شکم بزرگ و دهانه کوچک
industrial U دارای صنایع بزرگ اهل صنعت
breast drill U نوعی دریل دارای مته بزرگ
pycnic U دارای شکم بزرگ واندام خپله
swelled head U دارای عقاید بزرگ خود فروش
ranking U دارای مقام بزرگ و عالی رتبه بندی
big bore U اسلحه دارای کالیبر بزرگ بیش از 220
great dane U نوعی سگ بزرگ وقوی که دارای پوست نرمی است
billhook U نوعی کارد بزرگ که دارای نوک برگشته است
zinjanthropus U شبه انسان دارای ابروی کوتاه و دندان اسیاب بزرگ دوره پلیستوسن سفلی
oogamous U دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
Lori Pambak motif U ترنج لری [پامبک، این نام از شهری به همین نام در جنوب شهر تفلیس قزاقستان گرفته شده است. طرح دارای دو بال هشت وجهی بزرگ و دو لوزی کوچک در جهت مخالف بوده و زمان آن را به قرن نوزدهم میلادی نسبت می دهند.]
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
great- U بزرگ
swingeing U بزرگ
adult U بزرگ
great U بزرگ
king size U بزرگ
walloping U بزرگ
extras U بزرگ
voluminous U بزرگ
adults U بزرگ
extra U بزرگ
greatest U بزرگ
extra- U بزرگ
wallopings U بزرگ
large sized a U بزرگ
of a large size U بزرگ
bulky U بزرگ
gross U بزرگ
grossed U بزرگ
bulkiest U بزرگ
grosser U بزرگ
grosses U بزرگ
bulkier U بزرگ
grossest U بزرگ
grossing U بزرگ
magacephalic U بزرگ سر
gravest U بزرگ
graves U بزرگ
grave U بزرگ
vasty U بزرگ
spanking U بزرگ
dignified U بزرگ
macrocephalic U بزرگ سر
full bottomed U بزرگ
majuscule U بزرگ
majuscular U بزرگ
large U بزرگ
larger U بزرگ
largest U بزرگ
enormous U بزرگ
doyenne U زن بزرگ
doyennes U زن بزرگ
long ton U تن بزرگ
macro U بزرگ
spankings U بزرگ
vast U بزرگ
headmen U بزرگ
immane U بزرگ
canis majoris U سگ بزرگ
smallest U بزرگ نه
canis major U سگ بزرگ
extensive U بزرگ
nonus U بزرگ
large sized U بزرگ
considerably large U بس بزرگ
bandog U سگ بزرگ
gate U در بزرگ
smaller U بزرگ نه
small U بزرگ نه
big U بزرگ
jumbo U بزرگ
jumbos U بزرگ
bigger U بزرگ
biggest U بزرگ
eminent U بزرگ
paternal grandmother U نه نه بزرگ
hugeous U بزرگ
propylon U در بزرگ
gates U در بزرگ
mightier U بزرگ
megapod U بزرگ پا
massive U بزرگ
majoring U بزرگ
highs U بزرگ
stour U بزرگ
highest U بزرگ
massively U بزرگ
decuman U بزرگ
high U بزرگ
egregious U بزرگ
major U بزرگ
mighty U بزرگ
majestic U بزرگ
majored U بزرگ
headman U بزرگ
swith U بزرگ
mightiest U بزرگ
oxeye U چشم بزرگ
ox eye U چشم بزرگ
charles's wain U خرس بزرگ
the wain U خرس بزرگ
magnifier U بزرگ کننده
medallions U مدال بزرگ
pantoscopic U بزرگ نما
particianship U بزرگ زادگی
particianship U بزرگ منشی
magnifcation U بزرگ سازی
enlarged U بزرگ کردن
megalopolis U بزرگ شهر
enlarge U بزرگ کردن
medallion U مدال بزرگ
megalocephalia U بزرگ سری
gamp U چتر بزرگ
paternal grandmother U مادر بزرگ
case knife U چاقوی بزرگ
galactic U بی نهایت بزرگ
abbots U راهب بزرگ
magnifier U بزرگ ساز
main frame U کامپیوتر بزرگ
bumper U چیزخیلی بزرگ
dalmatian U نوعی سگ بزرگ
night walker U یکجورکرم بزرگ
mandola U ماندولین بزرگ
mandore U ماندولین بزرگ
full breasted U بزرگ پستان
cataract U ابشار بزرگ
abbot U راهب بزرگ
main U بزرگ تمام
flaxseed U تخم بزرگ
d. store U مغازه بزرگ
monkey wrench U اچارفرانسه بزرگ
daito U شمشیر بزرگ
cataracts U ابشار بزرگ
minster U کلیسای بزرگ
amplified U بزرگ شدن
master mind U فکر بزرگ
tome U جلد بزرگ
cleek U قلاب بزرگ
major cycle U بزرگ چرخه
amplifying U بزرگ شدن
major cycle U چرخه بزرگ
colosseum U سالن بزرگ
high-minded U بزرگ منش
major epilepsy U صرع بزرگ
amplify U بزرگ شدن
major planets U سیارات بزرگ
tomes U جلد بزرگ
bumpers U چیزخیلی بزرگ
amplifies U بزرگ شدن
conger U مارماهی بزرگ
heavier U موج بزرگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com