English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
echinoid U دارای صفات خوارپوست دریایی یاتوتیاء البحر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
echinate U شبیه خوارپوست دریایی
hydromedusa U نجم البحر یا ستاره دریایی
sea nettle U نجم البحر ریت البحر
epithetical U دارای صفات یا القال
racy U دارای صفات اصلی و نژادی
whorish U دارای صفات هرزگی وفاحشه گی
well conditioned U نیکو خصال دارای صفات حسنه
autosexing U دارای صفات جنسی مغایر بانوع خود
recombinant U موجود دارای صفات ارثی متشکل جدید
starfish U نجم البحر
medusa U نجم البحر
acalephe U طایفه ریه البحر
hermaphroditus U پسر هرمس وافرودیت که وقتی در اب تنش را می شست بایک حوری دریایی متصل و دارای یک بدن شد
seabee U گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
midshipman U افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic U درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
running lights U فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
petty officer U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officers U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kites U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
kite U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
oceanography U تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
makings U صفات یا
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
stadimeter U مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber U حلزون دریایی از جنس راب دریایی
womanliness U صفات زنانه
secondary qualities U صفات ثانوی
paternity U صفات پدری
sportmanlike U صفات ورزشکارانه
patterns U الگو صفات فردی
osculation U تماس اشتراک صفات
osculate U صفات مشترک داشتن
characterization U توصیف صفات اختصاصی
homozygote U واجد صفات پدرومادر
ethos U صفات وشخصیت انسان
germanity U صفات ویژه المانی
admirable qualitics U صفات پسندیده یاستوده
qualities inhering in a person U صفات جبلی شخص
animalization U واجد صفات حیوانی
interosculate U صفات مشترک داشتن
pattern U الگو صفات فردی
attributes of god U صفات یا اسامی خدا
dehumanization U از دست دادن صفات انسانی
quantitative U بیان شده بر حسب صفات
to p any one's good qualities U صفات نیک کسی راستودن
lineament U خطوط چهره صفات مشخصه
lineaments U خطوط چهره صفات مشخصه
quantitatively U بیان شده بر حسب صفات
sea power U قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
dysgenic U مضر برای صفات وخصوصیات ارثی
disfeature U صفات ممتازه چیزی را از بین بردن
convoy joiner U ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
naval activity U تاسیسات دریایی قسمت دریایی
tern U پرستوک دریایی چلچله دریایی
terns U پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marines U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
task unit U نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director U وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
recapitulating U صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
These qualities are esteemed by managers. U مدیران این [نوع] صفات را ارجمند می شمارند.
character U صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
characters U صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
recapitulates U صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
cacogenesis U فساد نژادی دراثر حفظ وابقاء صفات بد
recapitulated U صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recapitulate U صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
incross U اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
gene U عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
genes U عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
telegony U انتقال فرضی صفات ونفوذاخلاقی شوهر اول در بچههای زن از شوهران بعدی
maritime U ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
rear commodore U سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator U برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore U فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
androgen U هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
crash locator beacon U برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
professionalism U صفات وعادات مخصوص اهل حرفه حرفه یی
humanising U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanised U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanize U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanized U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanises U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanizes U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanizing U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
commandant of marine corps U فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
lobsters U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
quantize U با تئوری و فرمول صفات وکیفیت چیزی را تعیین کردن نیرو را با فرمول اندازه گیری کردن
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
spotting board U طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
marines U دریایی
maritime U دریایی
pelagian U دریایی
benthic U ته دریایی
salty U دریایی
nautical U دریایی
saltiest U دریایی
marine U دریایی
dogfish U سگ دریایی
naval U دریایی
saltier U دریایی
shark U سگ دریایی
thalaesic U دریایی
thalassic U دریایی
sea born U دریایی
sea U دریایی
seas U دریایی
sea pier U سد دریایی
sharks U سگ دریایی
gunnery U توپخانه دریایی
seebreeze U نسیم دریایی
otters U سمور دریایی
thalassocracy U سلطه دریایی
otter U سمور دریایی
siren U حوری دریایی
reef U صخره دریایی
siren U اژیر دریایی
reefs U تپه دریایی
sirens U حوری دریایی
reefs U صخره دریایی
naval U افسرنیروی دریایی
naval U نیروی دریایی
sirens U اژیر دریایی
seaplanes U هواپیمای دریایی
seaway U مسیر دریایی
nautical miles U میل دریایی
ripped U گرداب دریایی
rip U گرداب دریایی
seadrome U فرودگاه دریایی
seaman guard U گارد دریایی
seamount U کوه دریایی
hurricane lamp U چراغ دریایی
hurricane lamps U چراغ دریایی
seapower U قدرت دریایی
nautical mile U مایل دریایی
seawall U دیوار یا سد دریایی
seaway U راه دریایی
thetis U حوری دریایی
nautical mile U میل دریایی
seaplane U هواپیمای دریایی
nautical miles U مایل دریایی
reef U تپه دریایی
jellyfish عروس دریایی
seaweeds U سبزال دریایی
blockage U ممانعت دریایی
blockage U محاصره دریایی
blockages U ممانعت دریایی
blockages U محاصره دریایی
marine U تفنگدار دریایی
marines U تفنگدار دریایی
porpoises U گراز دریایی
porpoise U گراز دریایی
cruising U سفر دریایی
marine U تکاور دریایی
cruises U سفر دریایی
seaports U بندر دریایی
cruised U سفر دریایی
armadas U نیروی دریایی
rear admiral U سرتیپ دریایی
sea monster U هیولای دریایی
ship's corporal U دژبان دریایی
navies U نیروی دریایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com