Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
raspy
U
دارای صدای گوش خراش
stridulous or lant
U
دارای صدای گوش خراش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scuffs
U
صدای خراش
scuff
U
صدای خراش
scuffing
U
صدای خراش
scuffed
U
صدای خراش
squibs
U
دارای صدای فش فش
rustler
U
دارای صدای خش خش
squib
U
دارای صدای فش فش
rustlers
U
دارای صدای خش خش
whizzer
U
دارای صدای غژ
crepitant
U
دارای صدای خش خش
rattly
U
دارای صدای تق تق
low key
U
دارای صدای گرفته
stridently
U
دارای صدای مزاحم
stentorophonic
U
دارای صدای رسا
stentorophonic
U
دارای صدای بلند
low-key
U
دارای صدای گرفته
strident
U
دارای صدای مزاحم
stridulatory
U
دارای صدای گوشخراش
high toned
U
دارای صدای زیر
osteal
U
دارای صدای استخوان
wheezy
U
دارای صدای خرخر
wheezier
U
دارای صدای خرخر
screecher
U
دارای صدای گوشخراش
screaky
U
دارای صدای گوشخراش
stridulous
U
دارای صدای گوشخراش
clear voiced
U
دارای صدای صاف
wheeziest
U
دارای صدای خرخر
rattletrap
U
دارای صدای تق تق لغزنده
piccolos
U
فلوت دارای صدای زیر
saxtuba
U
شیپور برنجی دارای صدای بم
silvern
U
دارای صدای نقره سیمین
throatiest
U
دارای صدای گرفته وخشن
splashes
U
دارای صدای چلب چلوب
throatier
U
دارای صدای گرفته وخشن
splashing
U
دارای صدای چلب چلوب
piccolo
U
فلوت دارای صدای زیر
deep mouthed
U
دارای صدای درشت و کلفت
throaty
U
دارای صدای گرفته وخشن
splash
U
دارای صدای چلب چلوب
loudmouthed
U
وراج دارای صدای بلند
stertorous
U
دارای صدای خرخر وخس خس
wallopings
U
قوی دارای صدای ضربت
tweeter
U
بلندگوی دارای صدای ناهنجاروگوشخراش
walloping
U
قوی دارای صدای ضربت
soft-spoken
U
دارای صدای نرم وملایم
soft spoken
U
دارای صدای نرم وملایم
basset horn
U
قره نی دارای صدای تنور
woofer
U
دارای صدای کوتاه و گرفته
squishy
U
دارای صدای ترق وتروق
splashy
U
دارای صدای چلپ چلوپ
squeaker
U
دارای صدای شبیه جغد یا موش
squeaky
U
جیغ جیغو دارای صدای شبیه جغد یاموش
sonic booms
U
صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
sonic boom
U
صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
scrape
U
خراش اثر خراش
scrapes
U
خراش اثر خراش
scraping
U
خراش اثر خراش
scraped
U
خراش اثر خراش
ticker
U
دارای صدای تیک تیک تلگراف
twangy
U
دارای صدای دنگ دنگ تودماغی
jingly
U
دارای صدای جرنگ جرنگ
honk
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony
U
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
synthesizers
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
ping
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pings
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
contralto
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
phut
U
تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
chortled
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong
U
صدای ساده وتنها صدای بسیط
chortling
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
groove
U
خراش
grooves
U
خراش
grazed
U
خراش
scratched
U
خراش
rift
U
خراش
rifts
U
خراش
scratching
U
خراش
scratches
U
خراش
graze
U
خراش
rasure
U
خراش
grazes
U
خراش
abrasions
U
خراش
scratch
U
خراش
abrasion
U
خراش
irritation
U
خراش
irritations
U
خراش
scart
U
خراش
stridently
U
گوش خراش
disk crash
U
خراش دیسک
abradent
U
الت خراش
prickles
U
خراش کوچک
prickly
U
خراش دهنده
attrition
U
مالش خراش
scotched
U
چاک خراش
scotches
U
چاک خراش
scratchy
U
خراش دار
strident
U
گوش خراش
sky scraper
U
اسمان خراش
scuff
U
خراش فرسایش
prick
U
خراش سوزن
pricks
U
خراش سوزن
skyscrapers
U
اسمان خراش
scotch
U
چاک خراش
scotching
U
چاک خراش
skyscraper
U
اسمان خراش
sky scaper
U
اسمان خراش
pricking
U
خراش سوزن
scuffed
U
خراش فرسایش
rase
U
خراش دادن
scuffing
U
خراش فرسایش
high-rise
U
آسمان خراش
a bradent
U
وسیله خراش
strigil
U
بدن خراش
pricked
U
خراش سوزن
prickled
U
خراش کوچک
prickle
U
خراش کوچک
scuffs
U
خراش فرسایش
scratch hardness
U
درجه سختی خراش
scratch hardness tester
U
ازمایشگر سختی خراش
louder
U
پر صدا گوش خراش
loudest
U
پر صدا گوش خراش
irritant
U
خراش اور دلخراش
loud
U
پر صدا گوش خراش
irritants
U
خراش اور دلخراش
skirl
U
صدای زیر صدای نی انبان
to strip the paint off the wall
U
رنگ را از دیوار
[با خراش]
کندن
pricks
U
خلیدن باچیز نوک تیز فروکردن خراش دادن
pricking
U
خلیدن باچیز نوک تیز فروکردن خراش دادن
prick
U
خلیدن باچیز نوک تیز فروکردن خراش دادن
pricked
U
خلیدن باچیز نوک تیز فروکردن خراش دادن
twanging
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus
U
صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
tu-whit tu-whoo
U
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu whit tu whoo
U
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
tinkling
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumps
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thump
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumping
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumped
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkled
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
irritate
U
خراش دادن سوزش دادن
irritament
U
خراش اور سوزش اور
irritates
U
خراش دادن سوزش دادن
irritated
U
خراش دادن سوزش دادن
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pings
U
صدای غژ
crepitation
U
صدای خش خش
knocks
U
صدای تغ تغ
knocked
U
صدای تغ تغ
knock
U
صدای تغ تغ
stepping
U
صدای پا
rale
U
صدای خس خس
step
U
صدای پا
pinging
U
صدای غژ
pinged
U
صدای غژ
grave accent
صدای بم
tramps
U
صدای پا
hiss
U
صدای خش خش
knoit
U
صدای در
tramped
U
صدای پا
hissed
U
صدای خش خش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com