English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
silvern U دارای صدای نقره سیمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
platinum blonde U دارای موی نقره فام
silvers U نقره پوش کردن نقره فام شدن
silver U نقره پوش کردن نقره فام شدن
rattly U دارای صدای تق تق
rustlers U دارای صدای خش خش
crepitant U دارای صدای خش خش
rustler U دارای صدای خش خش
squibs U دارای صدای فش فش
squib U دارای صدای فش فش
whizzer U دارای صدای غژ
wheezy U دارای صدای خرخر
wheeziest U دارای صدای خرخر
screaky U دارای صدای گوشخراش
screecher U دارای صدای گوشخراش
stentorophonic U دارای صدای رسا
stentorophonic U دارای صدای بلند
wheezier U دارای صدای خرخر
osteal U دارای صدای استخوان
clear voiced U دارای صدای صاف
stridently U دارای صدای مزاحم
low key U دارای صدای گرفته
high toned U دارای صدای زیر
stridulatory U دارای صدای گوشخراش
stridulous U دارای صدای گوشخراش
low-key U دارای صدای گرفته
rattletrap U دارای صدای تق تق لغزنده
strident U دارای صدای مزاحم
basset horn U قره نی دارای صدای تنور
saxtuba U شیپور برنجی دارای صدای بم
splashing U دارای صدای چلب چلوب
deep mouthed U دارای صدای درشت و کلفت
stertorous U دارای صدای خرخر وخس خس
soft spoken U دارای صدای نرم وملایم
wallopings U قوی دارای صدای ضربت
soft-spoken U دارای صدای نرم وملایم
piccolos U فلوت دارای صدای زیر
walloping U قوی دارای صدای ضربت
piccolo U فلوت دارای صدای زیر
loudmouthed U وراج دارای صدای بلند
throatier U دارای صدای گرفته وخشن
splash U دارای صدای چلب چلوب
raspy U دارای صدای گوش خراش
stridulous or lant U دارای صدای گوش خراش
tweeter U بلندگوی دارای صدای ناهنجاروگوشخراش
squishy U دارای صدای ترق وتروق
splashes U دارای صدای چلب چلوب
splashy U دارای صدای چلپ چلوپ
woofer U دارای صدای کوتاه و گرفته
throatiest U دارای صدای گرفته وخشن
throaty U دارای صدای گرفته وخشن
squeaker U دارای صدای شبیه جغد یا موش
squeaky U جیغ جیغو دارای صدای شبیه جغد یاموش
sonic boom U صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
sonic booms U صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
silvery U سیمین
silvery rays U پرتو سیمین
silver vessels U فروف سیمین
piastre or ter U سکه سیمین اسپانیولی
guilder U نام سکه سیمین هلندی
half dollar U سکه سیمین نیم دلاری
guilders U نام سکه سیمین هلندی
halfcrown U سکه سیمین برابربا2 شیلینگ و6 پنس
twelvepence U سکه سیمین انگلیسی که بیست تای ان یک لیره یا پوند است
ticker U دارای صدای تیک تیک تلگراف
twangy U دارای صدای دنگ دنگ تودماغی
ostensorium U فرف سیمین ی زرینی که هنگام عشاربانی نان رادران گذاشته نمایش میدهند
hallmark U عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
monstrance U فرف سیمین یا زرینی که هنگام عشا ربانی نان رادران گذاشته نمایش میدهند
hallmarks U عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
ostensory U فرف سیمین یا زرینی که هنگام عشا ربانی نان دران گذاشته نمایش میدهند
jingly U دارای صدای جرنگ جرنگ
honks U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony U صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
pinged U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voicing U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pings U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voices U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
ping U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
contralto U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
chortled U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
phut U تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
chortles U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong U صدای ساده وتنها صدای بسیط
chortling U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
silver plate U اب نقره
argent U نقره
silvering U اب نقره
silvers U نقره
argentine U نقره
argentum U نقره
silver U نقره
silvery U نقره فام
hessite U تلورید نقره
silvern U نقره فام
silversmith U نقره ساز
desilverize U نقره گرفتن از
electrolytic silver refining U الکترولیز نقره
silver medals U نشان نقره
silverware U فروف نقره
silver foil U ورق نقره
silverware U نقره الات
silver medals U مدال نقره
silver medal U نشان نقره
flat silver U فروف نقره
conductive silver U نقره هادی
silver medal U مدال نقره
silver extraction U استخراج نقره
argentometry U نقره سنجی
argentation U اب نقره دادن
silversmith U نقره کار
argentous U نقره دار
argentation U نقره کاری
argentiferous U نقره دار
silversmiths U نقره کار
silver plate U فرف نقره
silver spoon U قاشق نقره
argentometer U نقره سنج
silveriness U نقره فامی
silver standard U استاندارد نقره
shiner U پول زر یا نقره
queen of night U سیم نقره
silversmiths U نقره ساز
ingots silver U نقره شمش
silver nitrate U نیترات نقره
silver plate U نقره اندود
argent U پول نقره
silver <adj.> U رنگ نقره ای
silverer U نقره کار
silver bar U شمش نقره
silver vessels U فروف نقره
impure nitric acid U تیزاب نقره
skirl U صدای زیر صدای نی انبان
vase U گلدان نقره وغیره
silver standard U واحد پول نقره
silver fox U روباه نقره فام
bullion U شمش طلا و نقره
vases U گلدان نقره وغیره
galvanize U با برق اب طلا یا نقره دادن به
free silver U مقدار نقره ازاد یک مسکوک
krone U مسکوک نقره دانمارک و نروژ
bonanzas U رگه بزرگ طلا یا نقره
bonanza U رگه بزرگ طلا یا نقره
galvanizes U با برق اب طلا یا نقره دادن به
galvanising U با برق اب طلا یا نقره دادن به
drachmae U پول نقره یونان باستان
groat U سکه نقره چهار پنسی
galvanises U با برق اب طلا یا نقره دادن به
rupees U واحد پول نقره هندوستان
silverfish U انواع ماهیان نقره فام
rupee U واحد پول نقره هندوستان
drachmas U پول نقره یونان باستان
lunar caustic U نیترات نقره بفرمول 3NO Ag
drachma U پول نقره یونان باستان
galvanised U با برق اب طلا یا نقره دادن به
thaler U یکنوع سکه بزرگ نقره المانی
plating U اب نقره یااب طلا روکش کاری
white crappie U ماهی خوراکی نقره فام شمال امریکاcell
sodium U فلز نرم ومومی شکل نقره فام
twang U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus U صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twanging U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
tu whit tu whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu-whit tu-whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
silver thread U نخ های زربفت یا نقره ای [این نوع نخ در بعضی قالیچه ها جهت تزئین در بافت فرش بکار می رود.]
thumped U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumping U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thump U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumps U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkling U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkled U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
gold lace [braids] U گلابتون [نخ های تزئینی از طلا یا نقره برای جلوه های ویژه در زمینه قالیچه]
silver star U نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
metallic thread U نخ زربفت [اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com