English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
triploblastic U دارای سه غشاء سلولی ابتدایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
diploblastic U دارای دو غشاء سلولی
embryonic layer U غشاء جنینی غشاء سلولی
cerate U دارای غشاء یاشامه مومی
low-tech U دارای فنآوری ابتدایی
membranaceous U دارای غشاء پرده پرده غشایی
tympanon U غشاء
membrance U غشاء
membranes U غشاء
membrane U غشاء
tympan U غشاء
embryonic membrane U غشاء جنینی
serosa U غشاء سروزی
decidua U غشاء فانی
tegmentum U غشاء پوششی
pellicle U غشاء نازک
tegumnentum U غشاء پوششی
postsynaptic membrance U غشاء پس سیناپسی
pelliculate U غشاء دار
tunica U غشاء پوششی
basilar membrane U غشاء پایه
hyaloid U غشاء زجاجی
hyaloid membrane U غشاء زجاجی
caul U غشاء پوششی
reticular membrane U غشاء شبکهای
curtains U حجاجب غشاء
mantle layer U غشاء جنینی مخ
magnetic film U غشاء مغناطیسی
unicellularity U یک سلولی
unicellular U یک سلولی
cellulous U سلولی
cerebritis U ورم غشاء دماغ
scruff U پرده نازک غشاء
endometrium U غشاء داخلی رحم
presynaptic membrane U غشاء پیش سیناپسی
endocarditis U اماس غشاء درونی دل
magnetic thin film U غشاء نازک مغناطیسی
endospore U غشاء درونی تخم
endosporium U غشاء درونی تخم
dermis U غشاء میانی پوست
pericardium U غشاء خارجی قلب
hypoblast U غشاء داخلی جنین
extracellular U خارج سلولی
meiosis U تقسیم سلولی
acellular U غیر سلولی
intercellular U داخل سلولی
cell receptor U گیرنده سلولی
amebae U جانور تک سلولی
amebas U جانور تک سلولی
amoeba U جانور تک سلولی
cell animation U تحرک سلولی
cellular U بافت سلولی
amoebae U جانور تک سلولی
amoebas U جانور تک سلولی
multicellular U چند سلولی
rhinitis U ورم غشاء مخاطی بینی
plasma membrane U غشاء خارجی سفیده یاخته
turgor U اتساع غشاء پروتوپلاسم گیاهی
karyokinesis U مرحله تقسیم سلولی
lysate U حاصل تجزیه سلولی
macronucleus U هسته سلولی بزرگتر
endoenzyme U انزیم داخل سلولی
sclerenchyma U بافت سخت سلولی
exoenzyme U انزیم خارج سلولی
amitosis U یک نوع تقسیم سلولی
amoebic U وابسته به جانور تک سلولی
cellular structure U ساختارسلولی سازه سلولی
pleura U پرده جنب غشاء مایی ریوی
rhinopharyngitis U ورم غشاء مخاطی بینی و حلق
receptacles U حفره درون سلولی گیاه
protoplasm U ماده اصلی جسم سلولی
agamete U تکثیر سلولی غیر جنسی
receptacle U حفره درون سلولی گیاه
stratum U رتبه طبقه نسج سلولی
lodicule U یکی از دو پایه غشاء نازک تخمدان گیاهان
karyolymph U ماده اساسی زمینه هسته سلولی
lumen U حفره سلولی درون جدار گیاه
prophase U مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
intima U درونی ترین غشاء پوششی رگها و سایررباطهای بدن
schizogony U تولید مثل بوسیله شکاف یاتقسیم سلولی
telophase U اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
lyse U بوسیله " لیزین " تجزیه سلولی بعمل اوردن
gametocyte U سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
mastigophoran U اغازیان تک سلولی تاژکدار که گاهی جزء جلبک محسوبند
prolotherapy U اصلاح وتر یا عضوی بوسیله کاهش رویش وتکثیر سلولی
macromere U سلولهای بزرگتری که در اثر تقسیم سلولی نامساوی تخم ایجادمیشود
islets of langerhans U دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
lymphoblast U سلولی که تبدیل بذره سفید یابیرنگ بلغم یاخلط میگردد سلول نرسیده لنفی
basic U ابتدایی
rudimentary U ابتدایی
primary U ابتدایی
elementarily U ابتدایی
primo U ابتدایی
initialing U ابتدایی
radical U ابتدایی
radicals U ابتدایی
initialed U ابتدایی
initial U ابتدایی
initialled U ابتدایی
primitive U ابتدایی
basics U ابتدایی
original U ابتدایی
originals U ابتدایی
initials U ابتدایی
initialling U ابتدایی
preliminaries U ابتدایی
preliminary U ابتدایی
infantile U ابتدایی
fundamental U ابتدایی
elementary U ابتدایی
gonidium U یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
initial pressure U فشار ابتدایی
grade school U مدرسه ابتدایی
lower courts U محاکم ابتدایی
rudiment U اولیه ابتدایی
primary U ابتدایی مقدماتی
elementary education U اموزش ابتدایی
elementary diagram U نمودار ابتدایی
primitivization U ابتدایی شدن
primitive society U جامعه ابتدایی
basic training U تعلیمات ابتدایی
basic requisition number U درخواست ابتدایی
primary position U موضع ابتدایی
graphics U شکل ابتدایی
prime color U رنگ ابتدایی
elementary gate U دریچه ابتدایی
primary education U اموزش ابتدایی
grammar schools U مدرسه ابتدایی
protopathic sensitivity U حساسیت ابتدایی
grammar school U مدرسه ابتدایی
elementary function U تابع ابتدایی
primers U باستانی ابتدایی
abecedarian U مبتدی ابتدایی
primer U باستانی ابتدایی
prime impression U دعوی ابتدایی
incipience U وضع مقدماتی ابتدایی
high velocity U با سرعت ابتدایی زیاد
natives U قالب اولی یا ابتدایی
native U قالب اولی یا ابتدایی
incipient U اولیه مرحله ابتدایی
incipincy U وضع مقدماتی ابتدایی
prep U مدرسه ابتدایی دبستان
muzzle velocity U سرعت ابتدایی توپ
early German history U تاریخ ابتدایی آلمان
infrastructure U ساختار یا سرویس ابتدایی
initial velocity U سرعت ابتدایی توپ
prototaxic mode U شیوه ادراکی ابتدایی
primitive cell U سلول واحد ابتدایی
initial fire request U درخواست ابتدایی اتش
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
developed muzzle velocity U سرعت ابتدایی و حقیقی توپ
twopenny U کتاب اول ابتدایی بچه ها
microprocessor U طرح قط عات ابتدایی در CPU
primary U اولین یا ابتدایی یا بسیار مهم
comparative ve U اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
initiator U چاشنی اولیه خرج ابتدایی
microprocessors U طرح قط عات ابتدایی در CPU
fissiparous U تولیدکننده سلولهای جدیدبوسیله تقسیم سلولی یاشکاف تقسیم شونده
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
colony U گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند [زیست شناسی]
gemmulation U جوانه کوچک ایجادموجود تازه توسط جوانه سلولی
skeletal code U برنامه ناکامل با کدگذاری در ساختار ابتدایی
basic U حالت ابتدایی یا ساده شروع هر چیزی
basics U حالت ابتدایی یا ساده شروع هر چیزی
framework U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
frameworks U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
grader U جاده صاف کن شاگرد مدرسه ابتدایی یامتوسطه
supercharge U خرجی که حداکثر سرعت ابتدایی با ان بدست می اید
preprocess U اجرای سازمان ابتدایی و پردازش ساده داده
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
cpu U گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند
escapement U تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
microprogram U مجموعه کامل ریز دستورات ابتدایی آماده در CPU
map U رسم یا نشان دادن روش ابتدایی صفحه کلید
maps U رسم یا نشان دادن روش ابتدایی صفحه کلید
executing U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
executes U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
germ layer U یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
execute U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
gastraea U رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
gastrea U رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
primitive U تابع ابتدایی که برای تولید تابعهای پیچیده تر به کار می رود. 2-
executed U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
self- U سیستمی که معمولاگ در هنگام شروع بررسیهای ابتدایی را انجام میدهد
interlude U تابع ابتدایی کوچک در آغاز برنامه که کارهای تصدیق را انجام میدهد
rate U بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
hypervelocity U سرعت دهانهای و ابتدایی توپی که از 0001 متر درثانیه بیشتر باشد
interludes U تابع ابتدایی کوچک در آغاز برنامه که کارهای تصدیق را انجام میدهد
NetBIOS U که به برنامههای کاربردی امکان انجام عملیات ابتدایی روی شبکه میدهد.
rates U بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
limit velocity U حداقل سرعت ابتدایی توپ یاخمپاره که بتوان با ان نفوذلازم را به دست اورد
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
hair U [الیاف نازکتر از پشم مو یا کرک بز و شتر، تفاوت آن با پشم در داشتن ساختار سلولی است که کیسه های هوای موجود باعث ایجاد درخشندگی بیشتر آن می گردد.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com