Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
calyculate
U
دارای سطوح حفره دار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
balanced control surfaces
U
سطوح فرامین اصلی دارای قسمت دیگری در جلوی خط لولا
trilocular
U
دارای سه حفره
triloculate
U
دارای سه حفره سه یاختهای
canards
U
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
canard
U
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
deep stall
U
وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
tail planes
U
سطوح دم
At lower levels.
U
در سطوح پایین تر
composite area
U
سطوح مرکب
isothermal layer
U
سطوح هم حرارت اب دریا
aloft
U
سطوح بالا در بالای
altitude separation
U
حد سطوح مبنای ارتفاع
auxiliary control surfaces
U
سطوح فرامین کمکی
auxiliary flight surfaces
U
سطوح پرواز کمکی
energy gap
U
فاصله سطوح انرژی
ailavator
U
سطوح فرامین روی بال
formwork unexposed
U
قالب بندی سطوح نامرئی
fairing
U
صاف کاری سطوح ائرودینامیکی
pitch curves
U
تلاقی سطوح طرفین دندانه
formwork at cirved section
U
قالب بندی در سطوح منحنی
formwork exposed
U
قالب بندی سطوح مرئی
tail boom
U
پایهای که سطوح دم را تحمل میکند
variable camber
U
سطوح هادی گاز به داخل توربین
adhesion
U
اتصال و پیوستگی غیرطبیعی سطوح در اماس
fogging
U
مات کردن سطوح شیشهای یاعدسیها
isotherm follower
U
دستگاه تشخیص سطوح هم حرارت اب دریا
bright work
U
سطوح فلزی صیقلی و بدون رنگ
facet
U
سطوح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی تراش
full rubber
U
حرکت هریک از این سطوح تااخرین حد ممکن
facets
U
سطوح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی تراش
air foil
U
سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
adsorption
U
انقباض گازها و مایعات روی سطوح سخت و جامد
inertia welding
U
جوشکاری توسط دوران سریع و فشار بین سطوح تماس
rotor incidence
U
زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
crossed controls
U
بکارگیری سطوح کنترل برخلاف حالت عادی درمانورهای ویژه
cutting angle
U
زوایای بین سطوح قطعه کارکه باید بریده شود
bulk yarn
U
نخ های پفکی و حجیم شده جهت ایجاد سطوح برآمده و برجسته
gust lock
U
قفل داخلی سطوح فرامین که از حرکت انها در اثر باد شدیدجلوگیری میکند
performance monitor
U
برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
inhibiting
U
اغشتن سطوح داخلی دستگاه یاماشین با ماده ضدخوردگی قبل از انبار کردن ان
actuating horns
U
اهرمهایی که کابلهای کنترل به انهامتصل شده و توسط انها سطوح فرامین را حرکت میدهند
aerodynamic heating
U
افزایش دما ناشی از جریان سریع هوا روی سطوح ایرودینامیکی به ویژه درسرعتهای زیاد
control lock
U
وسیلهای برای قفل کردن سطوح فرامین و جلوگیری ازحرکت انها وقتیکه هواپیمامتوقف است
aerodynamics
U
شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
control surface angle
U
زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
cavities
U
حفره
loculus
U
حفره
ventricles
U
حفره
ventricle
U
حفره
thirl
U
حفره
craters
U
حفره
crater
U
حفره
fovea
U
حفره
laigh
U
حفره
venter
U
حفره
cell
U
حفره
ditches
U
حفره
ditched
U
حفره
ditch
U
حفره
sinuses
U
حفره مغ
sinus
U
حفره مغ
hollow
U
حفره
cavity
U
حفره
hollows
U
حفره
dale
U
حفره
dales
U
حفره
cells
U
حفره
delved
U
حفره
holed
U
حفره
pothole
U
حفره
delves
U
حفره
hole
U
حفره
sheugh
U
حفره
socket
حفره
sockets
U
حفره
sheuch
U
حفره
caverns
U
حفره
interstice
U
حفره
porous
U
حفره
cavern
U
حفره
delving
U
حفره
delve
U
حفره
holes
U
حفره
potholes
U
حفره
chamber
U
حفره
sucket
U
حفره
cavitation
U
حفره
lacuna
U
حفره
chambers
U
حفره
holing
U
حفره
borings
U
حفره
caverns
U
حفره زیرزمینی
foveiform
U
حفره مانند
electron hole
U
حفره الکترونی
mold cavity
U
حفره قالب
cavern
U
حفره زیرزمینی
ozone hole
U
حفره اوزون
foveate
U
حفره دار
loculate
U
حفره دار
fossa
U
حفره فرورفتگی
fossate
U
حفره دار
knot hole
U
محل حفره
maw
U
حفره معده
gleonid
U
حفره دار
hollows
U
گودی حفره
pitting
U
ایجاد حفره
foveal
U
حفره دار
hollow
U
گودی حفره
crypts
U
حفره غدهای
vacuolation
U
ایجاد حفره
pits
U
گودال حفره
pits
U
حفره روباه
charging socket
حفره جا شارژر
cavitation
U
حفره سازی
camouflet
U
حفره ماسوره
pitted
U
حفره دار
camouflet
U
حفره زیرزمینی
calyculate
U
حفره دار
boring
U
حفره کنی
alveolate
U
حفره دار
crypt
U
حفره غدهای
vacuolation
U
تشکیل حفره
vacuolate
U
حفره مانند
vacuolar
U
حفره مانند
pit
U
حفره روباه
pit
U
گودال حفره
weak square
U
حفره سوراخ
moustaches
U
سطوح ایرودینامیکی که درقسمت جلوی هواپیمای مافوق صوت با بال دلتا شکل و با زاویه حمله زیاد نصب میگردند
differential spoilers
U
اسپویلرهای روی بال که بعنوان سطوح کنترل اولیه وثانویه برای حرکت حول محور طولی بکار میروند
brinelling
U
دندانه ها و برجستگیهایی که در سطوح یاتاقانها معمولابراثر بار استاتیک زیاد یااعمال نیرو هنگام جاگذاری وبرداشتن بوجود می اید
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
fuze cavity
U
حفره نصب ماسوره
socket bayonet
سرنیزه حفره دار
fox hole
U
سنگر حفره روباه
vacuolate
U
حفرهای حفره دار
electron pair
U
زوج الکترون حفره
sink
U
ته نشینی حفره یاگودال
chambers
U
جان لوله حفره
pit
U
حفره خرج چاه
excavation
U
گود برداری حفره
pits
U
حفره خرج چاه
vacuolar
U
حفرهای حفره دار
loculus
U
حفره کیسه گرده
sinks
U
ته نشینی حفره یاگودال
chamber
U
جان لوله حفره
cellular expanded
U
بتن با حفره منبسط
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
inscribing
U
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
inscribed
U
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
inscribe
U
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
inscribes
U
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
hydrothorax
U
تجمع مایع در حفره جنب
vesicular
U
حفره ایجادکردن ابدانک دارکردن
cavities
U
سوراخ حفره یا محفظه قالب
hawse buckler
U
درپوش حفره زنجیر لنگر
lumen
U
حفره یا مجرای عضولولهای شکل
loculus
U
سلول یا حفره تخمدان مرکب
cavity
U
سوراخ حفره یا محفظه قالب
lacunary
U
وابسته به حفره یا جای خالی
vesicular
U
مربوط به حفره تاول دار
lacunal
U
وابسته به حفره یا جای خالی
receptacles
U
حفره درون سلولی گیاه
receptacle
U
حفره درون سلولی گیاه
lacunar
U
وابسته به حفره یا جای خالی
lacunate
U
وابسته به حفره یا جای خالی
vesiculate
U
مربوط به حفره تاول دار
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
anti servo tab
U
بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
biaxial deformation
U
خمشی که در یک قطعه مستقیم الخط ایجاد میشودموقعی که تحت تاثیر زوج نیرویی که صفحه ان باهیچیک از سطوح اصلی اینرسی منطبق نباشد
hamstrung
U
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrings
U
زردپی طرفین حفره پشت زانو
vesiculate
U
حفره ایجاد کردن ابدانک دارکردن
hamstringing
U
زردپی طرفین حفره پشت زانو
lumen
U
حفره سلولی درون جدار گیاه
hamstring
U
زردپی طرفین حفره پشت زانو
tamping
U
سفت کردن حفره ها بعد ازپرکردن
chine
U
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
vane pump
U
خانواده وسیعی از پمپهای سیالات که در ان سطوح تخت در محفظههای خارج ازمرکز دور تا دور شفت گردنده دوران میکنند
crater
U
دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
craters
U
دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
sitzmark
U
حفره حاصل از زمین خوردن اسکی باز
altitude separation
U
اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
stope
U
حفره پله مانند برای استخراج سنگ معدن
pit
U
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
pits
U
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
loculicidal
U
شکوفا در شکاف پشت حفره یاحجره گرزن گیاه
ball and socket joint
[مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
PCMCIA
U
- سوزنی که در انتهای کارت PCMCIA درون حفره آن قرار دارد
endodontia
U
شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
endodontics
U
شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
middle ear
U
حفره کوچکی محدود به پرده که صدا را ازگوش خارجی به گوش داخلی منتقل میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com