English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dermoid U دارای ساختمان پوستی وبافتهای زیر پوستی
dermoidal U دارای ساختمان پوستی وبافتهای زیر پوستی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chiclero's ulcer U لیشمانیوز پوستی [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
tropical sore U لیشمانیوز پوستی [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
cutaneous leishmaniasis U لیشمانیوز پوستی [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
chiclero ulcer U لیشمانیوز پوستی [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
oriental sore U لیشمانیوز پوستی [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
tegumental U پوستی
parchmenty U پوستی
pelting U پوستی
dermatoid U پوستی
corticate U پوستی
cortical U پوستی
dermatic U پوستی
dermal U پوستی
crustal U پوستی
cutaneous sense U حس پوستی
skinny U پوستی
integumentary U پوستی
corticated U پوستی
pergameneous U پوستی
cutaneous U پوستی
barky U پوستی
skinned U پوست پوستی
skin U پوست پوستی
intradermic U درون پوستی
percutaneous U زیر پوستی
dermal senses U احساسهای پوستی
skinning U پوست پوستی
skins U پوست پوستی
parchment paper U کاغذ پوستی
subcutaneous U زیر پوستی
intradermal U درون پوستی
transcutaneal U ماوراء پوستی
dermatosis U بیماریهای پوستی
transcutaneous U ماوراء پوستی
pell U طومار پوستی
transcutaneal U ورا پوستی
hypodermal U زیر پوستی
cutaneous pupillary reflex U بازتاب پوستی مردمک
busbies U یکجور کلاه پوستی
dermatology U مبحث امراض پوستی
papilloma U ورم یا برامدگیهای پوستی
busby U یکجور کلاه پوستی
haptics U علم حواس پوستی
endermic U ازراه پوستی از ورا پوست
cutaneous leishmaniasis U سالک [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
oriental sore U سالک [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
chiclero ulcer U سالک [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
chiclero's ulcer U سالک [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
favus U نوعی بیماری پوستی قارچی واگیردار
leishmaniosis U سالک [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
tropical sore U سالک [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
leishmaniosis U لیشمانیوز [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
pergameneous U مانند پوستی که برای نوشتن بکارمیرود
to slit hide into thongs U پوستی را بریده تسمههای باریک ازان دراوردن
whitleather U پوستی که با زاج انرا خوراک داده باشند
Boers U سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند
Boer U سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند
acanthosisnigricans U بیماری نادر پوستی که پوست میانی هیپرتروپی وپیگمانتاسیون پیدا مینماید
magnetic skin effect U جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
hypodermic injection U تزریق زیر جلدی تزریق پوستی
dentigerous U دارای ساختمان مضرس
amorphous U دارای ساختمان غیر مشخص
gruff U دارای ساختمان خشن و زمخت
lithoidal U دارای شکل سنگ یا ساختمان سنگی
an idiomatic experssion U عبارتی که دارای ساختمان ویژهای باشد
periodontics U مبحث امراض لثه وبافتهای محافظ اطراف دندان
amphistylar U دارای دو ردیف ستون درطرفین یا در جلو و عقب ساختمان
hydathode U ساختمان پوششی گیاهان عالی که دارای عمل تراوش مایع میباشند
building system U اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
protrusile U دارای ساختمان جلو امده جلو امدنی
infundibular U قیفی شکل دارای ساختمان قیفی
infundibulate U قیفی شکل دارای ساختمان قیفی
angle-post U [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dependency U [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
gigantic building U ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
coach-house U ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
building enterprise U مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
civil engineering contractor U مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
enterprise network U شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
rotunda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
constructional feature U ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
double shell constraction U ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
rotundas U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotonda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
foundation soil U شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
block structure U ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion U گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
built-up U پر از ساختمان
substructure U پی ساختمان
built up U پر از ساختمان
making U ساختمان
construction U ساختمان
building line U بر ساختمان
frame U ساختمان
carbody U ساختمان
stance U ساختمان
stances U ساختمان
structureless U بی ساختمان
structure of an animal U ساختمان
homoplastic U هم ساختمان
erection U ساختمان
erections U ساختمان
constructions U ساختمان
building U ساختمان
substructures U پی ساختمان
foundation U پی ساختمان
types U ساختمان
mechanism U ساختمان
typed U ساختمان
mechanisms U ساختمان
structures U ساختمان
structure U ساختمان
type U ساختمان
structuring U ساختمان
steel construction U ساختمان فولادی
structuralization U ایجاد ساختمان
structuralize U ساختمان کردن
facility U مکان ساختمان
front U نمای ساختمان
annexe U ساختمان فرعی
tower building U ساختمان برجی
system's design U ساختمان سیستم
tectonics U ساختمان شناسی
administration building U ساختمان اداری
soil structure U ساختمان خاک
auxiliary construction U ساختمان کومکی
apartment building U ساختمان اپارتمانی
makes U ساختمان ساخت
fleuron U [آراستن ساختمان با گل]
shells U بدنه ساختمان
aircraft structure U ساختمان هواپیما
make U ساختمان ساخت
banded structure U ساختمان نواری
steel framed structured U ساختمان فولادی
block U یک دستگاه ساختمان
blocked U یک دستگاه ساختمان
blocks U یک دستگاه ساختمان
frontage U نمای ساختمان
constructions U تعبیر ساختمان
City Hall U ساختمان شهرداری
smokestacks U دودکش ساختمان
architectonic U تکنولوژی ساختمان
civil engineers U مهندس ساختمان
zonation U ساختمان غشایی
headroom U ارتفاع ساختمان
civil engineering U مهندسی ساختمان
smokestack U دودکش ساختمان
shelling U بدنه ساختمان
physique U ساختمان بدن
apartment house U ساختمان آپارتمانی
high-rise U ساختمان بلند
physiques U ساختمان بدن
shell U بدنه ساختمان
civil engineer U مهندس ساختمان
construction U تعبیر ساختمان
cone U ساختمان مخروطی
edifices U ساختمان بزرگ
chapter-house U ساختمان جلسات
aesthetic U زیباشناسی ساختمان
aesthetically U زیباشناسی ساختمان
trisyly U ساختمان سه ستونی
structural U وابسته به ساختمان
building line U خط کناری ساختمان
edifice U ساختمان بزرگ
trench U گود ساختمان
stonework U ساختمان سنگی
handrail U نرده ساختمان
handrails U نرده ساختمان
trenches U گود ساختمان
under construction U دردست ساختمان
turn out U ساختمان اب پخش
fabric U ساختار ساختمان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com