Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bluestocking
U
دارای ذوق ادبی
bluestockings
U
دارای ذوق ادبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
misbehaciour
U
بی ادبی
lowliness
U
بی ادبی
discourtesy
U
بی ادبی
literay
U
ادبی
literary
U
ادبی
inurbanity
U
بی ادبی
indecorousness
U
بی ادبی
belletristic
U
ادبی
impoliteness
U
بی ادبی
churlishness
U
بی ادبی
clownishness
U
بی ادبی
irreverence
U
بی ادبی
garlands
U
گلچین ادبی
garland
U
گلچین ادبی
reviewers
U
منقد ادبی
reviewer
U
منقد ادبی
pirated
U
دزد ادبی
skit
U
هجو ادبی
skits
U
هجو ادبی
anthology
U
گلچین ادبی
anthologies
U
گلچین ادبی
pirating
U
دزد ادبی
plagiarism
U
دزدی ادبی
plagiarist
U
سارق ادبی
analects
U
گلچین ادبی
analecta
U
قطعات ادبی
analecta
U
گلچین ادبی
pirates
U
دزد ادبی
figure of speech
U
صنایع ادبی
gobbets
U
گلچین ادبی
gobbet
U
گلچین ادبی
misbehave
U
بی ادبی کردن
florilegium
U
گلچین ادبی
apologias
U
پوزش ادبی
imagery
U
تشبیه ادبی
criticisms
U
نقد ادبی
misbehaved
U
بی ادبی کردن
misbehaves
U
بی ادبی کردن
misbehaving
U
بی ادبی کردن
crib
U
دزدی ادبی
to misbehave oneself
U
بی ادبی کردن
cribbed
U
دزدی ادبی
piracy
U
دزدی ادبی
cribs
U
دزدی ادبی
plagiary
U
دزدی ادبی
plagiarizer
U
دزد ادبی
apologia
U
پوزش ادبی
locus
U
مثال ادبی
stylistic
U
ادبی ادیبانه
literal interpretation
U
تفسیر ادبی
literarily
U
بطور ادبی
literary property
U
حق مالکیت ادبی
pirate
U
دزد ادبی
criticism
U
نقد ادبی
miscellanea
U
جنگ ادبی
moral theology
U
لاهوت ادبی
cribbing
U
دزدی ادبی
piece
U
قطعه ادبی یاموسیقی
pirating
U
دزدی ادبی کردن
pirates
U
دزدی ادبی کردن
textual critic
U
نقد ادبی متون
textual critic
U
ناقد ادبی منقد
textual critic
U
نقدگر متون ادبی
stylist
U
از نظر سبک ادبی
stylists
U
از نظر سبک ادبی
pirate
U
دزدی ادبی کردن
locus classicus
U
عبارت نمونه ادبی
pirated
U
دزدی ادبی کردن
pieces
U
قطعه ادبی یاموسیقی
stylistic
U
وابسته به انشای ادبی
criticizes
U
نقد ادبی کردن
chefs-d'oeuvre
U
شاهکار ادبی یا هنری
chef-d'oeuvre
U
شاهکار ادبی یا هنری
chef d'oeuvre
U
شاهکار ادبی یا هنری
criticised
U
نقد ادبی کردن
dialogues
U
مکالمات ادبی و دراماتیک
dialogue
U
مکالمات ادبی و دراماتیک
criticises
U
نقد ادبی کردن
criticize
U
نقد ادبی کردن
criticized
U
نقد ادبی کردن
criticizing
U
نقد ادبی کردن
didactic
U
یاد دهنده ادبی
He is courteous ( respectful ).
U
آدم با ادبی است
analects
U
قطعات ادبی منتخبات
criticising
U
نقد ادبی کردن
architectonics
U
ساختمان اثر ادبی
morceau
U
قطعه ادبی یاموسیقی کوتاه
anthologize
U
گلچین ادبی جمع کردن
the desk
U
کار دفتری یا ادبی یاروحانی
pastiches
U
تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
pastiche
U
تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
magnum opus
U
مهمترین اثر ادبی یا هنری
aliterary production
U
فراورده یا محصول ادبی تالیف
epigone
U
مقلد اثار ادبی و هنری
slang
U
واژه عامیانه وغیر ادبی
renaissance
U
دوره تجدد ادبی و فرهنگی رنسانس
architectonic
U
مربوط به فن معماری یاساختمان اثر ادبی
classicize
U
ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
cool one's heels
<idiom>
U
به علت بی ادبی دیگران منتظر ماندن
plagiarises
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarist
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
academical
U
ادبی عضو انجمن دانش بافرهنگستان
academic
مربوط به فرهنگستان ادبی یا انجمن علمی
sketchbook
U
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
set pieces
U
قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
set piece
U
قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
plagiary
U
سارق اثار ادبی و هنری دیگران
plagiarising
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarize
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarized
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizes
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizing
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
anthologist
U
متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
plagiarised
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
sketchbooks
U
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
sturm und drang
U
نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
Nothing can excuse such impoliteness.
U
هیچ عذری برای بی ادبی پذیرفته نیست
locus classicus
U
مثال ادبی برای توضیح کلمه یاموضوعی
neoscholasticism
U
نهضت ادبی ادبای کاتولیک قرن نوزدهم
local colour
U
نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
ethic
U
روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
parodist
U
کسیکه نوشته ادبی راتقلیدکرده بصورت هزل درمیاورد
exegeses
U
تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
exegesis
U
تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
pot boiler
U
کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot-boilers
U
کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot-boiler
U
کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
montage
U
قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
isagogics
U
گفتار در تاریخ ادبی کتاب مقدس و شرح گرداوری یاالهام شدن موادان
montages
U
قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
High Renaissance
U
[سبک معماری دوره رنسانس تا تجدد هنری و ادبی ایتالیا در قرن شانزد میلادی]
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
metaphrast
U
کسیکه در تبدیل عبارات ادبی یادرتبدیل نظم به نثریانثربه نظم دست دارد
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
scholiast
U
مفسر مفسر اثار ادبی کهن
association for computers and humanities
U
یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
atheneum
U
انجمن ادبی انجمن دانش
athenaeum
U
انجمن ادبی انجمن دانش
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
glochidiate
U
دارای مو
odoriferous
U
دارای بو
three legged
U
دارای سه پا
trilinear
U
دارای سه خط
fraught with
U
دارای
bilabiate
U
دارای دو لب
three-legged
U
دارای سه پا
iodic
U
دارای ید
footy
U
دارای پا
amphibolic
U
دارای دو معنی
aulait
U
دارای شیر
antithetical
U
دارای ضد ونقیض
azotic
U
دارای ازت
acetylate
U
دارای ریشهء
basined
U
دارای ابگیر
antithetic
U
دارای ضد ونقیض
arbitrative
U
دارای اختیارحکمیت
acetylize
U
دارای ریشهء
adamantean
U
دارای تلئلو
aluminous
U
دارای زاج
artiodactyl
U
دارای سم شکافته
artiodactylous
U
دارای سم شکافته
parenthetical
U
دارای کمانک
dartrous
U
دارای تبخال
chymiferous
U
دارای کیموس
allergic
U
دارای حساسیت به
chinned
U
دارای چانه
cephalous
U
دارای کله
windiness
U
دارای باد
capitated
U
دارای سرمجزا
calcic
U
دارای اهک
curvy
U
دارای انحنا
cingulate
U
دارای کمربند
cirrous
U
دارای اویز
woolly headed
U
دارای سر پشمالو
cuspidal
U
دارای برامدگی
cretaceous
U
دارای گچ فراوان
crepitant
U
دارای صدای خش خش
copperbottomed
U
دارای ته مسی
zonate
U
دارای مدار
cloven foot
U
دارای پا یا سم شکافته
zygomorphic
U
دارای تقارن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com