Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
biramous
U
دارای دو شاخه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
snagged
U
پراز ته شاخه دارای برامدگیهای ناصاف
vimineous
U
دارای شاخه وترکههای خم شونده
Other Matches
hierarchical communications system
U
شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
to brachiate
U
از شاخه به شاخه پریدن
[بازوپیمایی کردن]
arborization
U
شاخه شاخه شدگی
forkedly
U
بطور شاخه شاخه
branches
U
شاخه شاخه شدن
ramify
U
شاخه شاخه شدن
branch
U
شاخه شاخه شدن
dog leg
U
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
bifurcate
U
چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
receding leg
U
شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
branches
U
شاخه
pin
U
در شاخه
forking
U
سه شاخه
variations
U
شاخه
nid
U
شاخه
fork
U
سه شاخه
plugs
U
دو شاخه
intersection leg
U
شاخه
plugging
U
دو شاخه
plug
U
دو شاخه
nibs
U
شاخه
nib
U
شاخه
variation
U
شاخه
fork
U
شاخه
arm
U
شاخه
forking
U
شاخه
Br
U
شاخه
knag
U
ته شاخه
branch
U
شاخه
virga
U
شاخه
acaulescent
U
بی شاخه
limb
U
شاخه
limbs
U
شاخه
pinned
U
در شاخه
trifurcation
U
سه شاخه
ramus
U
شاخه
branch line
U
شاخه
branch lines
U
شاخه
ramulose
U
شاخه شاخه
connection plug
U
دو شاخه
three way
U
سه شاخه
ramulous
U
شاخه شاخه
bifurcation
U
شاخه
trifid
U
سه شاخه
embranchment
U
شاخه
doddered
U
بی شاخه
furcate
U
شاخه شاخه
boughs
U
شاخه
bough
U
شاخه
pinning
U
در شاخه
limbless
U
بی شاخه
branch cutter
U
شاخه بر
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
branching
U
شاخه گزینی
branchy
U
شاخه دار
boughed
U
شاخه دار
banana pin
U
دو شاخه رادیو
passerine
U
شاخه نشین
triradiate
U
سه شاخه سه شعاعی
battery charging plug
U
دو شاخه باتری پر کن
tuning fork
U
دو شاخه صوتی
linear portion
U
شاخه خطی
Dont break that branch off.
U
آن شاخه رانشکن
prongs
U
شاخه رودیانهر
secateur
U
شاخه قطع کن
cable connector
U
دو شاخه کابل
sprig
U
شاخه کوچک
sprigs
U
شاخه کوچک
prong
U
شاخه رودیانهر
branchlet
U
شاخه کوچک
three arm protractor
U
نقاله سه شاخه
sprays
U
شاخه کوچک
bifurcate
U
دو شاخه شدن
subshrub
U
شاخه کوچک
outbranch
U
شاخه گستردن
traverse leg
U
شاخه پیمایش
ramify
U
شاخه دادن
tow level forked junction
U
دو شاخه دو ترازه
ramiform
U
شاخه مانند
coppice
U
شاخه زاد
coppices
U
شاخه زاد
ram's horn hook
U
قلاب دو شاخه
ramify
U
شاخه بستن
arborescent
U
شاخه مانند
crotch
U
تیر دو شاخه
twigged
U
شاخه دار
provine
U
شاخه خوابانده
spriggy
U
شاخه دار
viminal
U
شاخه دهنده
crotches
U
تیر دو شاخه
twiggy
U
شاخه دار
twing
U
شاخه کوچک
tow level forked junction
U
دو شاخه ناهمکف
forked
U
شاخه دار
affluent
U
شاخه رود
twig
U
: شاخه کوچک
offshoots
U
شاخه نورسته
distributary
U
رود شاخه
blind alley
U
شاخه بن بست
blind alleys
U
شاخه بن بست
sprayed
U
شاخه کوچک
spraying
U
شاخه کوچک
disbranch
U
بی شاخه کردن
sprouts
U
جوانه شاخه
sprouted
U
جوانه شاخه
twigs
U
: شاخه کوچک
offshoot
U
شاخه نورسته
spray
U
شاخه کوچک
insessorial
U
شاخه نشین
line of business
U
شاخه پیشه
easing out line
U
شاخه شل کننده
alleyways
U
شاخه ماز
alleys
U
شاخه ماز
winging
U
شاخه شعبه
alley
U
شاخه ماز
dog leg
U
شاخه فرعی
intersection leg
U
شاخه یک همبر
female plug
U
دو شاخه ماده
sprout
U
جوانه شاخه
branches
U
شاخه دراوردن
grain
U
شاخه چنگال
gray ramus
U
شاخه خاکستری
branch
U
شاخه دراوردن
topper
U
شاخه زن سوهان
branch
U
شاخه
[دانشی]
tuning forks
U
دو شاخه صوتی
toppers
U
شاخه زن سوهان
division
U
شاخه
[دانشی]
area
U
شاخه
[دانشی]
field
U
شاخه
[دانشی]
ramifications
U
شاخه شاخگی
fork of ... river
U
شاخه رودخانه ...
wing
U
شاخه شعبه
link
U
شاخه رابط
tributary
U
شاخه رود
lamin
U
شاخه پردهای
lamina
U
شاخه پردهای
tributary
U
شاخه انشعاب
ramification
U
شاخه شاخگی
tributaries
U
شاخه رود
tributaries
U
شاخه انشعاب
tri corn
U
کلاه سه گوشه سه شاخه
bifurcation
U
شکاف گاه شاخه
bifurcation
U
تقسیم بدو شاخه
to lop off a branch
[from a tree]
U
شاخه ای را
[از درختی]
بریدن
pricket
U
شمعدان شاخه دار
leg
U
شاخه مسیر حرکت
legs
U
شاخه مسیر حرکت
tine
U
نوک شاخه یاسیخ
pruning knife
U
چاقوی شاخه زنی
sprit
U
جوانه یا شاخه کوچک
strick
U
شاخه درخت کتان
hierarchical communications system
U
شاخه ها و زیر دایرکتوری ها
layer
U
رگه شاخه خوابانده
layers
U
رگه شاخه خوابانده
twin plug
U
دو شاخه وسایل برقی
two pin plug
U
دو شاخه وسایل برقی
utensil plug
U
دو شاخه وسایل برقی
deadwood
U
شاخه خشکیده درخت
dog-leg
U
[شاخه فرعی پله]
deflection component of trail
U
شاخه سمتی مسیر
wind component
U
شاخه سمتی باد
clusters
U
اویز چند شاخه
cluster bombs
U
اویز چند شاخه
cluster
U
اویز چند شاخه
percher
U
مرغ شاخه نشین
bayou
U
شاخه فرعی رودخانه
cluster bomb
U
اویز چند شاخه
To cut off a branch .
U
شاخه ای را قطع کردن
truncated
U
شاخه زدن ناقص کردن
randie branching index
U
شاخص شاخه زنی رندیچ
legs
U
خط واصل بین دو نقطه شاخه
truncate
U
شاخه زدن ناقص کردن
descending branch
U
شاخه نزولی مسیر گلوله
truncates
U
شاخه زدن ناقص کردن
candelabrum
U
شمع دان چند شاخه
leg
U
خط واصل بین دو نقطه شاخه
branched chain structure
U
ساختار زنجیری شاخه دار
truncating
U
شاخه زدن ناقص کردن
subshrub
U
شاخه فرعی گیاه کوچک
cultrate
U
بشکل چاقوی شاخه زنی
trifurcate
U
بسه شاخه تقسیم شدن
lifting cart
U
جرثقیل دستی
[یا برقی]
با دو شاخه
pallet jack
U
جرثقیل دستی
[یا برقی]
با دو شاخه
cultrated
U
بشکل چاقوی شاخه زنی
trident
U
نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
pallet truck
U
جرثقیل دستی
[یا برقی]
با دو شاخه
divided magnetic circuit
U
مدار مغناطیسی چند شاخه
unplug
U
خارج کردن دو شاخه از سوکت
the tree shoot out brances
U
ازدرخت شاخه هایی بیرون زد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com