English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
full bottomed U دارای دنباله دراز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
longevous U دارای عمر دراز
long-lived U دارای عمر دراز
long lived U دارای عمر دراز
longicorn U دارای شاخک دراز
lantern jawed U دارای ارواره دراز و لاغر
spondee U وتدی که دارای دوهجای دراز باشد
spindle shanked U دارای پاهای دراز وباریک لندوک
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
appendixes U دنباله
appendix U دنباله
train U دنباله
trained U دنباله
trains U دنباله
tails U دنباله
series U دنباله
trainbearer U دنباله کش
trailed U دنباله
trailing U دنباله
rears U دنباله
rearing U دنباله
reared U دنباله
rear U دنباله
tail U دنباله
continued form U دنباله
tailed U دنباله
trails U دنباله
trail U دنباله
stemmed U دنباله
suites U دنباله
suite U دنباله
stem U دنباله
follow-ups U دنباله
wakes U دنباله کش تی
sequel U دنباله
waked U دنباله کش تی
sequels U دنباله
appendices U دنباله
tail end U دنباله
follow-up U دنباله
wake U دنباله کش تی
stemming U دنباله
stems U دنباله
following U دنباله
calling sequence U دنباله فراخوانی
to continue U دنباله داشتن
to follow U دنباله داشتن
trailing U دنباله داشتن
extension lines U خطوط دنباله
tail cone U دنباله مخروطی
the trail of a meteor U دنباله شهاب
full bottomed U دنباله دار
followism U دنباله روی
sequence U دنباله [ریاضی]
subsequent to U [مستقیما] پس از [به دنباله]
tailing U دنباله تعقیب
tailing factor U ضریب دنباله
trails U دنباله داشتن
trail U دنباله داشتن
trailed U دنباله داشتن
comet U ستاره دنباله دار
comet U ذوذنب دنباله دار
cometology U گفتاردرستارههای دنباله دار
trailing U دنباله دار بودن
blazing star U ستاره دنباله دار
trailed U دنباله دار بودن
trail U دنباله دار بودن
trails U دنباله دار بودن
followed by <adj.> U دنباله گرفته شده با
comets U ستاره دنباله دار
deference need U نیاز دنباله روی
series U مجموع یک دنباله [ریاضی]
sum of the terms of an infinite sequence U مجموع یک دنباله [ریاضی]
fibonacci series U دنباله فیبو ناجی
comets U ذوذنب دنباله دار
ship haven U طرادههای دنباله کشتی
cometary U وابسته بستاره دنباله دار
sea tail U دنباله دریایی یکانهای هوارو
sequence U به ترتیب مرتب کردن دنباله
sequences U به ترتیب مرتب کردن دنباله
the track of a comet U مسیر ستاره دنباله دار
cometic U وابسته بستاره دنباله دار
cometography U شرح ستاره دنباله دار
soricine U موش پوزه دراز شبیه موش پوزه دراز
trailing zeros U صفرهای پشتی [دنباله دار] [ریاضی]
trainbearer U کسیکه دنباله لباس دیگری رامی گیرد
follow up U رده پشتیبان دنباله دنبال کردن دشمن
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cama U توده ابرمانندی که هسته ستاره دنباله داررافراگرفته است
complete transaction U معامله قطعی و تمام شده که دنباله نخواهد داشت
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
comas U پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
coma U پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
fugues U قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
fugue U قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
follow up U تعقیب کردن دنباله داستان را شرح دادن تماس با بیمارپس ازتشخیص یا درمان
enjambment U دنبالهء سخنی رادرشعریابیت بعدی ادامه دادن دنباله سطری رابه سطردیگرکشیدن
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
vortex trail U دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
oblongated U دراز
long headed U سر دراز
oblong U دراز
longheaded U دراز سر
oblongs U دراز
toom U دراز
longish U دراز
verbose U دراز
lengthwise U دراز
to piece out U دراز
to eke out U دراز
to be prolonged U دراز
prolix U دراز
macro U دراز
lengthy U دراز
longs U دراز
long U دراز
longed U دراز
longer U دراز
dolichomorphic U دراز تن
longest U دراز
linear U دراز
long- U دراز
gangling U طولانی و دراز
lanky U دراز وباریک
string U چسبناک دراز
long-time U دراز مدت
long-drawn-out U دور و دراز
oblonated U دراز :درازنا
codling U یکجورسیب دراز
oblongs U دراز پهنا
stretch U دراز کردن
stretched U دراز کردن
blue moon U زمان دراز
stretches U دراز کردن
to stretch out U دراز کردن
pintail U اردک دم دراز
prolongate U دراز کردن
prolixity U دراز نویسی
lengthening U دراز شدن
streek U دراز کردن
oblong U دراز پهنا
ileum U روده دراز
wader U مرغ دراز پا
far fetched U دور و دراز
far-fetched U دور و دراز
elongation U دراز شدگی
couchant U دراز کشیده
codlin U یکجورسیب دراز
weedy U دراز و باریک
lantern jawed U چانه دراز
narrowed U دراز وباریک
narrow U دراز وباریک
long necked U گردن دراز
longer-term U دراز مدت
long-term U دراز مدت
long bone U استخوانهای دراز
long eared U گوش دراز
long range U دراز مدت
long run U دراز مدت
longhead U کله دراز
long shunt U شنت دراز
long term U دراز مدت
narrower U دراز وباریک
long billed U نوک دراز
verbalization U دراز گویی
longeval U دراز عمر
lanternjaws U چانه دراز
long term <adj.> U دراز مدت
tender fleshed cherry U گیلاس دم دراز
morella cherry U گیلاس دم دراز
proboscis U پوزه دراز
proboscises U پوزه دراز
long run [American E] <adj.> U دراز مدت
longevity U دراز عمری
at full length U دراز کشیده
narrowest U دراز وباریک
long bill U نوک دراز
long wind U دراز نفسی
elongates U دراز کردن
elongates U دراز شدن
long-life U عمر دراز
elongating U دراز کردن
in the long run U در دراز مدت
lengthens U دراز کردن
elongating U دراز شدن
lengthens U دراز شدن
long life U عمر دراز
extend U دراز کردن
lengthen U دراز کردن
lengthen U دراز شدن
elongate U دراز شدن
lengthening U دراز کردن
long-winded U دراز نفس
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com