Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
oleaginous
U
دارای خواص روغن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
papaverous
U
دارای خواص خشخاش
amphoteric
U
دارای خواص متضاد
propertied
U
متمکن دارای خواص معین
isotropic
U
دارای خواص فیزیکی مشابه
isotropic
U
دارای خواص برابر از هرسو همگرای
actinic
U
دارای خواص پرتوافکنی مربوط به تاثیر شیمیایی
vinaigrette
U
سس دارای سرکه و روغن زیتون و ادویه
substantive
U
شبیه اسم دارای خواص اسم
oil dent
U
شیار ورود روغن یا سوراخ عبور روغن
oil
U
روغن کاری کردن روغن ساختن
oils
U
روغن کاری کردن روغن ساختن
oiling
U
روغن کاری کردن روغن ساختن
air cooled oil cooler
U
نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
cutting oil
U
روغن سردکننده روغن برش
creosote
U
روغن قیر روغن قطران
oil can
U
حلب روغن , روغن دان
creosoting
U
روغن قیر روغن قطران
creosotes
U
روغن قیر روغن قطران
creosoted
U
روغن قیر روغن قطران
properties
U
خواص
attribute
U
خواص
attributes
U
خواص
attributing
U
خواص
attributes
U
صفت خواص
attribute
U
صفت خواص
chemical properties
U
خواص شیمیایی
mechanical properties
U
خواص مکانیکی
collective properties
U
خواص کولیگاتیو
bulk properties
U
خواص گروهی
attributing
U
صفت خواص
elastic properties
U
خواص ارتجاعی
intrinsic properties
U
خواص ذاتی
intensive properties
U
خواص شدتی
hydrological
U
وابسته به خواص اب
product capabilities
U
خواص محصول
property list
U
سیاهه خواص
general properties of bodies
U
خواص عمومی اجسام
magnetics
U
علم خواص مغناطیسی
acoustics
U
خواص صوتی ساختمان
adhesion agent
U
ماده تشدیدکننده خواص
properties of section
U
خواص مقاطع تیرها
partial molar properties
U
خواص جزیی مولی
electro magnetism
U
برق و خواص مغناطیسی
geophysical survey
U
مطالعه خواص فیزیکی زمین
electrokinetics
U
علم خواص برق متحرک
unsex
U
از خواص جنسی محروم کردن
electro magnetism
U
تولید خواص مغناطیسی بوسیله
electronography
U
ثبت خواص الکتریسته ساکن
hydraulic
U
وابسته به مبحث خواص اب درحرکت
pneumatics
U
علم خواص هوا و گاز
optics
U
علم مطالعه در خواص نور
physicochemical
U
وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
actinology
U
دانشی که دران از خواص نورگفتگو میکند
electro statics
U
علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتی
to turn something
U
تغییر کردن در ظاهر یا خواص خود
atom
U
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
atoms
U
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
gyromagnetic
U
وابسته به خواص مغناطیسی جسم الکتریکی چرخنده
metamerism
U
برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
pneumatology
U
روح شناسی علم خواص هواو گازها
axiology
U
علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
aircraft alternation
U
اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
Green tea is esteemed for its health-giving properties.
U
ارزش چای سبز در خواص سلامت بخش آن است.
platinum metal
U
ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
additives
U
مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
miscibility
U
قابلیت امیختن و اختلاط بدون از دست دادن خواص خود
additive
ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
epizoology
U
علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
charactristic curve
U
نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
epizootiology
U
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootology
U
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
color code
U
روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
epiphytology
U
علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
gestalt
U
معین بطوریکه اجزاء ان خواص مختصه خودراازطرح و یاشکلی که از این ترکیب بدست اید
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
harmonics
U
مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
ghee
U
روغن
dopes
U
روغن
sebaceous humour
U
روغن
unction
U
روغن
unguent
U
روغن
oil groove
U
روغن رو
oiling
U
روغن
dope
U
روغن
greaser
U
روغن زن
buttering
U
روغن
grease
U
روغن
oil
U
روغن
greased
U
روغن
greasing
U
روغن
buttered
U
روغن
butter
U
روغن
ghi
U
روغن
oils
U
روغن
butters
U
روغن
oil can
U
روغن زن
brilliantine
U
روغن مو
pomade
U
روغن سر
lubricant
U
روغن
bandolin
U
روغن مو
lubricants
U
روغن
ointments
U
روغن
ointment
U
روغن
clurified or run butter
U
روغن
bandoline
U
روغن مو
oil squirt
U
اب دزدک روغن
palm oil
U
روغن نخل
palm oil
U
روغن خرما
oscillating lubricator
U
روغن ده نوسانی
oil sludge
U
رسوب روغن
buttering
U
روغن زرد
oil seal ring
U
رینگ روغن
greasing
U
روغن چربی
paraffin oil
U
روغن پارافین
oil bath
U
حمام روغن
buttered
U
روغن زرد
machine oil
U
روغن ماشین
oil residue
U
ته نشست روغن
oil retaining ring
U
رینگ روغن
palmoil
U
روغن خرما
oil filter
U
صافی روغن
greasing
U
روغن اتومبیل
lubricate
U
روغن زدن
castor oil
U
روغن کرچک
embrocations
U
روغن مالی
embrocation
U
روغن مالی
oleaginous
U
شبیه روغن
oiler
U
روغن کار
soluble oil
U
روغن قابل حل
soluble oil
U
روغن حل شونده
oilman
U
روغن فروش
linseed oil
U
روغن بزرک
linseed oil
U
روغن برزک
oleometer
U
روغن سنج
ricinus oil
U
روغن کرچک
greased
U
روغن چربی
mineral oil
U
روغن معدنی
butters
U
روغن زرد
mercurial unguent
U
روغن خاکستری
grease
U
روغن چربی
grease
U
روغن اتومبیل
grey unguent
U
روغن خاکستری
gray or mercurial unguent
U
روغن خاکستری
siccative oil
U
روغن سیکاتیو
greased
U
روغن اتومبیل
lubricating
U
روغن زدن
replenisher
U
نافم روغن
illinition
U
روغن مالی
oil guage
U
درجه روغن
oil groove
U
شیار روغن
in grease
U
روغن دار
oil passage
U
عبور روغن
oil container
U
فرف روغن
French polish
U
روغن جلا
oil channel
U
مجرای روغن
lubricates
U
روغن زدن به
lubricate
U
روغن زدن به
oil mist
U
تیرگی روغن
lubricated
U
روغن زدن
oil level
U
سطح روغن
oil of roses
U
روغن سبز
lubricated
U
روغن زدن به
oil change
U
تعویض روغن
lubricates
U
روغن زدن
lubricating
U
روغن زدن به
oil gage
U
گیج روغن
oil pump
U
پمپ روغن
grease box
U
روغن دان
lanoline
U
روغن پشم
picamar
U
روغن قیر
dubbing
U
روغن چرم
oil flow
U
جریان روغن
crude oil
U
روغن خام
oil pressure
U
فشارسنج روغن
hydrolic pump
U
پمپ روغن
oil plug
U
پیچ روغن
rub with ointment
U
روغن مالیدن
hydraulic oil
U
روغن رانش
heavy oil
U
روغن سنگین
grnish
U
رنگ و روغن
pomade
U
روغن مالیدن
inunction
U
روغن مالی
butter
U
روغن زرد
wash oil
U
روغن شستشو
colve oil
U
روغن میخک
palmachristi
U
روغن کرچک
lubrication
U
روغن زنی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com