English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8738 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
radiosymmetrical U دارای اضلاع یا شعاعهای متقارن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scalene U دارای اضلاع نامساوی
holohedral U دارای بلورهای متقارن
homocercal U دارای دم قرینه متقارن الذنب
isocline U دارای شیب متقارن ومساوی
anisometric U دارای قسمتهای غیر متقارن
polar U دارای قطب مغناطیسی یا الکتریکی متقارن
true or sternal ribs U دندههای حقیقی اضلاع پیوسته به قص
homolographic U متقارن
symmetrization U متقارن
isochronal U متقارن
symmetrical U متقارن
palindromes U متقارن
palindrome U متقارن
symmetric U متقارن
isochronous U متقارن
simultaneous U متقارن
concurrent U متقارن
turkish knot U گره متقارن
time U متقارن ساختن
timed U متقارن ساختن
times U متقارن ساختن
syzygy U جفت متقارن
zygomorphic U متقارن الطرفین
polarizing U متقارن کردن
polarizes U متقارن کردن
polarize U متقارن کردن
polarising U متقارن کردن
polarises U متقارن کردن
axially symmetric U متقارن محوری
polarised U متقارن کردن
axisymmetric U متقارن محوری
equilateral U ازدوطرف متقارن
symmetry vibration U ارتعاش متقارن
symmetric matrix U ماتریس متقارن
symmetric list U لیست متقارن
asymmetrical U غیر متقارن
symmetrical distribution U توزیع متقارن
symmetric U هم اندازه متقارن
symmetrical system U جریان متقارن
centrosymmetric U متقارن مرکزی
bilateral U متقارن الطرفین
symmetrize U متقارن ساختن
symmetry top U فرفرهای متقارن
symmetry stretching U کشش متقارن
symmetry substance U ماده متقارن
summetrical defence U دفاع متقارن
allochiria U جابجایی بساوشی متقارن
allocheiria U جابجایی بساوشی متقارن
symmetry double bond U پیوند دوگانه متقارن
symmetrical pawn structure U ساختمان پیادهای متقارن
balanced transmission line U سیم انتقال متقارن
rhombus wing U بالی با سطح مقطع متقارن
symmetrical alternating quantity U کمیت متناوب متقارن نامتوازن
subcordate U بشکل قلب غیر متقارن
counter vailing power U تقارن دو نیروی اقتصادی نیروهای متقارن
cypher U [حروف بزرگ الفبا در طرح های متقارن]
Gulli motife U [نوعی گل و بته متقارن در فرش های ترکمن]
warping U پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
endless knots U طرح گره بدون انتها [که حالتی از پیچش نخ را بصورت متقارن و ستاره ای شکل به نگاره می بخشد.]
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
rosette border U حاشیه گل و بوته [اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
proportions U متناسب کردن متقارن کردن
proportion U متناسب کردن متقارن کردن
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
synesthesia U احساس سوزش یادرد در یک عضو بدن در اثروجود درد در عضو دیگر بدن احساس متقارن
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
Herati pattern U طرح هراتی [در این طرح گل ها در قالب شکل لوزی خود را نشان داده و تمامی متن فرش را در بر می گیرند. برگ ها از چهارسو به سمت خارج امتداد داده شده و با لوزی های مجاور خود متقارن می شوند.]
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
bilabiate U دارای دو لب
three-legged U دارای سه پا
glochidiate U دارای مو
odoriferous U دارای بو
trilinear U دارای سه خط
three legged U دارای سه پا
footy U دارای پا
fraught with U دارای
iodic U دارای ید
overbusy U دارای کارزیاد
redundant U دارای اطناب
legitimated U دارای حق مشروع
palmy U دارای نخل
strontic U دارای استرونیوم
papillose U دارای برامدگی
deficient U دارای کمبود
deadbeat U دارای سکون
deadbeats U دارای سکون
straight line U دارای خط مستقیم
plumose U دارای دسته پر
portentous U دارای فال بد
pelliculate U دارای پوسته
legitimate U دارای حق مشروع
low-spirited U دارای روحیه بد
of that ilk U دارای همان جا
multilineal U دارای چندین خط
formal U دارای فکر
multiflorous U دارای بیش از سه گل
melodious U دارای ملودی
melodic U دارای ملودی
multifid U دارای چندشکاف
prerogative U دارای حق ویژه
prerogatives U دارای حق ویژه
muciferous U دارای مخاط
myrrhic U دارای بوی مر
myrrhy U دارای بوی مر
energetic U دارای انرژی
synonymous U دارای ترادف
self abnegating U دارای کف نفس
low spirited U دارای روحیه بد
sulfureous U دارای گوگرد
stilted U دارای چوب پا
nucleate U دارای هسته
swell butted U دارای ته گنده
synonymous U دارای تشابه
salaried U دارای حقوق
rugose U دارای رکه
rarely beautiful U دارای زیبائی
short range U دارای برد کم
social minded U دارای افکاراجتماعی
quartziferous U دارای در کوهی
backed U دارای پشت
pulsatile U دارای تپش
pulsant U دارای تپش
pseudonymous U دارای تخلص
primiparous U دارای یک اولاد
rattly U دارای صدای تق تق
reboant U دارای واکنش
sabulous U دارای شن ریزه
sexagenary U دارای سن 06 تا96
handy <adj.> U دارای مزیت
rifled U دارای خان
shelterer U دارای حفاظ
shoaly U دارای جاهای کم اب
silicifoeous U دارای در کوهی
reversioner U دارای حق رجوع
short-range U دارای برد کم
primipara U دارای یک اولاد
prerogatived U دارای حق ویژه
equivocal U دارای دومعنی
flabby U دارای عضلات شل
pinnular U دارای بالچه
pinnular U دارای برگچه
pileate U دارای کلاهک
weighted U دارای وزن
petiolated U دارای دمگل
petiolate U دارای دمگل
rectilinear U دارای مسیرمستقیم
legitimating U دارای حق مشروع
stannous U دارای قلع
stannic U دارای قلع
sonant U دارای اهنگ
spiriferous U دارای عضومارپیچی
preemptor U دارای حق شفعه
pre emptive U دارای حق شفعه
azotic U دارای ازت
polygamous U دارای چند زن
spirituous U دارای الکل
splashy U دارای ترشح
staminate U دارای جرثومه نر
legitimates U دارای حق مشروع
acetylize U دارای ریشهء
far reaching U دارای اثرزیاد
basined U دارای ابگیر
bicentric U دارای دومرکز
bichrome U دارای دو رنگ
entitative U دارای وجودخارجی
bimolecular U دارای دوملکول
bimorphemic U دارای دوشکل
bimotored U دارای دوموتور
binaural U دارای دو گوش
binocular U دارای دو چشم
binuclear U دارای دو هسته
binucleate U دارای دو هسته
binucleated U دارای دو هسته
bipartite U دارای دوقسمت
febile U دارای حالت تب
feldspathic U دارای فلدسپار
aulait U دارای شیر
glary U دارای تشعشع
glanduliferous U دارای غد دکوچک
geniculate U دارای زانویی
adamantean U دارای تلئلو
aluminous U دارای زاج
Recent search history Forum search
1offshoring
1however, since this matrix is also symmetrical across its leading diagonal, little more than 50 percent of it need be stored
1veterans
1Bravetown
1the rate of diffusion will be less than if the pure solvent was exposed to the air
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com