Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (36 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
castellate
U
دارای استحکامات کردن
rampart
U
دارای استحکامات کردن
vallum
U
دارای استحکامات کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
fortifies
U
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
fortify
U
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
fortifying
U
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
Other Matches
fortified
U
دارای استحکامات
fortified
U
سنگربندی شده دارای استحکامات
fortified church
U
[کلیسایی دارای استحکامات نظامی]
field work
U
استحکامات صحرایی استحکامات
defenses
U
دفاع کردن استحکامات
defence
U
دفاع کردن استحکامات
defense
U
دفاع کردن استحکامات
castellation
U
تهیه استحکامات تدافعی سنگربندی کردن مستحکم کردن
forts
U
استحکامات
worked
U
استحکامات
work
U
استحکامات
fortifications
U
استحکامات
fieldwork
U
استحکامات
fortification
U
استحکامات
casemate
U
استحکامات
rampart
U
استحکامات
jetty
U
استحکامات جنگی
jetties
U
استحکامات جنگی
bastion
U
سنگر و استحکامات
ensconce
U
استحکامات ساختن
ensconced
U
استحکامات ساختن
ensconces
U
استحکامات ساختن
vallation
U
استحکامات خندق
ensconcing
U
استحکامات ساختن
fiedl fortifications
U
استحکامات صحرایی
rampire
U
استحکامات خاکریز
pioneered
U
مهندس استحکامات
bastions
U
سنگر و استحکامات
pioneer
U
مهندس استحکامات
pioneers
U
مهندس استحکامات
fortresses
U
استحکامات نظامی
fortress
U
استحکامات نظامی
counter approach
U
استحکامات متقابله
advanced work
U
استحکامات اصلی ساختمان
Cashel
U
[استحکامات دفاعی ایرلندی]
dug in
U
استحکامات سنگر اماده
horn-work
U
[استحکامات بیرونی با دو سنگر]
defilade
U
جان پناه استحکامات تدافعی
trench
U
استحکامات خندقی شیار طولانی
sally port
U
درب اصلی قلعه یا استحکامات
trenches
U
استحکامات خندقی شیار طولانی
vallum
U
بارو باره استحکامات خاکریز بارودارکردن
redoubt
U
موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
contravallation
U
استحکامات وسنگرخارجی که محاصره کنندگان میان اردوی خودوشهرمیس
redan
U
استحکامات دوپهلو که گوشه برجستهای ازان بیرون می ایستد
personate
U
خودرا بجای دیگری قلمداد کردن دارای شخصیت کردن
grate
U
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
curbs
U
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
grates
U
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
curb
U
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
grated
U
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
curbed
U
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbing
U
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
incorporate
U
جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
incorporates
U
جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
incorporating
U
جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
militarize
U
جنگ طلب کردن دارای روح نظامی کردن
thread
U
دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
threads
U
دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
reman
U
دارای نفرات تازه کردن مردانگی کردن
edge
U
: دارای لبه تیز کردن تحریک کردن
edges
U
: دارای لبه تیز کردن تحریک کردن
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
catalyze
U
دارای اثرمجاورتی کردن تسریع کردن
furnish
U
دارای اثاثه کردن مجهز کردن
inflaming
U
دارای اماس کردن ملتهب کردن
inflame
U
دارای اماس کردن ملتهب کردن
inflames
U
دارای اماس کردن ملتهب کردن
furnishes
U
دارای اثاثه کردن مجهز کردن
furnishing
U
دارای اثاثه کردن مجهز کردن
innervate
U
دارای پی کردن
flanker
U
عده مامور تک جناحی استحکامات جناحی یکان
hydrogenate
U
دارای هیدروژن کردن
personified
U
دارای شخصیت کردن
populating
U
دارای جمعیت کردن
embrasure
U
دارای منفذ کردن
zigzags
U
دارای پیچ و خم کردن
substantivize
U
دارای ماهیت کردن
populate
U
دارای جمعیت کردن
populates
U
دارای جمعیت کردن
tinkle
U
دارای طنین کردن
zigzagging
U
دارای پیچ و خم کردن
tinkled
U
دارای طنین کردن
vitaminize
U
دارای ویتامین کردن
whipstitch
U
دارای مرز کردن
personifying
U
دارای شخصیت کردن
transistorize
U
دارای ترانسیتور کردن
personify
U
دارای شخصیت کردن
nitrogenize
U
دارای نیتروژن کردن
personifies
U
دارای شخصیت کردن
fluoridate
U
دارای فلورید کردن
gift
U
دارای استعداد کردن
systemize
U
دارای همست کردن
gifts
U
دارای استعداد کردن
nationalising
U
دارای ملیت کردن
hydroxylate
U
دارای هیدروکسیل کردن
nationalize
U
دارای ملیت کردن
tinkles
U
دارای طنین کردن
nationalizes
U
دارای ملیت کردن
embrasures
U
دارای منفذ کردن
tinkling
U
دارای طنین کردن
indexed
U
:دارای فهرست کردن
tooth
U
دارای دندان کردن
freckle
U
خال دارای کک مک کردن
insoul
U
دارای روح کردن
nationalises
U
دارای ملیت کردن
potentialize
U
دارای استعداد کردن
body
U
دارای جسم کردن
personalize
U
دارای شخصیت کردن
nationalised
U
دارای ملیت کردن
index
U
:دارای فهرست کردن
bodies
U
دارای جسم کردن
crenelate
U
دارای کنگره کردن
varnish
U
دارای فاهرخوب کردن
zigzagged
U
دارای پیچ و خم کردن
ensoul
U
دارای روح کردن
zigzag
U
دارای پیچ و خم کردن
crenellate
U
دارای کنگره کردن
varnished
U
دارای فاهرخوب کردن
nationalizing
U
دارای ملیت کردن
indexes
U
:دارای فهرست کردن
varnishes
U
دارای فاهرخوب کردن
varnishing
U
دارای فاهرخوب کردن
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
panes
U
دارای جام شیشه کردن
pane
U
دارای جام شیشه کردن
hyphenate
U
بوسیله خط دارای فاصله کردن
criss-crossed
U
دارای نقش چلیپایی کردن
criss-cross
U
دارای نقش چلیپایی کردن
sanitate
U
دارای لوازم بهداشتی کردن
ravines
U
دارای دره تنگ کردن
bedevilled
U
دارای روح شیطانی کردن
granulate
U
دارای ذرات ریز کردن
bedevil
U
دارای روح شیطانی کردن
tongues
U
گفتن دارای زبانه کردن
ravine
U
دارای دره تنگ کردن
criss-crossing
U
دارای نقش چلیپایی کردن
prongs
U
دارای چنگک یا چنگال کردن
tat
U
دارای حاشیه توری کردن
rehabilitates
U
دارای امتیازات اولیه کردن
rehabilitated
U
دارای امتیازات اولیه کردن
criss-crosses
U
دارای نقش چلیپایی کردن
bedevilling
U
دارای روح شیطانی کردن
bedevils
U
دارای روح شیطانی کردن
to p a thing for a person
U
کسی را دارای چیزی کردن
fulcrum
U
دارای نقطه اتکاء کردن
prong
U
دارای چنگک یا چنگال کردن
to p a thing person with athing
U
کسی را دارای چیزی کردن
rehabilitating
U
دارای امتیازات اولیه کردن
methodize
U
دارای روش یاقاعدهای کردن
wig
U
دارای گیس مصنوعی کردن
wigs
U
دارای گیس مصنوعی کردن
flyspeck
U
دارای لکه مگس کردن
rehabilitate
U
دارای امتیازات اولیه کردن
reengine
U
دارای موتور تازه کردن
masterminded
U
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
shoe
U
دارای کفش کردن نعل زدن به
substantialize
U
دارای وجود خارجی کردن یاشدن
motivate
U
تهییج کردن دارای انگیزه شده
motivating
U
تهییج کردن دارای انگیزه شده
russify
U
دارای عقاید وتمایلات روسی کردن
masterminding
U
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
shoes
U
دارای کفش کردن نعل زدن به
motivated
U
تهییج کردن دارای انگیزه شده
woof
U
پارچه کتانی دارای پود کردن
mastermind
U
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
shoeing
U
دارای کفش کردن نعل زدن به
motivates
U
تهییج کردن دارای انگیزه شده
woofs
U
پارچه کتانی دارای پود کردن
bell
U
دارای زنگ کردن کم کم پهن شدن
retrench
U
دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن
bells
U
دارای زنگ کردن کم کم پهن شدن
masterminds
U
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
systemmatize
U
دارای روش یاقاعده کردن اسلوب دادن
systematize
U
دارای روش یا قاعده کردن اسلوب دادن به
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
to piss off the wrong people
<idiom>
U
آدمهای دارای نفوذ و قدرت زیاد را عصبانی کردن
outwork
U
استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
tackling
U
از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackles
U
از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackled
U
از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackle
U
از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
seabee
U
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
opalite
U
ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
pioneer tools
U
وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
air condition
U
دارای دستگاه تهویه کردن تهویه کردن
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
choke bore
U
روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com