English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
prognathic U دارای ارواره پیش امده
prognathous U دارای ارواره پیش امده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
projecting jaw U ارواره پیش امده
wapper jawed U دارای ارواره کج
lantern jawed U دارای ارواره دراز و لاغر
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
pleurodont U دارای دندان محکم شده ازداخل ارواره
venose U دارای رگهای متعددوبر امده
ventricous U بادکرده دارای شکم پیش امده
round shouldered U دارای شانههای جلو امده شانه گرد
round-shouldered U دارای شانههای جلو امده شانه گرد
ribby U دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
ventricos U بادکرده شکم دار دارای شکم پیش امده
protrusile U دارای ساختمان جلو امده جلو امدنی
maxilla U استخوان ارواره ارواره
mandibles U ارواره
jaw U ارواره
chops U ارواره
jaws U ارواره
chaw U ارواره
mandible U ارواره
glass jaw U ارواره شیشهای
protrusion of the jaw U پیشامدگی ارواره
orthognathous U راست ارواره
admaxillary U نزدیک ارواره
jaw breaker U ارواره شکن
maxilla U ارواره زیرین
crack jaw U ارواره شکن
jib U حرف ارواره
submaxilla U ارواره پایین
jibbing U حرف ارواره
chapt U مرد ارواره
maxillary bone U استخوان ارواره
jibbed U حرف ارواره
nether lip or jaw U لب یا ارواره زیرین
mandibular U ارواره زیرین
jibs U حرف ارواره
jawbones U استخوان ارواره
jawbone U استخوان ارواره
prognathism U پیش امدگی ارواره
actinomycosis U مرض قارچی ارواره
submaxillary glands U غدههای زیر ارواره
supramaxillary U وابسته به ارواره زبرین
gnathitis U اماس ارواره بالا
trismus U تشنج ارواره زیرین
gnathic U فکی وابسته به ارواره
intermaxillary U واقع در میان ارواره ها
gnathal U فکی وابسته به ارواره
inframaxillary nerves U پیهای ارواره زیرین
inframaxillary U وابسته به ارواره زیرین
infra axillary U وابسته به ارواره زیرین
lanternjaws U ارواره دراز و لاغر
stag evil U تشنج ارواره زیرین اسب
jowls U ارواره زیرین پرنده گونه
jowl U ارواره زیرین پرنده گونه
premaxillary U واقع در جلو ارواره زبرین
mandibular U اروارهای وابسته به ارواره زیرین
whalebone U استخوان ارواره نهنگ عاج تمساح
premaxilla U استخوان جلو ارواره زیرین مهره داران
plectognath U ماهی ای که ارواره زبرینش بکاسه سر چسبیده است
gar U نوعی ماهی که ارواره هایی شبیه منقاردارد
overshot jaw U ارواره زبرین هنگامی که ازارواره زیرین جلوترامده است
gomphosis U اتصال و جوش خوردن استخوان دندان به ارواره مفصل متحرک
incoming U امده
gibbous U بر امده
ridgy U بر امده
who came? U کی امده
who came? U که امده
fordone U از پا در امده
exserted U پیش امده
exopathic U ازبیرون امده
leavened bread U نان ور امده
exserted U بیرون امده
left over U زیاد امده
protractive U جلو امده
unbred U بدببار امده
underhung U پیش امده
worker U ازکار در امده
aggregate U جمع امده
in- U :رسیده امده
in U :رسیده امده
jambs U تیربیرون امده
jamb U تیربیرون امده
new come U تازه امده
aggregates U جمع امده
overdue U دیر امده
impassionate U به جنبش امده
protrusile U جلو امده
projective U جلو امده
worked up U ازکار در امده
landed U فرود امده
protrudent U جلو امده
overshot U پیش امده
jutting U پیش امده
red-hot U تاب امده
protrusive U جلو امده
get U بدست امده
gets U بدست امده
peregrin or rine U از خارجه امده
prognathous U پیش امده
saleintiant U بیرون امده
enthetic U ازبیرون امده
saleint U بیرون امده
getting U بدست امده
prognathic U پیش امده
red hot U تاب امده
unhandy U مشکل بدست امده
neoteric U تازه بدنیا امده
ecstatically U بوجد امده نشئهای
beetle brow U پیشانی پیش امده
cantilever U تیر پیش امده
bay window U پنجره پیش امده
bay windows U پنجره پیش امده
peregrine U ازخارجه امده مسافر
born in the purple U در نازونعمت بدنیا امده
take steps U اقدامات بعمل امده
inchoate U تازه بوجود امده
apogean U از زمین بالا امده
twinborn U دوقلو بدنیا امده
self born U از خود بوجود امده
petiolar U از برگدم بیرون امده
ecstatic U بوجد امده نشئهای
you might have come U باید امده باشید
rimrock U لبه بر امده صخره مزبور
air landed U فرود امده از راه هوا
flange U لبه بیرون امده چرخ
weather worn U تحت تاثیر هوا در امده
ramus U قسمت بر امده واطاله یافته
lugging U هر عضو جلو امده چیزی
visor U لبه پیش امده کلاه
to t. to account U زیر account امده است
to run short U زیر short امده است
bucktooth U دندان گراز یا پیش امده
bow windows U پنجره پیش امده کمانی
extrusive U اخراج کننده بیرون امده
instances have occurred that U مواردی پیش امده است
lugged U هر عضو جلو امده چیزی
his stomach sticks out U شکمش پیش امده است
lugs U هر عضو جلو امده چیزی
hardly earned money U پول سخت بدست امده
flanges U لبه بیرون امده چرخ
lug U هر عضو جلو امده چیزی
visors U لبه پیش امده کلاه
bow window U پنجره پیش امده کمانی
vizor U لبه پیش امده کلاه
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
forestage U قسمت جلو امده صحنه نمایش
oversailing of facade U قسمت برجسته یا پیش امده بنا
nook U قطعه زمین پیش امده برامدگی
whyŠthere is the answer U شرط در امده تقریبا معنی میدهد
the bird took its perch U مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
kid glove U ازلای زرق وبرق بیرون امده
biologic U بدست امده اززیست شناسی عملی
ill gotten U با وسایل غیر مشروع بدست امده
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
bay windows U پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
lyophil U بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
post edit U ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
lyophiled U بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
dormer U پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
dormers U پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
industrial wealth U مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
it is of doubtful proveance U معلوم نیست اصلا از کجا امده است
bay window U پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
grilse U ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
brown major U براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
straight arm U حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
prize courts U به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
officinal names of drugs U نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
rimrock U صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
odontolite U دندانی که تبدیل به سنگ شده و برنگ فیروزه در امده است
yardage U تعداد یاردهای بدست امده بازیگر یا تیم فوتبال امریکایی
matriculated students U شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
soever U واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
catches U ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
escarpment U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
escarpments U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
ventriloquism U سخن گفتن انسان بطوریکه شنونده نداند صدا ازکجابیرون امده
apomict U کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
pandects U خلاصه قانون مدنی رم که درسده ششم بفرمان در05جلد امده است
vampire U روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
lobes U اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
vampires U روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
lobe U اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
microsoft word U یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت microsoft به وجود امده است مایکروسافت ورد
margin productivity U نسبت بین محصول بدست امده وعوامل تولیدی که در صرف ایجاد ان شده است
wind aided U اگر سرعت باد در ساعت بیش از 74/4متر باشد رکورد بدست امده قابل قبول نیست
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
stillborn U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
hematogenous U از خون بوجود امده بوسیله خون منتشر شده
derived information U اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
flanges U لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com