English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
white hot U دارای احساسات برانگیخته
white-hot U دارای احساسات برانگیخته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sexy U دارای احساسات شهوانی
sexiest U دارای احساسات شهوانی
fanatical U دارای احساسات شدید
fanatic U دارای احساسات شدید
pathetic U دارای احساسات شدید
fanatics U دارای احساسات شدید
sexier U دارای احساسات شهوانی
high mind U با مناعت دارای احساسات بلند
tough minded U دارای فکر خشن وبدون احساسات
homosexual U دارای احساسات جنسی نسبت به جنس موافق
homosexuals U دارای احساسات جنسی نسبت به جنس موافق
slobber U دارای احساسات بچگانه مثل بچه بوسیدن یاگریستن
slobbering U دارای احساسات بچگانه مثل بچه بوسیدن یاگریستن
slobbers U دارای احساسات بچگانه مثل بچه بوسیدن یاگریستن
slobbered U دارای احساسات بچگانه مثل بچه بوسیدن یاگریستن
fiend U دارای احساسات شدید [دیوانه وار مشتاق یا علاقه مند]
excited U برانگیخته
impassioned U برانگیخته
wrathful U برانگیخته غضبناک
hottest U برانگیخته بگرمی
excited state U حالت برانگیخته
hot U برانگیخته بگرمی
hotter U برانگیخته بگرمی
tar U : برانگیخته خشمگین کردن
delayed neutrons U نوترونهای تابش شده از یک هسته برانگیخته در یک پروسه رادیواکتیو
puff adder U یکجور افعی بزرگ افریقایی که چون برانگیخته شودتنش بادمیکند
soulful U پر از احساسات
emotions U احساسات
heartbeats U احساسات
emotion U احساسات
sentiments U احساسات
heartbeat U احساسات
schwarmerei U احساسات شدید
enthuses U احساسات رابرانگیختن
enthused U احساسات رابرانگیختن
to gall a person's kibes U احساسات کسی را
sentimentalize U با احساسات امیختن
rhapsodical U ناشی از احساسات
emotive U وابسته به احساسات
nationallism U احساسات ملی
rhapsodically U از روی احساسات
brace U تحریک احساسات
braced U تحریک احساسات
d. of feeling U نازکی احساسات
affecting U محرک احساسات
heartstrings U احساسات عمیق
impressive U برانگیزنده احساسات
folkway U احساسات عمومی
emotionless U عاری از احساسات
affects U احساسات برخورد
affect U احساسات برخورد
schwarmerei U احساسات افراطی
enthusing U احساسات رابرانگیختن
acold U بدون احساسات
enthuse U احساسات رابرانگیختن
sensate U با احساسات درک کردن
neighbourly feelings U احساسات همسایگی همدردی
heartstring U عمیق ترین احساسات دل
sentimentalization U ایجاد احساسات وعواطف
self composed U مستولی بر احساسات خود
sentimental U مبنی بر احساسات یا عقیده
unfeeling U بیحس فاقد احساسات
sweep off one's feet <idiom> U بر احساسات فائق آمدن
sentient U حساس دستخوش احساسات
sentimentality U گرایش بسوی احساسات
religious sentiments U احساسات وعقاید مذهبی
sentimentalism U گرایش بسوی احساسات
mush U احساسات بیش ازحد
internationalism U احساسات بین المللی
shake-ups U احساسات راتحریک کردن
shake-up U احساسات راتحریک کردن
sentimentally U از روی احساسات یاعاطفه
shake up U احساسات راتحریک کردن
heart goes out to someone <idiom> U ابراز احساسات کردن
seentimentally U از روی احساسات یا عاطفه
soft spot for someone/something <idiom> U احساسات تندوتیز داشتن
To play (trifle) with someones feeling. U با احساسات کسی بازی کردن
wear one's heart on one's sleeve <idiom> U نشان دادن تمام احساسات
sectarianize U با احساسات و تعصبات مسلکی امیختن
pathognomic U وابسته به تشخیص ناخوشی یا احساسات
your words offended her U سخنان شما به احساسات اوبرخورد
get a grip of oneself <idiom> U کنترل کردن احساسات شخصی
close to home <idiom> U به احساسات شخصی نزدیک شدن
soul-searching U بررسی دقیق احساسات وانگیزههای خود
wounded feelings U رنجش برخوردگی احساسات جریحه دار
philanthropic feelings U احساسات بشر دوستانه و نوع پرستانه
soul searching U بررسی دقیق احساسات وانگیزههای خود
heart strings U عمیق ترین احساسات دل رشته هایاریسمانهای دل
pornography U نقاشی یا عکس محرک احساسات جنسی
passion U اشتیاق وعلاقه شدید احساسات تند وشدید
debunk U احساسات غلط و پوچ را ازکسی دور کردن
soap operas U نمایشهای تلویزیونی یارادیویی پر احساسات وکم ارزش
She has emotional entanglements (involvement ) . U گرفتاریهای احساسی دارد ( عشق ؟ احساسات وغیره )
debunked U احساسات غلط و پوچ را ازکسی دور کردن
debunking U احساسات غلط و پوچ را ازکسی دور کردن
debunks U احساسات غلط و پوچ را ازکسی دور کردن
soap opera U نمایشهای تلویزیونی یارادیویی پر احساسات وکم ارزش
eroticism U تحریک احساسات شهوانی بوسیله تخیل ویابوسایل هنری
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
his words injured my feelings U سخنایش بمن برخورد سخنانش احساسات مراجریحه دار کرد
parabiosis U برگشت ووقفه فعالیت حیاتی موجود فرونشستگی احساسات یافعالیت
oedipus complex U احساسات محبت امیزبچه نسبت به والدین جنس مخالف خود
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
oedipal U وابسته به احساسات و علائق کودکان 3 تا 6 ساله نسبت بوالدین جنس مخالف خود
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
demagogisme U استفاده نامشروع از احساسات حاد و تعصبات عوام و مردم کوچه و بازار به منظور وصول به اهداف سیاسی
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
erogenous U ارضاکننده تحریکات شهوانی و جنسی محرک احساسات جنسی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
exhibitionism U نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
sex U احساسات جنسی روابط جنسی
sexes U احساسات جنسی روابط جنسی
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
approval by acclamation U تصویب به وسیله کف زدن وابراز احساسات این گونه تصویب زمانی مصداق پیدامیکند که مخالف جدی وجودنداشته باشد و طبعا" مسئله شمردن صاحبان اصوات تحسین امیز منتفی است
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
feelings indigenous to man U احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
voluntary manslaughter U قتل غیر عمد با سوء نیت نسبی عبارت از حالتی است که قاتل در اثر غلبه هیجان و غلیان احساسات مرتکب قتلی شودکه در ان رکن عمد به طورکامل موجود نیست و در عین حال قتل غیر عمد هم محسوب نمیشود
glochidiate U دارای مو
odoriferous U دارای بو
footy U دارای پا
fraught with U دارای
three legged U دارای سه پا
trilinear U دارای سه خط
bilabiate U دارای دو لب
iodic U دارای ید
three-legged U دارای سه پا
rectilinear U دارای مسیرمستقیم
allergic U دارای حساسیت به
flabby U دارای عضلات شل
legitimating U دارای حق مشروع
zygomorphic U دارای تقارن
handy <adj.> U دارای مزیت
zonate U دارای مدار
in force U دارای اعتبار
behinds U دارای پس افت
swell butted U دارای ته گنده
diandrous U دارای دوپرچم
humous U دارای موادالی
legitimates U دارای حق مشروع
behind U دارای پس افت
ambivalence U دارای دو جنبه
heterogamous U دارای مادگی ها
crepitant U دارای صدای خش خش
vivific U دارای حیات
inflorescent U دارای گل اذین
accentual U دارای تاکید
stilted U دارای چوب پا
deficient U دارای کمبود
redundant U دارای اطناب
indued with charm U دارای فریبندگی
cretaceous U دارای گچ فراوان
in power U دارای اختیارات
legitimated U دارای حق مشروع
in flower U دارای شکوفه
in defect U دارای کاستی
legitimate U دارای حق مشروع
short-range U دارای برد کم
hectic U دارای تب لازم
dartrous U دارای تبخال
declinatory U دارای تمایل
warty U دارای زگیل
windiness U دارای باد
whizzer U دارای صدای غژ
rifled U دارای خان
weak eyed U دارای چشم کم سو
homolographic U دارای قرینه
palmy U دارای نخل
short range U دارای برد کم
pre emptive U دارای حق شفعه
privileged U دارای امتیاز
prurient U دارای فکرشهوانی
plumose U دارای دسته پر
ill neighboured U دارای محیط بد
hexameter U دارای شش وزن
ill neighboured U دارای همسایه بد
preemptor U دارای حق شفعه
woolly headed U دارای سر پشمالو
wapper jawed U دارای ارواره کج
sulfureous U دارای گوگرد
polygamous U دارای چند زن
cuspidal U دارای برامدگی
equivocal U دارای دومعنی
sexagenary U دارای سن 06 تا96
backed U دارای پشت
weak sighted U دارای چشم کم سو
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com