English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
basined U دارای ابگیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
intake U ابگیر
swamped U ابگیر
swamping U ابگیر
swamps U ابگیر
basin U ابگیر
basins U ابگیر
penstock U ابگیر
intakes U ابگیر
weathering U ابگیر
swamp U ابگیر
pool U ابگیر
riser U ابگیر
tankage U ابگیر
pools U ابگیر
pooled U ابگیر
sluice U ابگیر
sluiced U ابگیر
sluices U ابگیر
intakes U دهانه ابگیر
submerged intake U ابگیر مستغرق
tidal flats U زمینهای ابگیر
intake U دهانه ابگیر
pipe outlet U ابگیر لولهای
direct outlet U ابگیر مستقیم
barrel outlet U ابگیر لولهای
height of rise U ارتفاع ابگیر
spur offtake U ابگیر مستقیم
receiving basin U حوضچه ابگیر
sluicy U ابگیر مانند
turnouts U دهانه ابگیر
turnout U دهانه ابگیر
fen U زمین ابگیر
outlets U دهانه ابگیر
intake area U منطقه ابگیر
fens U زمین ابگیر
intake of a well U ابگیر یک چاه
outlet U دهانه ابگیر
basins U حوزه رودخانه ابگیر
catchment area U حوزه ابخیز ابگیر
outlets U رانش ابگیر توزیع
catchment areas U حوزه ابخیز ابگیر
river basin U ابگیر یا حوضه رودخانه
outlet U رانش ابگیر توزیع
turnout area U ابخور یک ابگیر توزیع
basin U حوزه رودخانه ابگیر
take out gate U دریچه ابگیر ابیاری
branch head U دهانه ابگیر نهر درجه یک
barrel offtake regulator U دهانه ابگیر با لوله دریچه دار
bay U مخزن پشت ابگیر دهانه بند
bayed U مخزن پشت ابگیر دهانه بند
baying U مخزن پشت ابگیر دهانه بند
bays U مخزن پشت ابگیر دهانه بند
causeways U راه خاکی یا بنائی در زمین ابگیر
causeway U راه خاکی یا بنائی در زمین ابگیر
aerofoil type offtake regulator U دهانه ابگیر خودکار با جریان معکوس به فرم ائرودینامیک
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
delivery channel U نهر فرعی یا نهر ابگیر
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
three legged U دارای سه پا
bilabiate U دارای دو لب
fraught with U دارای
three-legged U دارای سه پا
trilinear U دارای سه خط
iodic U دارای ید
glochidiate U دارای مو
odoriferous U دارای بو
footy U دارای پا
keratinous U دارای موادشاخی
hexameter U دارای شش وزن
double tongued U دارای دوقول
dyslogistic U دارای خاطرات بد
indued with charm U دارای فریبندگی
keyed U دارای جاانگشتی
keeled U دارای تبر ته
in power U دارای اختیارات
entitative U دارای وجودخارجی
kibed U دارای شکاف
inflorescent U دارای گل اذین
binucleate U دارای دو هسته
glary U دارای تشعشع
ledgy U دارای طاقچه
dipetalous U دارای دوگلبرگ
diplopodous U دارای هزار پا
lean to U دارای چارطاقی
knarred U دارای برامدگی
dipolar U دارای دو قطب
dolose U دارای قصدجرم
knock kneed U دارای زانوی کج
dipteran U دارای دو بال
insectile U دارای حشره
isogenous U دارای یک منبع
floaty U دارای اب نشین کم
foliolate U دارای برگچه
glanduliferous U دارای غد دکوچک
homolographic U دارای قرینه
intercommunicate U دارای مراوده
heterogamous U دارای مادگی ها
invested with power U دارای اختیار
geniculate U دارای زانویی
iodous U دارای یود
haired U دارای موی ...
humous U دارای موادالی
ill neighboured U دارای همسایه بد
instinct with force U دارای زور
far reaching U دارای اثرزیاد
febile U دارای حالت تب
feldspathic U دارای فلدسپار
fibrinous U دارای مودلیفی
in force U دارای اعتبار
in flower U دارای شکوفه
in defect U دارای کاستی
ill neighboured U دارای محیط بد
hearted U دارای قلب ...
innervate U دارای پی کردن
two handed U دارای دو دست
amphibolic U دارای دو معنی
isometrics U دارای یک میزان
isometric U دارای یک میزان
bifocals U دارای دو کانون
bifocal U دارای دو کانون
divans U دارای دوفرفیت
divan U دارای دوفرفیت
bodily U دارای بدن
overlapping U دارای اشتراک
ambivalence U دارای دو جنبه
behind U دارای پس افت
behinds U دارای پس افت
aluminous U دارای زاج
adamantean U دارای تلئلو
acetylize U دارای ریشهء
acetylate U دارای ریشهء
accentual U دارای تاکید
prurient U دارای فکرشهوانی
privileged U دارای امتیاز
hectic U دارای تب لازم
hook-nosed U دارای بینی کج
hook nosed U دارای بینی کج
electives U دارای حق انتخاب
synonymous U دارای تشابه
synonymous U دارای ترادف
stilted U دارای چوب پا
energetic U دارای انرژی
portentous U دارای فال بد
deadbeats U دارای سکون
deadbeat U دارای سکون
weighted U دارای وزن
melodious U دارای ملودی
melodic U دارای ملودی
prerogative U دارای حق ویژه
elective U دارای حق انتخاب
twofold U دارای دو چیز
splashing U دارای ترشح
splashes U دارای ترشح
splash U دارای ترشح
formal U دارای فکر
salaried U دارای حقوق
prerogatives U دارای حق ویژه
rifled U دارای خان
antithetic U دارای ضد ونقیض
dimply U دارای فرورفتگی
cingulate U دارای کمربند
chymiferous U دارای کیموس
chinned U دارای چانه
cephalous U دارای کله
capitated U دارای سرمجزا
multiflorous U دارای بیش از سه گل
calcic U دارای اهک
calcareous U دارای کلسیم
cirrous U دارای اویز
cloven foot U دارای پا یا سم شکافته
copperbottomed U دارای ته مسی
dimorphic U دارای دو شکل
dichotomous U دارای دو بخش
diandrous U دارای دوپرچم
declinatory U دارای تمایل
dartrous U دارای تبخال
cuspidal U دارای برامدگی
cretaceous U دارای گچ فراوان
crepitant U دارای صدای خش خش
bumpiness U دارای برامدگی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com