Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
provost court
U
دادگاه فرمانداری نظامی یا نیروی اشغالی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
judge advocate
U
دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
military government
U
حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military governor
U
فرمانداری نظامی
court material
U
دادگاه نظامی
martial court
U
دادگاه نظامی
military tribunal
U
دادگاه نظامی
court martial
U
دادگاه نظامی
court martiall
U
دادگاه نظامی
military court
U
دادگاه نظامی
general court martial
U
دادگاه عالی نظامی
judge advocate general
U
رئیس دادگاه نظامی
court martial order
U
رای دادگاه نظامی
army terminals
U
باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
court martial
U
در دادگاه نظامی محاکمه کردن
militia
U
نیروی نظامی
the sabre
U
نیروی نظامی
militias
U
نیروی نظامی
by military force
U
با نیروی نظامی
forcing
U
نیروی نظامی
force
U
نیروی نظامی
soldiery
U
نیروی نظامی
forces
U
نیروی نظامی
parity
U
تعادل نیروی نظامی
state guard
U
نیروی نظامی ایالتی
militia
U
نیروی شبه نظامی
saber rattling
U
نمایش نیروی نظامی
militias
U
نیروی شبه نظامی
boot camp
U
اردوگاه تعلیمات نظامی نیروی دریایی
boot camps
U
اردوگاه تعلیمات نظامی نیروی دریایی
prize court
U
شعبهای از دادگاه اداره نیروی دریایی که باامور....کاردارد
militia
U
نیروی مقاومت ملی جنگجویان غیر نظامی
militias
U
نیروی مقاومت ملی جنگجویان غیر نظامی
try by martial law
U
به وسیله دادگاه نظامی محاکمه شدن طبق قوانین زمان جنگ محاکمه شدن
occupied territory
U
اشغالی
occupied territories
U
اراضی اشغالی
army of occupation
U
نیروهای اشغالی
occupied territory
U
اراضی اشغالی
refugees
U
فراریان ازمنطقه اشغالی
refugee
U
فراریان ازمنطقه اشغالی
uti possidetis
U
تملک اراضی اشغالی
militarism
U
روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
governor's office
U
فرمانداری
governorship
U
فرمانداری
road space
U
فضای اشغالی از جاده به وسیله ستون
vice governor
U
معاون فرمانداری
town halls
U
تالار شهرداری یا فرمانداری
proconsulship
U
مقام فرمانداری در رم قدیم
town hall
U
تالار شهرداری یا فرمانداری
discharge
U
مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
discharges
U
مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
continuance
U
تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
prize courts
U
دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
transfer of cause
U
احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
governs
U
حاکم بودن فرمانداری کردن
governed
U
حاکم بودن فرمانداری کردن
govern
U
حاکم بودن فرمانداری کردن
purging a contempt of court
U
جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
parquet
U
محل نشستن اعضا دادگاه در دادسرامحوطه دادگاه
government
U
فرمانداری طرز حکومت هیئت دولت
governments
U
فرمانداری طرز حکومت هیئت دولت
facings
U
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facing
U
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
counter march
U
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
manoeuvring
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command
U
فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
manoeuvred
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
remanet
U
احاله موضوع از یک دادگاه به دادگاه دیگر
manadamus
U
حکم دادگاه بالاتربه دادگاه پایین تر
terminal
U
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminals
U
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
rank and file
U
صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
summary court
U
دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
writs
U
دستور دادگاه حکم دادگاه
writ
U
دستور دادگاه حکم دادگاه
phantom order
U
قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military channel
U
چانل نظامی مجرای نظامی
magneto electricity
U
نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
reenforceŠetc
U
نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
blue water school
U
انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
juggernaut
U
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
torque
U
نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
e.m.f
U
force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
juggernauts
U
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
expeditionary
U
نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
air force personnel with the army
U
پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
arrest
U
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrested
U
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrests
U
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
electromotive force
U
نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
military impedimenta
U
شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
buoyancy
U
نیروی بالابر نیروی شناوری
attack force
U
نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
threat force
U
نیروی دشمن نیروی مخالف
self propulsion
U
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
counter force
U
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
geomagnetism
U
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
allocated manpower
U
نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
free gyroscope
U
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
martial law
U
مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
hand salute
U
سلام نظامی دادن سلام نظامی
court martial
U
محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
army aircraft
U
هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
Marine Corps
U
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
commandant of marine corps
U
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
foreign military sales
U
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
forums
U
دادگاه
courthouses
U
دادگاه
forum
U
دادگاه
courthouse
U
دادگاه
court division
U
دادگاه
tribunal
U
دادگاه
court of justice
U
دادگاه
tribunals
U
دادگاه
judgement seat
U
دادگاه
judgement hall
U
دادگاه
courtrooms
U
دادگاه
court
U
دادگاه
court of law
U
دادگاه
courtroom
U
دادگاه
courts
U
دادگاه
eagle flight
U
نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
queens bench division
U
دادگاه ملکه
quarter sessions
U
دادگاه استینافی
quaestor
U
افسررئیس دادگاه
special tribunal
U
دادگاه اختصاصی
police forces
U
دادگاه پلیس
receivership
U
امانت دادگاه
police force
U
دادگاه پلیس
citing
U
به دادگاه خواندن
cites
U
به دادگاه خواندن
questor
U
افسررئیس دادگاه
superior court
U
دادگاه تمیز
municipal court
U
دادگاه داخلی
decree
U
قرار دادگاه
rehearing
U
تجدیدجلسه دادگاه
decreed
U
قرار دادگاه
recourse action
U
رجوع به دادگاه
municipal court
U
دادگاه شهرداری
summary court
U
دادگاه بدوی
superior court
U
دادگاه عالی
decreeing
U
قرار دادگاه
decrees
U
قرار دادگاه
writs
U
حکم دادگاه
cited
U
به دادگاه خواندن
cite
U
به دادگاه خواندن
juvenile courts
U
دادگاه اطفال
kangaroo court
U
دادگاه پوشالی
kangaroo court
U
دادگاه غیرقانونی
kangaroo court
U
دادگاه مندرآوردی
kangaroo courts
U
دادگاه پوشالی
Chief Justices
U
رئیس دادگاه
Chief Justice
U
رئیس دادگاه
peace court
U
دادگاه بخش
kangaroo courts
U
دادگاه غیرقانونی
kangaroo courts
U
دادگاه مندرآوردی
per curium
U
به وسیله دادگاه
petty session
U
دادگاه سیار
law court
U
دادگاه قضایی
police court
U
دادگاه خلاف
police power
U
دادگاه پلیس
president of the court
U
رئیس دادگاه
courts of inquiry
U
دادگاه تفتیش
provost court
U
دادگاه پادگانی
forums
U
دادگاه محکمه
evoking
U
به دادگاه بالاتربردن
diwan
U
دادگاه اسلامی
evokes
U
به دادگاه بالاتربردن
evoke
U
به دادگاه بالاتربردن
prsbytery
U
دادگاه شرعی
writ
U
حکم دادگاه
writ
U
قرار دادگاه
law courts
U
دادگاه قضایی
tribunal
U
دادگاه محکمه
writs
U
قرار دادگاه
tribunals
U
دادگاه محکمه
forum
U
دادگاه محکمه
juvenile courts
U
دادگاه نوجوانان
juvenile court
U
دادگاه اطفال
juvenile court
U
دادگاه نوجوانان
court of inquiry
U
دادگاه تفتیش
auto da fe
U
رای دادگاه
divan
U
دادگاه اسلامی
bar
U
وکالت دادگاه
warning
U
اخطاریه دادگاه
court of province
U
دادگاه استان
court of petty offences
U
دادگاه لغزش
beadle
U
منادی دادگاه
administrative tribunal
U
دادگاه اداری
courts of appeal
U
دادگاه پژوهش
courts of appeal
U
دادگاه استیناف
district court
U
دادگاه بخش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com